گاوسوار
لغت نامه دهخدا
گاوسوار. [ س َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ایوان بخش گیلان شهرستان شاه آباد، واقع در 4000گزی جنوب باختری جوی زر و 3000گزی جنوب شوسه شاه آباد به ایلام. دشت ، سردسیر، دارای 500 تن سکنه ، آب آن از سرآب ایوان ، محصول آنجا غلات ، برنج ، حبوبات ، توتون ، لبنیات ، شغل اهالی آن زراعت و گله داری. زمستان حدود گرمسیر سومار و باختر ایوان میروند، چادرنشین هستند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).
گاوسوار. [ س َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) کسی که سوار گاو شود. آنکه از گاو سواری گیرد. ج ، گاوسواران.
فرهنگ فارسی
کسیکه سوار گاو شود
دانشنامه عمومی
گاوسوار (ایوان). گاوسوار ( ایوان ) ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان ایوان در استان ایلام ایران است.
این روستا در دهستان سراب قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۰۸ نفر ( ۶۶خانوار ) بوده است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاین روستا در دهستان سراب قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۰۸ نفر ( ۶۶خانوار ) بوده است.
wiki: گاوسوار (ایوان)
پیشنهاد کاربران
سواران جنگی طایفه مازه پهن ایل منجزی معروف به گووسوار
گوو::گئو - برادر
سوار::سوار بر اسب
گووسوار ::برادر جنگجو
گوو::گئو - برادر
سوار::سوار بر اسب
گووسوار ::برادر جنگجو
گو سو وار=به معنای جای که در آن آب فروان وجود دارد
به دلیل حضور مقبره عارف صمدانی میرزاعنایت اسم این روستا به عنایت یا عنایتی تغییر یابد لطفا درخصوص میزرا عنایت که در خواندن نماز و آوردن باران در زمان خشکسالی مطالبی را چاپ کنید
به دلیل حضور مقبره عارف صمدانی میرزاعنایت اسم این روستا به عنایت یا عنایتی تغییر یابد لطفا درخصوص میزرا عنایت که در خواندن نماز و آوردن باران در زمان خشکسالی مطالبی را چاپ کنید