گرداورد


معنی انگلیسی:
arsenal, assemblage, collection, compilation, miscellany, repertoire

مترادف ها

collection (اسم)
جمع اوری، اجتماع، مجموعه، گردآوری، کلکسیون، وصول، گرداورد

فارسی به عربی

مجموعة
( گرد آورد ) اِحْتَشَدَ

پیشنهاد کاربران

واژه پارسی ( گردآوَرد ) برابر آلمانی واژه ( zusammenstellung ) است.
همچنین گردآوری، گردآورده
پسگشت:رویه 269 از نبیگ بنیادهای منطق نگریک

بپرس