گان

/gAn/

لغت نامه دهخدا

گان. ( پسوند ) مزید مؤخر نسبت و اتصاف است که در آخراسماء و صفات بجای موصوف درآید. شمس قیس در المعجم ( چ مدرس رضوی ص 175 ) آرد: «حرف نسبت و تکریر اعداد و آن گاف و الف نونی است که در اواخر بعضی اسماء معنی نسبت دهد چنانکه درمگان ، گروگان یعنی آنچ مال شمارندو آنچ گرو را شاید و چنانک مادرگان و پدرگان یعنی آنچ بفرزند رسیده باشد از مادر و پدر، و خدایگان یعنی گماشته خدا بر خلق...» از این قبیل است دوستگان :
عاشق از غربت بازآمد با چشم پرآب
دوستگان را بسرشک مژه برکردز خواب
دوستگان دست برآورد و بدرید نقاب
از پس پرده برون آمد با روی چو ماه.
منوچهری.
اگر نه آشنا نه دوستگانم
چنان پندار کامشب مهربانم.
( ویس و رامین ).
چو ویسه دید تیر دوستگان را. ( یعنی تیر ).
برو نامش نگاریده نشان را...
( ویس و رامین ).
بسی دیدی به گیتی مهربانان
گرفته گونه گونه دوستگانان.
ندیدم چون تو رسوامهربانی
نه همچو دوستگانت دوستگانی.
( ویس و رامین ).
که رامین را بتو دیدم سزاوار
تو او را دوستگانی او تو را یار.
( ویس و رامین ).
دینارگان :
بدو گفت از این مرد بازارگان
بیابی کنون تیغ دینارگان.
فردوسی.
درمگان :
که آید یکی مرد بازارگان
درمگان فروشد به دینارگان.
فردوسی.
سر بار بگشاد بازارگان
درمگان در او بود و دینارگان.
فردوسی.
ز دینارگان یکدرم نستدی
همی این بر آن آن بر این برزدی.
فردوسی.
فرزندگان :
وانگهی فرزندگانت گازری سازد ز تو
شوید و کوبد ترا در زیر کوبین زرنگ.
؟ ( از حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ).
بازارگان و بازرگان. خدایگان :
زمانه و فلکت رهنمای و یاریگر
خدایگان و خدای از تو راضی و خشنود.
مسعودسعد.
گر دل و دست بحر و کان باشد
دل و دست خدایگان باشد.
انوری.
نوگان : عید نوگان ( عیدالتجدید ). دهگان. ( دهقان ). نخجیرگان :
اگر شاهم کند همداستانی
کنم یک چندگه نخجیرگانی.
( ویس و رامین چ مینوی ص 178 ).
|| در آخر اعداد درآید. چون : بیستگانی. سعید نفیسی در تعلیقات تاریخ بیهقی و ج 3 آرد: مؤلف فرهنگ جهانگیری درباره این کلمه گوید «بیستگانی ماهیانه را گویند که به نوکران دهند». سروری در مجمعالفرس نوشته است : «بیستگانی به کسر با و سکون یا و سین مهمله و تای قرشت آنچه به لشکر دهند و جیره نیز گویند مثالش استاد منوچهری فرماید، بیت :بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

پساوندکه در آخرکلمه درمی آیدوعلامت نسبت است مانندبازارگان، گروگان، رایگان
۱ - دال بر نسبت و آن بصورتهای ذیل آید : الف - نسبت مطلق : پدرگان ( آنچه بفرزند رسیده باشد از پدر ) خدایگان ( گماشت. خدا بر خلق سای. خدا شاه ) ب - دوستگان درمگان دینارگان . ج - باخر اسم روز و ماه شمسی ( که اسم امشاسپند یا فرشته ایست ) ملحق گردد و دال بر تطبیق نام روز با نام ماه است و ایرانیان باستان چنین روزی را جشن میگرفتند : آبانگان آبریزگان خردادگان فروردگان معرگان . د - دال بر لیاقت : شایگان ( شا هگان ) ه - دال بر مکان : آذربادگان ( آذربایگان آذربایجان ) شاپورگان . و - دال بر نام خانواده و خاندان : گشوادگان گیوگان . ۲ - دال بر عدد توزیعی ( تکریر عدد ) : دوگان سه گان چهارگان بمعنی دودو و سهسه و چهارچهار : در زندان هر کس که بود بخواستی کشتن و هر شبی پنجگان و ششگان همی کشتی ... توضیح چون گان بکلم. مختوم به - ه غیر ملفوظ ( مختفی ) پیوندد در کتابت ه حذف شود : دایگان ( دایه گان ) مژدگان ( مژده گان ) .

فرهنگ معین

[ په . ] پسوندی است که به آخر کلمه اضافه می شود و علامت نسبت و صفت است مانند: رایگان ، گروگان .
[ فر. ] (اِ. ) لباس ویژه اطاق عمل .

فرهنگ عمید

علامت نسبت (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): بازارگان، گروگان، رایگان، خدایگان.

گویش مازنی

/gaan/ پستان گاو - جان

واژه نامه بختیاریکا

کُو

دانشنامه عمومی

گان (پوشاک). گان یا لباس اتاق عمل ( به انگلیسی: scrubs ) ( تلفظ: اسکراب ) نوعی لباس های بهداشتی هستند که عمدتاً توسط کارمندان بخش مراقبت و پزشکی پوشیده می شوند. در ابتدا برای استفاده توسط جراحان، پرستاران و سایر پرسنل اتاق عمل طراحی شده بودند. استفاده از آنها در خارج از بیمارستان ها نیز برای محیط های کاری که ممکن است لباس با عوامل عفونی ( دامپزشکان، ماما ها وغیره ) تماس پیدا کند، گسترش یافته است. اسکراب ها ساده با کمترین مکان برای پنهان شدن آلودگی ها، قابل شستشوی آسان و ارزان هستند تا در صورت آسیب یا لکه های ماندگار به راحتی جایگزین شوند. در انگلستان، بعضی اوقات اسکراب ها به عنوان بلوز تئاتر شناخته می شوند.
گسترش استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین ( MRSA ) استفاده از اسکراب را افزایش داده است اما می تواند به افرادی که آنها را می پوشند احساس تمیزی کاذب القا کنند اما در واقع به راحتی می توانند آلوده شوند. [ ۱]
به طور کلی دو دسته گان جراحی وجود دارد: یک بار مصرف و چندبار مصرف
• گان های چند بار مصرف معمولاً از جنس های پنبه، پلی استر، ویسکوز مخلوط آن ها می باشد.
• گان های یک بار مصرف معمولاً از جنس اسپان است و در محیط های آلوده به عفونت های ویروسی از اسپان های لمینت شده استفاده می شود و عموماً فاقد دوخت و به شکل پرس شده هستند. بیمارستان ها برای کاهش هزینه شستشو از گان های یکبار مصرف استفاده می کنند. [ ۲] در برخی موارد ممکن است دارای الگوهای دوختی هم باشند اما هر چقدر درز کمتر داشته باشد در مقابل نفوذ ویروس مطمئن تر و محفوظ تر می باشد.
• قابلیت حفاظتی
• راحتی
• قابلیت تنفس
• هزینه
• مسایل محیط زیستی[ ۳]
لباس اتاق عمل سبز، آبی کمرنگ یا خاکستری کمرنگ است. این رنگ ها چشم را کمتر خسته می کنند. [ ۱] لباس ها و پوشش های بیمارستانی تولید شده به رنگ سبز یا آبی بوده و عمدتاً از جنس پنبه می باشند. پنبه باعث می شود که هوا از آن عبور کند که این اتفاق از عرق کردن جراح نیز جلوگیری می کند و باعث آرامش و راحت بودن پزشک در زمان عمل می شود. با توجه به اینکه لباس های جراحی را با مواد ضدعفونی، شستشو می دهند، رنگ پارچه لباس جراح باید ضدآب ژاول باشد. ضدآب ژاول بودن لباس باعث می شود که مواد شوینده هیچ تأثیری در رنگ لباس نداشته باشد و باعث تغییر در رنگ لباس نشود. [ ۴] جنس لباس های جراحی قابلیت چند باره استریل دارند و از الیاف طبیعی می باشند.
عکس گان (پوشاک)عکس گان (پوشاک)

گان (فیلم). گان ( انگلیسی: Gunn ) فیلمی جنایی به کارگردانی بلیک ادواردز محصول سال ۱۹۶۷ کشور ایالات متحده آمریکا است. [ ۱] [ ۲]
کریگ استیونز در نقش Peter Gunn
• Laura Devon در نقش Edie Hart, lounge singer and Pete's girlfriend
اد اسنر در نقش Lieutenant Charles Jacoby, a police detective and friend of Gunn
آلبر پالسن در نقش Fusco, underworld kingpin
• Helen Traubel در نقش Mother, owner of the nightclub, Mother's
رجیس تومی در نقش the Bishop, an informant
• جی. پت آمالی در نقش Tinker, an informant
شری جکسون در نقش Samantha ( "Sam" )
• Marion Marshall در نقش Daisy Jane
کارول وین در نقش Ernestine ( "Ernie" )
عکس گان (فیلم)

گان (لامو آتول). گان ( به لاتین: Gan ) یک منطقهٔ مسکونی در مالدیو است. [ ۲] گان ۳٫۰۸۰ نفر جمعیت دارد.
عکس گان (لامو آتول)

گان (هوادهو آتول). گان ( به لاتین: Gan ) یک منطقهٔ مسکونی در مالدیو است. [ ۱] گان ۰ نفر جمعیت دارد.
عکس گان (هوادهو آتول)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:گنت

پیشنهاد کاربران

گان - کان - مان - ان - تان - گون - کین - آکین - ناک - اک - گین - ین - شان. . . . .
همگی اشاره به مکان و چگونگی و کیفیت و حالت دارند که مجازا از یک مفهوم دیگر گرفته شده اند
این مفهوم در گذشته بسیار پر رنگ بوده است
...
[مشاهده متن کامل]

👈مفهوم نژاد و قومیت و زمینی که اقوام در آن میزیسته اند
قان - خون دو کلمه ترکی و فارسی است که همریشه هستند
و هردو دگردیسی های واکی و مجازی زیادی داشته اند
مثلا گان از قان گرفته شده و کان به معنای مکان یک نژاد. . از خون دگردیسی شده است
به هر حال پاس کاری این مفهوم در زبانها بسیار اتفاق افتاده است
مثلا gen که از گونه یا نوع گرفته شده و بسیاری کلمات در انگلیسی از این واژه ساخته شده که دوباره به فارسی پاسکاری شده اند
مانند ژنراتور ( generator ) که به معنای تولید کننده برق است و از مفهوم تولید کردن و ایجاد کردن که از همان مفهوم خون و نژاد و تولید مثل می اید و از واژه گونه گرفته شده است

گان و گون به یک چم می باشد و هر دو به چم واحدهایی ( دسته هایی می باشند )
ستارگان = دسته/واحد هایی از ستاره
مردگان = دسته هایی از مرده
یک گان = دسته هایی از یک بخش
پادگان= دسته / واحدی از مراقبت / محافظت
...
[مشاهده متن کامل]

رایگان = دسته/گونه هایی از رای ( مفتی )
شایگان= مجموعه ای از قابل و شایان ( اصطلاحات مورد توجه )
دوستان شای در شاید و شایسته و شایان و شایگان همگی از ریشه شای به چم قابل تامل گرفته شده.
شاید=قابل اتفاق / شایسته= قابل ایزه شده ( برازنده ) / شایان = قابل توجه / شایگان = گونه های قابل تامل یا توجه
گروگان=گونه ای از گرو گرفتن و . . . .
=> گان = گون = واحد یا دسته
واحد شماره 3 = گان شماره 3
هر گان = هر واحد
بهتر است برای واحد از گان بهره برد

Gun به معنای تفنگ هستش
I need a ( GUN ) for kill zombies
من یه تفنگ لازم دارم واسه گشتن زامبیا
medical ( surgical ) gown
scrub
به معنای رابطه جنسی زناشوئی هست
یعنی رابطه جنسی
کان به لباس اتاق عمل میگویند.
پَسنوندیست که مانَک های ( معنی ) گوناگونی دارد ولی بیشتر برای گروه بندی به کار می رود
برای تکرار:
دَه گان بیست گان سی گان سدگان هزارگان
برای نشانه جمع یا گروه: هر زمانی که واژه ای در پایان به ه یا اِ برسد، "ها" به کار نمی رود
...
[مشاهده متن کامل]

همه گان، پاده گان، تشنه گان، بَنده گان، زندِگان، مردهگان آسوده گان نُخبه گان واژه گان ( vocabulary ) آزادگان دِهگان

برای نام های خانوادگی:
گیوگان، گَشوادگان . . .
نام جشن های که تکرار می شوند:
تیرگان، فروردین گان، آبریزگان، مهرگان، اسپندگان . . .
گاهی مکان ساز هم می شود:
سمنگان، هرمزگان، گلپایگان، آتورپاتگان . . .
البته این پسوند معنی های دیگری هم دارد

زبان کردی : رابطه جنسی
بیگانگان فرشتگان تشنگان نویسندگان بازرگان خوانندگان پرندگان رزمندگان خزندگان نوازندگان گرگان
نویسندگان، وابستگان، جوندگان، جویندگان، جنبندگان، بازرگان
جویندگان، جوندگان، جنبندگان، بازرگان

چرندگان. پرندگان. خزندگان.

رزمندگان
ستارگان
شش گان گان یعنی عدد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس