گائینی

دارم. ایشان مردمانی مذهبی و در عین حال بی باک و جسور هستند و به وجود این صفت در خود مباهات می کنند. در تعریف و تمجید از یکدیگر به این صفات تاکید دارند و گاهی اغراق آمیز! توصیف می نمایند. لذا جوانان گائینی برای کسب شهرت و توجه دیگران گاها مرتکب اعمال محیرالعقول می شوند و سرنترس آنها، مشکلات بسیار برای خودشان و طایفه متناسب شان می سازد. اگر جوانی نتواند عرض وجودی نماید، لاجرم به ورطه دیگری! می افتد. نمی دانم به چه دلیلی در امور اجتماعی و ایجاد تشکل های مردم نهاد و اصناف مثال هیئات مذهبی، دسته جات، صندوقهای حمایتی و . . . ضعیف عمل کرده ایم. هر چند درین طایفه شهید و آزاده دیده می شود و همچنین معلم و استاد دانشگاه و کارمندان دولتی و غیره ولی همگرایی و تشریح مساعی در ایجاد یک تشکل مردمی ندیده ام و یا موردی و محدود است بر خلاف سایر اقوام و یا حتی دهات و قصبات که مسجدی یا تکیه ای و یا حرکت مالی و حمایتی بین آنها رواج دارد . وجود این مراکز و نهادها، می تواند باعث تجمیع قوا و زمینه ساز حمایت ها، گرایش جوانان و حس تعلق به جمع و . . . می شود. یکی از دلایل می تواند این باشد که زعما و صاحبان اندیشه و نظر، ابا دارند از انتساب و اغلب با تغییر فامیلی و ایجاد بعد فکری و جغرافیایی، سر در گریبان خویش راه خود در پیش می گیرند. این رویکرد منفعلانه جایی توسط فردی باید شکسته شود. به امید آن روز .

یا فلان خیابان همه از طایفه. . . . هستند و بینی و بین الله دیده ام که از سکونت در این نقطه اجتناب می کنند، بالاخره تجربه مردم از همجواری با قبایل مختلف، مهر تایید معتبری بر تمام بد و خوب طوایف است

منطقه ای بین شیراز و کرمان بوده اند و این طایفه، مشخصا در زمان محمدشاه قاجار نه آغا محمد خان، سر سلسله ایل قاجارکوچانده شده اند به کویر قم، در قم نیز در گذشته بیشتر در امورت نگهداری شتر و احشام مشغول بوده اند، و این طایفه زند، که پنج یا شش طایفه در معیت ایشان و به تناوب تبعید شده اند، از نسل زکی خان بوده اند نه کریم خان زند و طایفه گایینی بعلت اختلاط با طوایف لک و لر و کلهر، گویشی نزدیک به این طوایف پیدا کرده اند و اصالتا خاستگاه ایشان همان مناطق فارس و کرمان بوده است، مستند به تاریخ زندیه