گرما

/garmA/

مترادف گرما: تف، حرارت، دما، گرمش، گرمی

متضاد گرما: برودت، سردی

معنی انگلیسی:
ardor, heat, warmth, pyro-, temperature, thermo-, hot weather

لغت نامه دهخدا

گرما. [ گ َ ] ( اِ ) مقابل سرما. حرارت. حرّ: تَهم ، سختی گرما. حَمیم ، گرمای سخت. دِف ء، دفاء، سَهام ؛ شدت گرما. صَیهَب ، شدت گرما و روز گرم. صَیهَد، شدت گرما. وَعک ؛ سختی گرما. ( منتهی الارب ) : سپاه گرد آمده بود آنجا و گرمائی گرم بود. ( ترجمه طبری بلعمی ).
بانگ زله کرد خواهد کر گوش
و ایچ ناساید به گرما از خروش.
رودکی ( سعید نفیسی ص 1079 ).
نه گرماش گرم و نه سرماش سرد
همه جای شادی و آرام و خورد.
فردوسی.
رنجه ز گرمای تموز آن و این
خفته و آسوده بزیر ظلال.
ناصرخسرو.
علم چون گرماست نادانی چو سرما در قیاس
هر که از سرما گریزد قصد زی گرما کند.
ناصرخسرو.
شیرین و سرخ گشت چنان خرما
چون برگرفت سختی گرما را.
ناصرخسرو.
در این گرما که باد سرد باید
دل آسان است ، با دل درد باید.
نظامی.
تو خفته خنک در حرم نیمروز
غریب از برون گو به گرما بسوز.
سعدی ( بوستان ).
بنالید کای طالع بدلگام
به گرما بپختم درین زیر خام.
سعدی ( بوستان ).
ایشان را سخت می آمد در گرمای گرم روزه داشتن. ( تفسیر ابوالفتوح ).

فرهنگ فارسی

گرمی هوا، نقیض سرما
( اسم ) حرارت گرمی مقابل سرما .

فرهنگ معین

(گَ ) [ په . ] (اِ. ) حرارت ، سختی گرما.

فرهنگ عمید

گرمی هوا.

فرهنگستان زبان و ادب

{heat} [فیزیک] نوعی انرژی مربوط به حرکت اتم ها یا مولکول ها که ازطریق رسانش و همرَفت و تابش قابل انتقال است

واژه نامه بختیاریکا

هُلف

دانشنامه عمومی

گرما یا حرارت در فیزیک و ترمودینامیک ( علم مطالعه گرما و انرژی ) ، انرژی جابجا شده از یک جسم به جسم دیگر یا از ناحیه ای به ناحیه ای دیگر، طی برهم کنش های گرمایی است. [ ۱] ( به عبارتی: به مقدار انرژی که دراثر اختلاف دما از جسمی به جسم دیگر انتقال پیدا می کند، گرما می گویند ) انتقال گرما راه های گوناگونی دارد :رسانش، تابش و همرفت ( convection ) .
رسانش: وقتی یک سر میله فلزی را روی آتش می گذاریم، گرما موجب جنب و جوش اتم های آن قسمت می شود و بر اثر برخورد اتم های پر جنب جوش با اتم های مجاور، انرژی جنبشی انتقال می یابد و گرما به سر دیگر میله منتقل می شود. بعضی از مواد مانند فلزات رسانش گرمایی خوبی دارند. به این مواد رسانای گرمایی می گویند. و بعضی رسانش گرمایی خوبی ندارند. و به این مواد نارسانا یا عایق گرمایی می گویند. ( ( اکثر فلزات رسانای گرمایی هستند؛اما نافلزات مانند پلاستیک ( به انگلیسی:Plastic ) نارسانای گرمایی هستند.
همرفت: وقتی مایعی را از زیر شروع به گرم کردن می کنیم، به علت رسانش، جنب و جوش مولکول ها و فاصله بین آنها زیاد می شود. با افزایش حجم قسمت پایین مایع، چگالی آن کاهش یافته و به سمت بالا حرکت می کند. روش همرفت، فقط در مایعات و گازها امکان پذیر است.
تابش: خورشید نور و گرما زمین رانیز تأمین می کند. در این روش به محیط مادی نیازی نیست.
گرما، انتقال انرژی از یک جسم یا از یک سیستم ترمودینامیکی به دیگری است. در هنگامی که دو سامانه در دو دمای متفاوت باشند. این انرژی در اثر تماس حرارتی منتقل می شود. وقتی دو جسم با دماهای مختلف را در تماس با یکدیگر قرار گیرند، دمای جسم گرم پایین و دمای جسم سرد بالا می رود. این فرایند آنقدر ادامه پیدا می کند تا دمای دو جسم یکسان شود. این دما را دمای تعادل دو جسم می گویند.
همچنین یکای مرسوم برای اندازه گیری مقدار گرمای منتقل شده ژول به انگلیسی ( Joule ) است.
مکانیسم های انتقال انرژی که گرما را تعریف می کنند شامل هدایت، از طریق تماس مستقیم اجسام بی حرکت یا از طریق دیواره یا سدی است که در برابر ماده نفوذ ناپذیر است. یا تابش بین اجسام جدا شده یا اصطکاک ناشی از کار مکانیکی یا الکتریکی یا مغناطیسی یا گرانشی ایزوکورید که توسط سامانه مورد نظر توسط محیط اطراف انجام می شود، مانند گرم شدن ژول در اثر جریان الکتریکی که از طریق سامانه مورد نظر توسط سامانه خارجی انجام می شود یا از طریق همزن مغناطیسی. وقتی مسیر مناسبی بین دو سامانه با درجه حرارت متفاوت وجود داشته باشد ، انتقال حرارت لزوماً، بلافاصله و خود به خود از سامانه گرمتر به سامانه سردتر صورت می گیرد. هدایت حرارتی با حرکت تصادفی ( تصادفی ) ذرات میکروسکوپی ( مانند اتم ها یا مولکول ها ) رخ می دهد. در مقابل، کار ترمودینامیکی توسط مکانیزمی تعریف می شود که ماکروسکوپی و مستقیماً بر متغیرهای حالت کل بدنه سامانه عمل می کنند. به عنوان مثال، تغییر حجم سامانه از طریق حرکت پیستون با نیروی قابل اندازه گیری خارجی. یا تغییر قطبش الکتریکی داخلی سامانه از طریق تغییر قابل اندازه گیری خارجی در میدان الکتریکی. تعریف انتقال حرارت نیازی به نرم و صاف بودن فرایند ندارد. به عنوان مثال، ممکن است یک صاعقه گرما را به بدنه منتقل کند.
عکس گرماعکس گرماعکس گرماعکس گرما

گرما (شهربابک). گرما، روستایی از توابع بخش دهج شهرستان شهربابک در استان کرمان است. [ ۱]
این روستا در دهستان جوزم قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۶۱ نفر ( ۱۷ خانوار ) بوده است. [ ۲]
عکس گرما (شهربابک)

گرما (فیلم ۱۹۷۲). «گرما» ( انگلیسی: Heat ( 1972 film ) ) یک فیلم به کارگردانی پال موریسی است که در سال ۱۹۷۲ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به سیلویا میلز و اریک امرسون اشاره کرد.
عکس گرما (فیلم ۱۹۷۲)

گرما (فیلم ۱۹۸۶). گرما ( انگلیسی: Heat ) فیلمی در ژانر اکشن، درام، و جنایی به کارگردانی دیک ریچاردز است که در سال ۱۹۸۶ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به برت رینولدز، کارن یونگ و هاورد هسمن اشاره کرد.
عکس گرما (فیلم ۱۹۸۶)

گرما (فیلم ۲۰۰۶). «گرما» ( روسی: Жара ) فیلمی در ژانر کمدی رمانتیک است که در سال ۲۰۰۶ منتشر شد.
عکس گرما (فیلم ۲۰۰۶)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

گَرما (heat)
شکلی از انرژی در ماده، حاصل از حرکت ارتعاشی (انرژی جنبشی) مولکول ها یا اتم های آن ماده. انرژی گرمایی از طریق رسانایی، همرفتی، و تابش منتقل می شود و همواره از ناحیه ای با دمای زیادتر (شدت گرما) به ناحیه ای با دمای کمتر جاری می شود. گرما ممکن است صرفاً موجب افزایش دمای ماده ای شود یا آن را منبسط، اگر جامد باشد ذوب، و اگر مایع باشد بخار کند یا اگر مادۀ گازی در ظرف سربسته باشد، موجب افزایش فشار شود.
اندازه گیری. مقادیر گرما معمولاً برحسب واحدهای انرژی اندازه گیری می شوند، ازجمله برحسب ژول (J) یا کالری (cal). گرمای ویژۀ ماده عبارت است از نسبت مقدار گرمای لازم برای افزایش دمای جرم معیّنی از ماده، در دامنۀ دمای مفروض، مثلاً یک درجه به گرمای لازم برای افزایش دمای جرم آب برابر با آن، در همان دامنه گرمایی. گرما را با گرماسنج (کالری متر) اندازه گیری می کنند.
رسانایی، همرفتی و تابش. رسانایی عبارت است از عبور گرما از ماده به محیط اطراف به قسمی که ضمن انتقال گرما حرکت محسوسی واقع نشود. مثلاً وقتی سر میله ای فلزی را در آتش بگذاریم، کل طول میله گرم می شود. همرفتی عبور گرما از طریق سیالی (گاز یا مایع) است که جریان دارد. مثلاً هوای اتاق بر اثر حرارت اجاق یا رادیاتور (فن کویل) گرم می شود. تابش انتقال گرما از طریق پرتوهای زیرسرخ است. این پرتو از درون خلأ گذر می کند، با سرعت نور حرکت می کند، و منعکس یا شکسته می شود. گرمای خورشید از طریق تابش به زمین می رسد. نیز ← ترمودینامیک

جدول کلمات

تف

مترادف ها

heat (اسم)
تندی، نوبت، اشتیاق، حرارت، گرمی، گرما، وهله، تحریک جنسی زنان، طلب شدن جانور

therm (اسم)
حمام، داغ، گرما، کالری کوچک، معادل هزار کالری بزرگ، واحد گرما، حمام عمومی

فارسی به عربی

حرارة

پیشنهاد کاربران

واژه گرما
معادل ابجد 261
تعداد حروف 4
تلفظ garmā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [پهلوی: garmāk، مقابلِ سرما]
مختصات ( گَ ) [ په . ] ( اِ. )
آواشناسی garmA
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد

حر
کولر گازی را میخواهیم بگذاریم روی بادگرم
گرما در اوستایی گاتاهای زرتشت garema گفته میشده
گرمای شدید = داغ تن سوز ، گرمای تن سوز
akmak = حرکت کردن ( نور ) ، پخش شدن و بسط ( گرما و حرارت )
akız
kızmak : گرم شدن ، حرارت گرفتن
akıb : ( گرما و حرارت ) پخش شده و بسط یافته
kıb
kıv
kıvıldamak : گرم شدن و حرارت گرفتن و شروع به جرقه زدن و سوختن کردن
...
[مشاهده متن کامل]

kıvılcım : جرقه آتش
kıv
kuv
kov
kovurmak : حرارت دادن و برشته کردن ( گوشت و . . . ) ، سرخ کردن
akır یا akur یا akar یا ogor : تابان ( نور ) و حرارت دار ( گرما )
kur
kor یا gor
korumak : گرم کردن ، تابان و پر حرارت کردن ( آتش ) ، حفاظت از آتش ، حفاظت کردن
korum
gorm : گرمی ، حرارت و تابندگی
garm
گرم
. . . . . ترکی

فصل تابستان در زبان ملکی گالی بشکرد
گرما : گرما از لغت ایرانی گر gor به معنی آتش ( گر گرفتن=آتش گرفتن ) ساخته شده واژه ی"گر " نیز از از ریشه هندواروپایی gwher به معنای سوزاندن
ساخته شده که در سنسکریت به شکل gharma به معنای گرما در اوستایی به شکل garəma کار برد داشته و در روسیه به شکل گورت гореть به کار میرود.
...
[مشاهده متن کامل]

در زبان ترکی به جرقه های آتش قُرجاناق و به برشته کردن قؤورماق گفته می شود . قورولماق هم به سوختن گفته می شود . قورقا یعنی گندم برشته شده .

با سلام به ایل بزرگ بختیاری و طایفه ی غیور گرما
تف، حرارت، دما، گرمش، گرمی

بپرس