گرد افرین

فرهنگ اسم ها

اسم: گرد آفرین (دختر، پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: g.-āfarin) (فارسی: گردآفرين) (انگلیسی: gord-afarin)
معنی: گرد آفرید، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر گژدهم از مرزداران ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی، فرمانده لشکر مرزبانان ایران در نبرد با سهراب
برچسب ها: اسم، اسم با گ، اسم دختر، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

( گردآفرین ) گردآفرین. [ گ ُ ف َ ] ( اِخ ) همان گردآفرید است : بختیاربن شاه فیروزبن بزفری بن شیراوژن بن فرخ به بن ماه خدای بن فیروزبن گردآفرین بن پهلوان.... ( تاریخ سیستان ص 8 ).

پیشنهاد کاربران

در جواب جدیری یا سعید سرور یک دوستان می توانند برود و استاد هزار چهره پدر ساخته ساز توهین همه چی ببینید در بخش پارس جدیری از حساب قدیمی سعید سرور که حساب این چیز ها زیاد داره
این ادعایی که مطرح کرده اند کاملاً غیرعلمی و بر پایه تخیلات عامیانه است. اجازه بدهید مورد به مورد با استدلال علمی و منابع معتبر پاسخ بدهم:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
1️⃣ واژهٔ �ده� و �کند�
در فارسی و بسیاری از زبان های ایرانی، ده به معنی �روستا�ست. این واژه ریشه در dah - ایرانی باستان و اوستایی دارد که به معنی �خانه� و �دهکده� بوده است ( رجوع کنید به لغت نامهٔ دهخدا و حاجی مری، واژه نامهٔ اوستایی ) .
واژهٔ کند ( مانند کندوان ) به معنی �کندن و تراشیدن� و بعداً �محل کندن� است، که از ریشهٔ kan - ایرانی باستان می آید ( رجوع شود به حسینی دهخوارقانی، فرهنگ واژه های ایرانی باستان ) .
اینکه �ده� همان �کند� باشد کاملاً اشتباه است. این دو واژه ریشه های متفاوتی دارند و ترکیبشان غیرمنطقی است.
- - -
2️⃣ قورد ≠ کرد
در ترکی �قورد/قورت� به معنی گرگ است. اما هیچ سند زبان شناسی وجود ندارد که نشان دهد این واژه به �کرد� یا �کورد� تبدیل شده است.
واژهٔ کرد/کُرد در متون کهن ایرانی ( مانند سنگ نوشته های هخامنشی و شاپور اول در نقش رستم ) آمده و ریشهٔ آن را از واژهٔ ایرانی باستان kar - ti - به معنی �قوم، قبیله� یا �کوه نشین� می دانند ( رجوع شود به: Henning, Kurdish and Kurdistan, 1951 ) .
از لحاظ واج شناسی نیز تغییر �ق� به �ک� و �و� به �ُ� در زبان های ایرانی هیچ سابقه ای ندارد. این ادعا یک اتصال بی پایهٔ لغوی است که فقط برای ساخت داستان ساخته اند.
- - -
3️⃣ دهکرد و شهرکرد
دهکرد نام قدیم شهرکرد است و به معنی �دهِ کردها� است، یعنی روستایی که کردها در آن ساکن بودند. ( رجوع کنید به حمدالله مستوفی، نزهه القلوب، ص ۱۳۴ ) .
پس از آنکه این محل به مرکز حکومت محلی تبدیل شد، نامش به شهرکرد تغییر کرد؛ یعنی �شهرِ کردها�. این روند تغییر نام در منابع تاریخی کاملاً مستند است.
هیچ منبع تاریخی معتبر �دهکرد� را به معنی �روستای گرگ� یا �قوردکندی� ذکر نکرده است. این ادعا کاملاً اختراعی است و فقط شباهت سطحی واژگان را ملاک قرار داده است.
- - -
4️⃣ اشکال بزرگ ادعا
از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، تطبیق واژگان باید قوانین واجی و تغییرات زبانی مستند داشته باشد. این ادعا حتی یک قانون واجی مشخص ارائه نکرده است.
چنین شباهت سازی هایی ( مثل قورد → گورد → کورد → کرد ) در علم زبان شناسی اعتباری ندارد و معمولاً محصول فضای مجازی و جریان های هویت سازی جعلی است.
- - -
📚 منابع معتبر برای مطالعه:
1. Henning, W. B. Kurdish and Kurdistan, 1951
2. حمدالله مستوفی، نزهه القلوب ( چاپ لاهور، ص ۱۳۴ )
3. احمد تفضلی، تاریخ زبان فارسی
4. دهخدا، لغت نامه ( مدخل �دهکرد�، �کرد�، �ده� )
- - -
🔹 بنابراین، �دهکرد� یعنی دهِ کردها و �شهرکرد� یعنی شهرِ کردها. هیچ ربطی به واژهٔ ترکی �قورد� ( گرگ ) یا �کند� ( کندن ) ندارد. این ادعا یک داستان عامیانه و تحریف تاریخی است.
- - -

در جواب جدیری یا سعید سرور یک دوستان می توانند برود و استاد هزار چهره پدر ساخته ساز توهین همه چی ببینید در بخش پارس جدیری از حساب قدیمی سعید سرور که حساب این چیز ها زیاد داره
این ادعا که �گردآفرید یعنی گرگ زاده� و �گرد همان قورد ( گرگ ) در ترکی است� یک تحریف زبانی و ریشه شناسی کاملاً نادرست است. اجازه بده با شواهد معتبر زبان شناسی و تاریخی، قدم به قدم پاسخ بدهیم:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
۱. واژهٔ �گرد� در فارسی چه معنایی دارد؟
گرد در زبان فارسی و پهلوی ( میانهٔ ایرانی ) به معنی پهلوان، دلیر، قهرمان است.
در فرهنگ معین: �گرد = پهلوان، دلیر�.
در فرهنگ دهخدا: �گرد = دلیر، پهلوان، مرد شجاع�.
در فرهنگ پهلوی مکنزی: واژهٔ gird یا gurd دقیقاً همین معنا را دارد و ریشهٔ آن از واژهٔ اوستایی gərəta - ( به معنای قهرمان و دلیر ) است.
> مثال: در شاهنامه، �گردان ایران� یعنی پهلوانان ایران. اگر �گرد� به معنای گرگ باشد، معنی بیت ها کاملاً بی ربط می شود.
- - -
۲. ریشهٔ واژهٔ �گرد� در زبان های ایرانی
در زبان اوستایی: gərəta - = دلیر، شجاع.
در فارسی میانه: gird = پهلوان.
این ریشه هیچ ارتباطی با واژهٔ ترکی قورد ( qurt ) به معنای گرگ ندارد.
از نظر واج شناسی، گرگ در فارسی گُرگ و در اوستایی vəhrka - است که هیچ ربطی به �گرد� ندارد.
- - -
۳. چرا �گردآفرید� ربطی به گرگ ندارد؟
گردآفرید ترکیبی است از:
گرد = پهلوان، دلیر
آفرید ( از ریشه آفریدن ) = آفریده
معنای کامل: آفریدهٔ دلیر و پهلوان
> در شاهنامه وقتی از گردآفرید صحبت می شود، دقیقا او را به عنوان یک زن پهلوان و شجاع معرفی می کند.
مثال: �چو گردآفرید آن سپهبد بدید / دلاورتر از شیر جنگی گزید� ( شاهنامه )
اگر �گرد� را به معنای گرگ بگیریم، معنی �گرگ آفرید� کاملاً بی معنا و بی ارتباط با داستان خواهد بود.
- - -
۴. مغالطه در ادعای قاف
اینکه گفته می شود �چون در فارسی قاف نیست، قورد تبدیل به گرد شده� یک تحریف آشکار است:
در فارسی باستان و میانه و حتی امروز حرف قاف وجود دارد و در وام واژه ها هم حفظ می شود. مثال: �قانون�، �قفس�، �قزوین�.
واژه های �قوقوش� یا �گوگوش� هیچ ربطی به گرد یا قورد ندارند و این تطبیق ها ساختگی هستند.
- - -
۵. دربارهٔ واژهٔ ترکی �قورد ( qurt ) �
قورد ( qurt ) در ترکی به معنای گرگ است و ریشهٔ آن از زبان های آلتایی می آید.
هیچ سند تاریخی یا زبان شناسی وجود ندارد که نشان دهد �گرد� فارسی از �قورد� ترکی گرفته شده باشد.
اتفاقاً عکس این ادعا محتمل تر است که برخی واژه های ترکی بعداً تحت تأثیر فارسی تغییر کرده اند، اما دربارهٔ قورد این بحث جداگانه ای دارد.
- - -
۶. نتیجه
گردآفرید = آفریدهٔ دلیر، زن پهلوان
�گرد� = پهلوان، شجاع ( ریشه اوستایی و پهلوی )
ارتباط دادن این واژه به �قورد� ترکی ( گرگ ) یک تحریف عامدانه و بدون سند است.
تمام منابع معتبر ( شاهنامه، فرهنگ های لغت معتبر فارسی، و فرهنگ های پهلوی ) این معنا را تأیید می کنند.
- - -
منابع معتبر
1. فرهنگ معین، واژهٔ گرد
2. دهخدا، لغت نامه، مدخل �گرد�
3. Mackenzie, A Concise Pahlavi Dictionary، ص. 41 ( gird = hero )
4. شاهنامه فردوسی، داستان گردآفرید
- - -

در جواب جدیری یا سعید سرور یک دوستان می توانند برود و استاد هزار چهره پدر ساخته ساز توهین همه چی ببینید در بخش پارس جدیری از حساب قدیمی سعید سرور که حساب این چیز ها زیاد داره
این ادعایی که مطرح کرده اند کاملاً غیرعلمی و بر پایه تخیلات عامیانه است. اجازه بدهید مورد به مورد با استدلال علمی و منابع معتبر پاسخ بدهم:
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
1️⃣ واژهٔ �ده� و �کند�
در فارسی و بسیاری از زبان های ایرانی، ده به معنی �روستا�ست. این واژه ریشه در dah - ایرانی باستان و اوستایی دارد که به معنی �خانه� و �دهکده� بوده است ( رجوع کنید به لغت نامهٔ دهخدا و حاجی مری، واژه نامهٔ اوستایی ) .
واژهٔ کند ( مانند کندوان ) به معنی �کندن و تراشیدن� و بعداً �محل کندن� است، که از ریشهٔ kan - ایرانی باستان می آید ( رجوع شود به حسینی دهخوارقانی، فرهنگ واژه های ایرانی باستان ) .
اینکه �ده� همان �کند� باشد کاملاً اشتباه است. این دو واژه ریشه های متفاوتی دارند و ترکیبشان غیرمنطقی است.
- - -
2️⃣ قورد ≠ کرد
در ترکی �قورد/قورت� به معنی گرگ است. اما هیچ سند زبان شناسی وجود ندارد که نشان دهد این واژه به �کرد� یا �کورد� تبدیل شده است.
واژهٔ کرد/کُرد در متون کهن ایرانی ( مانند سنگ نوشته های هخامنشی و شاپور اول در نقش رستم ) آمده و ریشهٔ آن را از واژهٔ ایرانی باستان kar - ti - به معنی �قوم، قبیله� یا �کوه نشین� می دانند ( رجوع شود به: Henning, Kurdish and Kurdistan, 1951 ) .
از لحاظ واج شناسی نیز تغییر �ق� به �ک� و �و� به �ُ� در زبان های ایرانی هیچ سابقه ای ندارد. این ادعا یک اتصال بی پایهٔ لغوی است که فقط برای ساخت داستان ساخته اند.
- - -
3️⃣ دهکرد و شهرکرد
دهکرد نام قدیم شهرکرد است و به معنی �دهِ کردها� است، یعنی روستایی که کردها در آن ساکن بودند. ( رجوع کنید به حمدالله مستوفی، نزهه القلوب، ص ۱۳۴ ) .
پس از آنکه این محل به مرکز حکومت محلی تبدیل شد، نامش به شهرکرد تغییر کرد؛ یعنی �شهرِ کردها�. این روند تغییر نام در منابع تاریخی کاملاً مستند است.
هیچ منبع تاریخی معتبر �دهکرد� را به معنی �روستای گرگ� یا �قوردکندی� ذکر نکرده است. این ادعا کاملاً اختراعی است و فقط شباهت سطحی واژگان را ملاک قرار داده است.
- - -
4️⃣ اشکال بزرگ ادعا
از دیدگاه زبان شناسی تاریخی، تطبیق واژگان باید قوانین واجی و تغییرات زبانی مستند داشته باشد. این ادعا حتی یک قانون واجی مشخص ارائه نکرده است.
چنین شباهت سازی هایی ( مثل قورد → گورد → کورد → کرد ) در علم زبان شناسی اعتباری ندارد و معمولاً محصول فضای مجازی و جریان های هویت سازی جعلی است.
- - -
📚 منابع معتبر برای مطالعه:
1. Henning, W. B. Kurdish and Kurdistan, 1951
2. حمدالله مستوفی، نزهه القلوب ( چاپ لاهور، ص ۱۳۴ )
3. احمد تفضلی، تاریخ زبان فارسی
4. دهخدا، لغت نامه ( مدخل �دهکرد�، �کرد�، �ده� )
- - -
🔹 بنابراین، �دهکرد� یعنی دهِ کردها و �شهرکرد� یعنی شهرِ کردها. هیچ ربطی به واژهٔ ترکی �قورد� ( گرگ ) یا �کند� ( کندن ) ندارد. این ادعا یک داستان عامیانه و تحریف تاریخی است.
- - -

گرد آفرید همان قورد آفرید ( گرگ زاده ) است.
دهکرد ( ده کرد ) ده= کند مثل کندوان، تازا کند
قورد= گرگ در زبان تورکی که به مرور به گورد، کورد، کرد تبدیل شده است. دهکرد همان روستای گرگ است قورد کندی و شهرکرد همان قورد شهری است