گاورو

لغت نامه دهخدا

گاورو. [ رَ / رُو ] ( اِ مرکب ) گشادگی و سوراخی که گاوی تواند از آن گذشتن. قسمی کول ، تنبوشه.

گاورو. ( ص مرکب ) رجوع به گاوروی شود.

فرهنگ فارسی

آنچه بصورت و هیئت گاو باشد . یا گرز ( گرز. ) گاوروی . گرز فریدون که سرش بشکل گاو بود : زند بر سرت گرز. گاو روی ببند اندر آرد زایوان بکوی . ( هرمزد نامه )

پیشنهاد کاربران

گاورو : در کرانه های جنوب آبیاری مزارع با گاو و از چاه انجام می شود. نزدیک چاه آب شیبی می سازند که گاو در آن آمد و رفت می کند . با رفتن گاو به انتهای شیب ( که معمولاً طولش به اندازه ی عمق چاه است ) دلو پر از آب از چاه بیرون می آید و در حوضچه ای می ریزد و با برگشتن گاو بر لب چاه دوباره دلو به ته چاه می رود . این آبیاری معمولاً با یک گاو نر که یوغی به گردن دارد و به آن رسن دلو بسته شده انجام می شود. به این شیبی که گاو در آن آمد و شد می کند گاورو می گویند .
...
[مشاهده متن کامل]

( ( یکی از بچه های دواس برایش خبر آورده بود که گاو سکینه یاغی شده و در گاورو، بند را پاره کرده و فرار کرده رفته تو نخلستان کنار دریا و هیچ کس نمی تواند نزدیکش برود . ) ) ( صادق چوبک ، تنگسیر )
گاورو مسیری شیبدار در کنار چاه آب بوده است که در آن از نیروی گاو جهت کشیدن آب از چاه استفاده میشده است. وقتی که گاو در بالای شیب قرار داشته است، دلو ( ظرفی که برای برداشتن آب استفاده میشده است ) به ته چاه رسیده بوده است و با پایین رفتن گاو از مسیر شیبدار،
تدریجا دلو پر از آب نیز به بالا کشیده میشده است. در بالاترین نقطه، با قرار دادن مانعی بر سر راه دلو، آب دلو در مسیر مورد نظر خالی میشده است و گاو در انتهای پایینی مسیر گاورو دور زده، به بالای مسیر باز میگشته است. شیبدار بودن مسیر گاورو به این علت بوده است
که در هنگام بالا کشیدن دلو پر از آب، نیروی گرانش زمین و وزن گاو نیز به او کمک کنند، یعنی در حالت سرازیر شدن از شیب، دلو را به بالا بکشد. گاورو ها هم برای آبیاری باغهای بزرگ به کار میرفته اند و هم در بسیاری از گرمابه های سنتی، برای آب کشیدن از چاهها و پر کردن
خزینه ها استفاده داشته اند.

بپرس