گردافرید
فرهنگ اسم ها
معنی: گرد آفریده، از شخصیتهای شاهنامه، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) دختر جنگاور ایرانی فرزند گژدهم که با سهراب در کنار دژ سپید، نزدیک مرز توران جنگید، گُرد آفریده، ( در اعلام ) نام دختر گژدهم که با سهراب در کنار دژ سپید جنگید، نام دختر گژدهم از مرزداران ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی، فرمانده لشکر مرزبانان ایران در نبرد با سهراب
برچسب ها: اسم، اسم با گ، اسم دختر، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
زنی بود بر سان گرد سوار
همیشه به جنگ اندرون نامدار
کجا نام او بود گردآفرید
که چون او به جنگ اندرون کس ندید.
فردوسی.
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
گردآفرید. گُرْدْآفَرید
در شاهنامۀ فردوسی، از پهلوانان دِژ سپید و دختر گَژدَهَم، مرزدار ایرانی. چون سهراب، در حمله به دژ سپید، هُجیر را که نگهبان دژ بود به بند کشید و به نزد هومان فرستاد، گردآفرید که تحمل این ننگ را نداشت لباس مردانه پوشید و گیسو در زیر کلاه خود پنهان کرد و به جنگ سهراب شتافت. گردآفرید در هنگامۀ نبرد، با این که با شمشیر خود نیزۀ سهراب را به دو نیم کرد، چون در خود تاب مقاومت نیافت روبه فرار گذاشت. سهراب بر او تاخت و کلاه خود از سر او برگرفت و با این که او را به کمند کشید، گردآفرید به نیرنگ خود را رهانید و به درون دژ سپید رفت و از بالای دژ بانگ برآورد که دختران ایرانی زن تورانیان نمی شوند. سپس شب هنگام به تدبیر گژدهم همۀ ساکنان دژ، که تاب مقاومت دربرابر سهراب چهارده ساله را نداشتند، از راه پنهان روی به ایران نهادند و سهراب جز جای خالی آنان را نیافت.
در شاهنامۀ فردوسی، از پهلوانان دِژ سپید و دختر گَژدَهَم، مرزدار ایرانی. چون سهراب، در حمله به دژ سپید، هُجیر را که نگهبان دژ بود به بند کشید و به نزد هومان فرستاد، گردآفرید که تحمل این ننگ را نداشت لباس مردانه پوشید و گیسو در زیر کلاه خود پنهان کرد و به جنگ سهراب شتافت. گردآفرید در هنگامۀ نبرد، با این که با شمشیر خود نیزۀ سهراب را به دو نیم کرد، چون در خود تاب مقاومت نیافت روبه فرار گذاشت. سهراب بر او تاخت و کلاه خود از سر او برگرفت و با این که او را به کمند کشید، گردآفرید به نیرنگ خود را رهانید و به درون دژ سپید رفت و از بالای دژ بانگ برآورد که دختران ایرانی زن تورانیان نمی شوند. سپس شب هنگام به تدبیر گژدهم همۀ ساکنان دژ، که تاب مقاومت دربرابر سهراب چهارده ساله را نداشتند، از راه پنهان روی به ایران نهادند و سهراب جز جای خالی آنان را نیافت.
wikijoo: گردآفرید
پیشنهاد کاربران
خطاب به جدیری:
چرا گزافه تف میدی؟
.
لهجه طرکی - مغولی اصلا حروف ق، غ، خ رو نداره چون منگول ها نمیتونن تلفظ کنن. . . اطراک ق و غ رو بیشتر گ تلفظ میکنن. . خ رو هم ه تلفظ میکنن، مانند خوش گلدین ( واژه پارسی ) که اطراک میگن هوش گلدین
... [مشاهده متن کامل]
.
دوم، افسانه ت. خ. م . ی تخیلی بوزگورت ( گرگ ماده خاکستری ) ، یه افسانه رومیه که به رومولوس پایه گذار شهر روم اشاره داره اطراک مهاجر اونو جعل کردن. . . اگر ح. ر. و. مزاده نیستی تو گوگل بزن لوگو باشگاه روم.
.
این سایتم بازدید بزن👇






چرا گزافه تف میدی؟
.
لهجه طرکی - مغولی اصلا حروف ق، غ، خ رو نداره چون منگول ها نمیتونن تلفظ کنن. . . اطراک ق و غ رو بیشتر گ تلفظ میکنن. . خ رو هم ه تلفظ میکنن، مانند خوش گلدین ( واژه پارسی ) که اطراک میگن هوش گلدین
... [مشاهده متن کامل]
.
دوم، افسانه ت. خ. م . ی تخیلی بوزگورت ( گرگ ماده خاکستری ) ، یه افسانه رومیه که به رومولوس پایه گذار شهر روم اشاره داره اطراک مهاجر اونو جعل کردن. . . اگر ح. ر. و. مزاده نیستی تو گوگل بزن لوگو باشگاه روم.
.
این سایتم بازدید بزن👇






در مورد ادعای اینکه �قورد� ( در زبان ترکی به معنی گرگ ) به �گورد�، �کورد�، �کرد� تغییر یافته و �کرد شبستری� همان �قورد شبستری� است، باید گفت این ادعا به لحاظ زبان شناسی و تاریخی کاملاً نادرست و فاقد پشتوانه علمی است.
... [مشاهده متن کامل]
- - -
بررسی ادعای �قورد� → �کورد� یا �کرد�
1. معنی و ریشه واژه �قورد� در زبان ترکی
در زبان های ترکی ( مانند ترکی اوغوز، ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی ) ، �قورد� ( Qurd ) یا �کورود� به معنای گرگ است. این واژه از ریشه ترکی باستان یا ترکی قدیم آمده است و در منابع زبان شناسی ترکی معتبر ثبت شده است.
منابع:
G. Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish ( 1972 )
Johannes Hendrik Kramers, Turkish etymological studies ( 1964 )
2. واژه �کرد� یا �کورد� در زبان فارسی و کردی
واژه �کرد� ( Kurd ) به قومیتی اشاره دارد که در مناطق گسترده ای از غرب ایران، عراق، ترکیه و سوریه سکونت دارند. نام �کرد� در متون تاریخی به صورت �کورد� نیز آمده است و ریشه های آن از زبان های ایرانی شمال غربی ( مانند زبان مادی ) گرفته شده است.
برخی محققان ریشه نام �کرد� را به واژه های ایرانی �کرت� ( به معنی کوه نشین ) یا �کرد� ( به معنی برش یا جدا شده ) نسبت داده اند. همچنین، این نام در منابع تاریخی ایران باستان و دوران اسلامی بسیار پیش تر از پیدایش زبان ترکی و مهاجرت ترک ها در منطقه ذکر شده است.
منابع:
M. Izady, The Kurds: A Concise Handbook ( 1992 )
G. Asatrian, Prolegomena to the Study of the Kurds ( 2009 )
Encyclopaedia Iranica, s. v. "Kurd"
3. چرا �قورد� به �کرد� تغییر نکرده است؟
از نظر زبان شناسی، تحولات واجی از �ق� به �ک� یا �گ� به �ک� در فارسی و ترکی اتفاق می افتد، ولی تغییر معنایی این چنینی ( گرگ به نام یک قوم ) مستدل نیست.
هیچ سند تاریخی، زبانی، یا مردم شناسی معتبری وجود ندارد که نشان دهد نام قوم �کرد� از �قورد� ترکی به وجود آمده باشد.
4. درباره �کرد شبستری� و �قورد شبستری�
نام �کرد شبستری� به معنای �کردهای منطقه شبستر� است، که در آذربایجان و مناطق اطراف زندگی می کنند.
هیچ سندی وجود ندارد که �کرد شبستری� معادل �قورد شبستری� باشد. چنین ادعایی در منابع تاریخی، جغرافیایی و مردم شناسی پذیرفته نیست.
- - -
جمع بندی
�قورد� در زبان ترکی به معنای گرگ است و به قوم کرد هیچ ارتباطی ندارد.
نام �کرد� ریشه ای ایرانی - مادری دارد و به قومیتی تاریخی اشاره می کند که در منطقه قبل از ورود ترک ها نیز شناخته شده بود.
هیچ سند یا منبع معتبر زبان شناسی، تاریخی یا مردم شناسی وجود ندارد که �قورد� را به �کرد� مرتبط کند.
ادعای �کرد شبستری = قورد شبستری� فاقد هرگونه شواهد مستند است و در آثار پژوهشگران معتبر جایی ندارد.
- - -
منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
1. Encyclopaedia Iranica, s. v. "Kurd"
iranicaonline. org/articles/kurd - i
2. Clauson, Gerard. An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish. Oxford University Press, 1972.
3. Izady, Mehrdad R. The Kurds: A Concise Handbook. Taylor & Francis, 1992.
4. Asatrian, Garnik. Prolegomena to the Study of the Kurds. Iran and the Caucasus, 2009.
- - -
... [مشاهده متن کامل]
- - -
بررسی ادعای �قورد� → �کورد� یا �کرد�
1. معنی و ریشه واژه �قورد� در زبان ترکی
در زبان های ترکی ( مانند ترکی اوغوز، ترکی آذربایجانی و ترکی استانبولی ) ، �قورد� ( Qurd ) یا �کورود� به معنای گرگ است. این واژه از ریشه ترکی باستان یا ترکی قدیم آمده است و در منابع زبان شناسی ترکی معتبر ثبت شده است.
منابع:
2. واژه �کرد� یا �کورد� در زبان فارسی و کردی
واژه �کرد� ( Kurd ) به قومیتی اشاره دارد که در مناطق گسترده ای از غرب ایران، عراق، ترکیه و سوریه سکونت دارند. نام �کرد� در متون تاریخی به صورت �کورد� نیز آمده است و ریشه های آن از زبان های ایرانی شمال غربی ( مانند زبان مادی ) گرفته شده است.
برخی محققان ریشه نام �کرد� را به واژه های ایرانی �کرت� ( به معنی کوه نشین ) یا �کرد� ( به معنی برش یا جدا شده ) نسبت داده اند. همچنین، این نام در منابع تاریخی ایران باستان و دوران اسلامی بسیار پیش تر از پیدایش زبان ترکی و مهاجرت ترک ها در منطقه ذکر شده است.
منابع:
3. چرا �قورد� به �کرد� تغییر نکرده است؟
از نظر زبان شناسی، تحولات واجی از �ق� به �ک� یا �گ� به �ک� در فارسی و ترکی اتفاق می افتد، ولی تغییر معنایی این چنینی ( گرگ به نام یک قوم ) مستدل نیست.
هیچ سند تاریخی، زبانی، یا مردم شناسی معتبری وجود ندارد که نشان دهد نام قوم �کرد� از �قورد� ترکی به وجود آمده باشد.
4. درباره �کرد شبستری� و �قورد شبستری�
نام �کرد شبستری� به معنای �کردهای منطقه شبستر� است، که در آذربایجان و مناطق اطراف زندگی می کنند.
هیچ سندی وجود ندارد که �کرد شبستری� معادل �قورد شبستری� باشد. چنین ادعایی در منابع تاریخی، جغرافیایی و مردم شناسی پذیرفته نیست.
- - -
جمع بندی
�قورد� در زبان ترکی به معنای گرگ است و به قوم کرد هیچ ارتباطی ندارد.
نام �کرد� ریشه ای ایرانی - مادری دارد و به قومیتی تاریخی اشاره می کند که در منطقه قبل از ورود ترک ها نیز شناخته شده بود.
هیچ سند یا منبع معتبر زبان شناسی، تاریخی یا مردم شناسی وجود ندارد که �قورد� را به �کرد� مرتبط کند.
ادعای �کرد شبستری = قورد شبستری� فاقد هرگونه شواهد مستند است و در آثار پژوهشگران معتبر جایی ندارد.
- - -
منابع پیشنهادی برای مطالعه بیشتر:
- - -
در جواب جدیری یا سعید سرور یک دوستان می توانند برود و استاد هزار چهره پدر ساخته ساز توهین همه چی ببینید در بخش پارس جدیری از حساب قدیمی سعید سرور که حساب این چیز ها زیاد داره
این ادعا که �گردآفرید یعنی گرگ زاده� و �گرد همان قورد ( گرگ ) در ترکی است� یک تحریف زبانی و ریشه شناسی کاملاً نادرست است. اجازه بده با شواهد معتبر زبان شناسی و تاریخی، قدم به قدم پاسخ بدهیم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. واژهٔ �گرد� در فارسی چه معنایی دارد؟
گرد در زبان فارسی و پهلوی ( میانهٔ ایرانی ) به معنی پهلوان، دلیر، قهرمان است.
در فرهنگ معین: �گرد = پهلوان، دلیر�.
در فرهنگ دهخدا: �گرد = دلیر، پهلوان، مرد شجاع�.
در فرهنگ پهلوی مکنزی: واژهٔ gird یا gurd دقیقاً همین معنا را دارد و ریشهٔ آن از واژهٔ اوستایی gərəta - ( به معنای قهرمان و دلیر ) است.
> مثال: در شاهنامه، �گردان ایران� یعنی پهلوانان ایران. اگر �گرد� به معنای گرگ باشد، معنی بیت ها کاملاً بی ربط می شود.
- - -
۲. ریشهٔ واژهٔ �گرد� در زبان های ایرانی
در زبان اوستایی: gərəta - = دلیر، شجاع.
در فارسی میانه: gird = پهلوان.
این ریشه هیچ ارتباطی با واژهٔ ترکی قورد ( qurt ) به معنای گرگ ندارد.
از نظر واج شناسی، گرگ در فارسی گُرگ و در اوستایی vəhrka - است که هیچ ربطی به �گرد� ندارد.
- - -
۳. چرا �گردآفرید� ربطی به گرگ ندارد؟
گردآفرید ترکیبی است از:
گرد = پهلوان، دلیر
آفرید ( از ریشه آفریدن ) = آفریده
معنای کامل: آفریدهٔ دلیر و پهلوان
> در شاهنامه وقتی از گردآفرید صحبت می شود، دقیقا او را به عنوان یک زن پهلوان و شجاع معرفی می کند.
مثال: �چو گردآفرید آن سپهبد بدید / دلاورتر از شیر جنگی گزید� ( شاهنامه )
اگر �گرد� را به معنای گرگ بگیریم، معنی �گرگ آفرید� کاملاً بی معنا و بی ارتباط با داستان خواهد بود.
- - -
۴. مغالطه در ادعای قاف
اینکه گفته می شود �چون در فارسی قاف نیست، قورد تبدیل به گرد شده� یک تحریف آشکار است:
در فارسی باستان و میانه و حتی امروز حرف قاف وجود دارد و در وام واژه ها هم حفظ می شود. مثال: �قانون�، �قفس�، �قزوین�.
واژه های �قوقوش� یا �گوگوش� هیچ ربطی به گرد یا قورد ندارند و این تطبیق ها ساختگی هستند.
- - -
۵. دربارهٔ واژهٔ ترکی �قورد ( qurt ) �
قورد ( qurt ) در ترکی به معنای گرگ است و ریشهٔ آن از زبان های آلتایی می آید.
هیچ سند تاریخی یا زبان شناسی وجود ندارد که نشان دهد �گرد� فارسی از �قورد� ترکی گرفته شده باشد.
اتفاقاً عکس این ادعا محتمل تر است که برخی واژه های ترکی بعداً تحت تأثیر فارسی تغییر کرده اند، اما دربارهٔ قورد این بحث جداگانه ای دارد.
- - -
۶. نتیجه
گردآفرید = آفریدهٔ دلیر، زن پهلوان
�گرد� = پهلوان، شجاع ( ریشه اوستایی و پهلوی )
ارتباط دادن این واژه به �قورد� ترکی ( گرگ ) یک تحریف عامدانه و بدون سند است.
تمام منابع معتبر ( شاهنامه، فرهنگ های لغت معتبر فارسی، و فرهنگ های پهلوی ) این معنا را تأیید می کنند.
- - -
منابع معتبر
1. فرهنگ معین، واژهٔ گرد
2. دهخدا، لغت نامه، مدخل �گرد�
3. Mackenzie, A Concise Pahlavi Dictionary، ص. 41 ( gird = hero )
4. شاهنامه فردوسی، داستان گردآفرید
- - -
این ادعا که �گردآفرید یعنی گرگ زاده� و �گرد همان قورد ( گرگ ) در ترکی است� یک تحریف زبانی و ریشه شناسی کاملاً نادرست است. اجازه بده با شواهد معتبر زبان شناسی و تاریخی، قدم به قدم پاسخ بدهیم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
۱. واژهٔ �گرد� در فارسی چه معنایی دارد؟
گرد در زبان فارسی و پهلوی ( میانهٔ ایرانی ) به معنی پهلوان، دلیر، قهرمان است.
در فرهنگ معین: �گرد = پهلوان، دلیر�.
در فرهنگ دهخدا: �گرد = دلیر، پهلوان، مرد شجاع�.
در فرهنگ پهلوی مکنزی: واژهٔ gird یا gurd دقیقاً همین معنا را دارد و ریشهٔ آن از واژهٔ اوستایی gərəta - ( به معنای قهرمان و دلیر ) است.
> مثال: در شاهنامه، �گردان ایران� یعنی پهلوانان ایران. اگر �گرد� به معنای گرگ باشد، معنی بیت ها کاملاً بی ربط می شود.
- - -
۲. ریشهٔ واژهٔ �گرد� در زبان های ایرانی
در زبان اوستایی: gərəta - = دلیر، شجاع.
در فارسی میانه: gird = پهلوان.
این ریشه هیچ ارتباطی با واژهٔ ترکی قورد ( qurt ) به معنای گرگ ندارد.
از نظر واج شناسی، گرگ در فارسی گُرگ و در اوستایی vəhrka - است که هیچ ربطی به �گرد� ندارد.
- - -
۳. چرا �گردآفرید� ربطی به گرگ ندارد؟
گردآفرید ترکیبی است از:
گرد = پهلوان، دلیر
آفرید ( از ریشه آفریدن ) = آفریده
معنای کامل: آفریدهٔ دلیر و پهلوان
> در شاهنامه وقتی از گردآفرید صحبت می شود، دقیقا او را به عنوان یک زن پهلوان و شجاع معرفی می کند.
مثال: �چو گردآفرید آن سپهبد بدید / دلاورتر از شیر جنگی گزید� ( شاهنامه )
اگر �گرد� را به معنای گرگ بگیریم، معنی �گرگ آفرید� کاملاً بی معنا و بی ارتباط با داستان خواهد بود.
- - -
۴. مغالطه در ادعای قاف
اینکه گفته می شود �چون در فارسی قاف نیست، قورد تبدیل به گرد شده� یک تحریف آشکار است:
در فارسی باستان و میانه و حتی امروز حرف قاف وجود دارد و در وام واژه ها هم حفظ می شود. مثال: �قانون�، �قفس�، �قزوین�.
واژه های �قوقوش� یا �گوگوش� هیچ ربطی به گرد یا قورد ندارند و این تطبیق ها ساختگی هستند.
- - -
۵. دربارهٔ واژهٔ ترکی �قورد ( qurt ) �
قورد ( qurt ) در ترکی به معنای گرگ است و ریشهٔ آن از زبان های آلتایی می آید.
هیچ سند تاریخی یا زبان شناسی وجود ندارد که نشان دهد �گرد� فارسی از �قورد� ترکی گرفته شده باشد.
اتفاقاً عکس این ادعا محتمل تر است که برخی واژه های ترکی بعداً تحت تأثیر فارسی تغییر کرده اند، اما دربارهٔ قورد این بحث جداگانه ای دارد.
- - -
۶. نتیجه
گردآفرید = آفریدهٔ دلیر، زن پهلوان
�گرد� = پهلوان، شجاع ( ریشه اوستایی و پهلوی )
ارتباط دادن این واژه به �قورد� ترکی ( گرگ ) یک تحریف عامدانه و بدون سند است.
تمام منابع معتبر ( شاهنامه، فرهنگ های لغت معتبر فارسی، و فرهنگ های پهلوی ) این معنا را تأیید می کنند.
- - -
منابع معتبر
1. فرهنگ معین، واژهٔ گرد
2. دهخدا، لغت نامه، مدخل �گرد�
3. Mackenzie, A Concise Pahlavi Dictionary، ص. 41 ( gird = hero )
4. شاهنامه فردوسی، داستان گردآفرید
- - -
در جواب جدیری یا سعید سرور یک دوستان می توانند برود و استاد هزار چهره پدر ساخته ساز توهین همه چی ببینید در بخش پارس جدیری از حساب قدیمی سعید سرور که حساب این چیز ها زیاد داره
این ادعایی که مطرح کرده اند کاملاً غیرعلمی و بر پایه تخیلات عامیانه است. اجازه بدهید مورد به مورد با استدلال علمی و منابع معتبر پاسخ بدهم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
1️⃣ واژهٔ �ده� و �کند�
در فارسی و بسیاری از زبان های ایرانی، ده به معنی �روستا�ست. این واژه ریشه در dah - ایرانی باستان و اوستایی دارد که به معنی �خانه� و �دهکده� بوده است ( رجوع کنید به لغت نامهٔ دهخدا و حاجی مری، واژه نامهٔ اوستایی ) .
واژهٔ کند ( مانند کندوان ) به معنی �کندن و تراشیدن� و بعداً �محل کندن� است، که از ریشهٔ kan - ایرانی باستان می آید ( رجوع شود به حسینی دهخوارقانی، فرهنگ واژه های ایرانی باستان ) .
اینکه �ده� همان �کند� باشد کاملاً اشتباه است. این دو واژه ریشه های متفاوتی دارند و ترکیبشان غیرمنطقی است.
- - -
2️⃣ قورد ≠ کرد
در ترکی �قورد/قورت� به معنی گرگ است. اما هیچ سند زبان شناسی وجود ندارد که نشان دهد این واژه به �کرد� یا �کورد� تبدیل شده است.
واژهٔ کرد/کُرد در متون کهن ایرانی ( مانند سنگ نوشته های هخامنشی و شاپور اول در نقش رستم ) آمده و ریشهٔ آن را از واژهٔ ایرانی باستان kar - ti - به معنی �قوم، قبیله� یا �کوه نشین� می دانند ( رجوع شود به: Henning, Kurdish and Kurdistan, 1951 ) .
از لحاظ واج شناسی نیز تغییر �ق� به �ک� و �و� به �ُ� در زبان های ایرانی هیچ سابقه ای ندارد. این ادعا یک اتصال بی پایهٔ لغوی است که فقط برای ساخت داستان ساخته اند.
- - -
3️⃣ دهکرد و شهرکرد
دهکرد نام قدیم شهرکرد است و به معنی �دهِ کردها� است، یعنی روستایی که کردها در آن ساکن بودند. ( رجوع کنید به حمدالله مستوفی، نزهه القلوب، ص ۱۳۴ ) .
پس از آنکه این محل به مرکز حکومت محلی تبدیل شد، نامش به شهرکرد تغییر کرد؛ یعنی �شهرِ کردها�. این روند تغییر نام در منابع تاریخی کاملاً مستند است.
هیچ منبع تاریخی معتبر �دهکرد� را به معنی �روستای گرگ� یا �قوردکندی� ذکر نکرده است. این ادعا کاملاً اختراعی است و فقط شباهت سطحی واژگان را ملاک قرار داده است.
- - -
4️⃣ اشکال بزرگ ادعا
از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، تطبیق واژگان باید قوانین واجی و تغییرات زبانی مستند داشته باشد. این ادعا حتی یک قانون واجی مشخص ارائه نکرده است.
چنین شباهت سازی هایی ( مثل قورد → گورد → کورد → کرد ) در علم زبان شناسی اعتباری ندارد و معمولاً محصول فضای مجازی و جریان های هویت سازی جعلی است.
- - -
📚 منابع معتبر برای مطالعه:
1. Henning, W. B. Kurdish and Kurdistan, 1951
2. حمدالله مستوفی، نزهه القلوب ( چاپ لاهور، ص ۱۳۴ )
3. احمد تفضلی، تاریخ زبان فارسی
4. دهخدا، لغت نامه ( مدخل �دهکرد�، �کرد�، �ده� )
- - -
🔹 بنابراین، �دهکرد� یعنی دهِ کردها و �شهرکرد� یعنی شهرِ کردها. هیچ ربطی به واژهٔ ترکی �قورد� ( گرگ ) یا �کند� ( کندن ) ندارد. این ادعا یک داستان عامیانه و تحریف تاریخی است.
- - -
این ادعایی که مطرح کرده اند کاملاً غیرعلمی و بر پایه تخیلات عامیانه است. اجازه بدهید مورد به مورد با استدلال علمی و منابع معتبر پاسخ بدهم:
... [مشاهده متن کامل]
- - -
1️⃣ واژهٔ �ده� و �کند�
در فارسی و بسیاری از زبان های ایرانی، ده به معنی �روستا�ست. این واژه ریشه در dah - ایرانی باستان و اوستایی دارد که به معنی �خانه� و �دهکده� بوده است ( رجوع کنید به لغت نامهٔ دهخدا و حاجی مری، واژه نامهٔ اوستایی ) .
واژهٔ کند ( مانند کندوان ) به معنی �کندن و تراشیدن� و بعداً �محل کندن� است، که از ریشهٔ kan - ایرانی باستان می آید ( رجوع شود به حسینی دهخوارقانی، فرهنگ واژه های ایرانی باستان ) .
اینکه �ده� همان �کند� باشد کاملاً اشتباه است. این دو واژه ریشه های متفاوتی دارند و ترکیبشان غیرمنطقی است.
- - -
2️⃣ قورد ≠ کرد
در ترکی �قورد/قورت� به معنی گرگ است. اما هیچ سند زبان شناسی وجود ندارد که نشان دهد این واژه به �کرد� یا �کورد� تبدیل شده است.
واژهٔ کرد/کُرد در متون کهن ایرانی ( مانند سنگ نوشته های هخامنشی و شاپور اول در نقش رستم ) آمده و ریشهٔ آن را از واژهٔ ایرانی باستان kar - ti - به معنی �قوم، قبیله� یا �کوه نشین� می دانند ( رجوع شود به: Henning, Kurdish and Kurdistan, 1951 ) .
از لحاظ واج شناسی نیز تغییر �ق� به �ک� و �و� به �ُ� در زبان های ایرانی هیچ سابقه ای ندارد. این ادعا یک اتصال بی پایهٔ لغوی است که فقط برای ساخت داستان ساخته اند.
- - -
3️⃣ دهکرد و شهرکرد
دهکرد نام قدیم شهرکرد است و به معنی �دهِ کردها� است، یعنی روستایی که کردها در آن ساکن بودند. ( رجوع کنید به حمدالله مستوفی، نزهه القلوب، ص ۱۳۴ ) .
پس از آنکه این محل به مرکز حکومت محلی تبدیل شد، نامش به شهرکرد تغییر کرد؛ یعنی �شهرِ کردها�. این روند تغییر نام در منابع تاریخی کاملاً مستند است.
هیچ منبع تاریخی معتبر �دهکرد� را به معنی �روستای گرگ� یا �قوردکندی� ذکر نکرده است. این ادعا کاملاً اختراعی است و فقط شباهت سطحی واژگان را ملاک قرار داده است.
- - -
4️⃣ اشکال بزرگ ادعا
از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، تطبیق واژگان باید قوانین واجی و تغییرات زبانی مستند داشته باشد. این ادعا حتی یک قانون واجی مشخص ارائه نکرده است.
چنین شباهت سازی هایی ( مثل قورد → گورد → کورد → کرد ) در علم زبان شناسی اعتباری ندارد و معمولاً محصول فضای مجازی و جریان های هویت سازی جعلی است.
- - -
📚 منابع معتبر برای مطالعه:
2. حمدالله مستوفی، نزهه القلوب ( چاپ لاهور، ص ۱۳۴ )
3. احمد تفضلی، تاریخ زبان فارسی
4. دهخدا، لغت نامه ( مدخل �دهکرد�، �کرد�، �ده� )
- - -
🔹 بنابراین، �دهکرد� یعنی دهِ کردها و �شهرکرد� یعنی شهرِ کردها. هیچ ربطی به واژهٔ ترکی �قورد� ( گرگ ) یا �کند� ( کندن ) ندارد. این ادعا یک داستان عامیانه و تحریف تاریخی است.
- - -
خطاب به جدیری:
نخست باید به درزت برسونم که همه ی واژه های شاهنامه پارسی هستند و از هیچ زبان دیگری گرفته نشدن. گُرد هم که فردوسی بزرگ بکار برده به معنی پهلوان هست.
دوم: شما اطراک چادرنشین همه چیزتون دزدیه.
... [مشاهده متن کامل]
گرگ خاکستری🐺 نماد روم باستانه، که در لوگو باشگاه روم ایتالیا هم وجود داره. دو کودک دوقلو بنام رمولوس و رموس که توسط یه ماده گرگ از رودخانه نجات پیدا میکنند. و از پستان های گرگ شیر میخورند و سرانجام پس از پیکارهای فراوان، رمولوس، رموس را میکشد و شهر روم را پایه گذاری میکند.
ماه و ستاره☪️ هم نماد تورانه، و تورانیان یک قوم آریایی بودن که از ایران کوچ کردن، زمان جنگ ایران و توران هنوز طرکی وجود نداشت😊
عکس ها را ببینید تا رستگار شوید👇






نخست باید به درزت برسونم که همه ی واژه های شاهنامه پارسی هستند و از هیچ زبان دیگری گرفته نشدن. گُرد هم که فردوسی بزرگ بکار برده به معنی پهلوان هست.
دوم: شما اطراک چادرنشین همه چیزتون دزدیه.
... [مشاهده متن کامل]
گرگ خاکستری🐺 نماد روم باستانه، که در لوگو باشگاه روم ایتالیا هم وجود داره. دو کودک دوقلو بنام رمولوس و رموس که توسط یه ماده گرگ از رودخانه نجات پیدا میکنند. و از پستان های گرگ شیر میخورند و سرانجام پس از پیکارهای فراوان، رمولوس، رموس را میکشد و شهر روم را پایه گذاری میکند.
ماه و ستاره☪️ هم نماد تورانه، و تورانیان یک قوم آریایی بودن که از ایران کوچ کردن، زمان جنگ ایران و توران هنوز طرکی وجود نداشت😊
عکس ها را ببینید تا رستگار شوید👇






گَردآفرید یا گُردآفرین پهلوان زن ایرانی و دختر گژدهم شخصیتی در شاهنامه فردوسی است. او زنی بسیار زیبا و جنگجو است که در داستان رستم و سهراب گردآفرید با سهراب رَزمید و به دست او گرفتار شد و در این زمان که صورت خود را پوشانده بود نقاب کنار رفت و سهراب مات در چهره ی گرد آفرید ماند و در آنجا متوجه شد که این پهلوان با مهارت دختر است . در نهایت گردآفرید توانست خود را با تدبیر از دست سهراب برهاند.
... [مشاهده متن کامل]
در شاهنامهٔ فردوسی چنین آمده است:

... [مشاهده متن کامل]
در شاهنامهٔ فردوسی چنین آمده است:

یکی از پهلوانان زن سرزمین ایران . از او به عنوان دختر گژدهم یاد می کنند که با لباسی مردانه با سهراب زورآزمایی کرد. فردوسی بزرگ از او به نام زنی جنگجو و دلیر از سرزمین پاکان یاد می کند. . .
گردآفرید دختر زیبا و چابکسوار کژدهم که پدرش در مرز ایران و توران مرزبان بود. هنگامی که به دستور افراسیاب لشکری به سرکردگی سهراب برای جنگ با ایرانیان وارد مرز ایران شد گردآفرید لباس رزم به تن کرد و به جنگ سهراب رفت. مبارزه تن به تن بین سهراب و گردآفرید شروع شد و سهراب نمی دانست که گردآفرید زن است زیرا او در لباس و کلاه رزمی شبیه مردان بود، ناگاه در حین جنگ کلاه از سر گردآفرید بزمین افتاد و موهایش نمایان شد، سهراب آن موقع دانست که طرف مقابل او دختر است، دلباخته و عاشقش شد و از او خواستگاری نمود ولی گردآفرید چون سهراب را ایرانی نمیدانست و از هویت او که پسر رستم بود آگاهی نداشت این همسری را نپذیرفت زیرا نمی خواست همسر یک نفر غیر ایرانی باشد که فرماندهی لشکر دشمن را بر عهده داشت بشود.
... [مشاهده متن کامل]
گردآفرید دختر زیبا و چابکسوار کژدهم که پدرش در مرز ایران و توران مرزبان بود. هنگامی که به دستور افراسیاب لشکری به سرکردگی سهراب برای جنگ با ایرانیان وارد مرز ایران شد گردآفرید لباس رزم به تن کرد و به جنگ سهراب رفت. مبارزه تن به تن بین سهراب و گردآفرید شروع شد و سهراب نمی دانست که گردآفرید زن است زیرا او در لباس و کلاه رزمی شبیه مردان بود، ناگاه در حین جنگ کلاه از سر گردآفرید بزمین افتاد و موهایش نمایان شد، سهراب آن موقع دانست که طرف مقابل او دختر است، دلباخته و عاشقش شد و از او خواستگاری نمود ولی گردآفرید چون سهراب را ایرانی نمیدانست و از هویت او که پسر رستم بود آگاهی نداشت این همسری را نپذیرفت زیرا نمی خواست همسر یک نفر غیر ایرانی باشد که فرماندهی لشکر دشمن را بر عهده داشت بشود.
... [مشاهده متن کامل]
افرید یا افریت به معنی زن هست
دختر پهلوان
دختر پهلوان
گرد بمعنی گردان و سپاه
آفرید بمعنی بوحود آورنده
گرد آفرید بمعنی گرد آورنده سپاه _فرمانده _جنگاور _
آفرید بمعنی بوحود آورنده
گرد آفرید بمعنی گرد آورنده سپاه _فرمانده _جنگاور _
گردآفرید یعنی کسی که پهلوان زاده شده است .
گرد یعنی پهلوان و آفرید دراین کلمه به معناى بوجودآوردن پس گرد آفرید یعنی زنی که پهلوان به دنیا میاورد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)