گئورگ زیمل

دانشنامه عمومی

گئورگ زیمل ( آلمانی: Georg Simmel؛ ( ۱ مارس ۱۸۵۸–۲۸ سپتامبر ۱۹۱۸ ) ، جامعه شناس آلمانی با گرایش نوکانتی[ ۱] است که از پیش گامان جامعه شناسی به شمار می رود.
وی بنیانگذار مکتب جامعه شناسی صوری ( فرمیک/دیسه ای ) بوده و باورمند است باید امور اجتماعی را جدای از محتوا بررسی کرد و به فرم های ( دیسه های ) امور اجتماعی اهمیت می دهد.
هدف زیمل از جدا کردن شکل از محتوا
هدف زیمل از جدا کردن شکل از محتوا رسیدن به شکل های گوناگون جامعه ای شدن است.
شکل یکسان ممکن است محتوای کاملاً متفاوتی داشته باشد.
رقابت شکل است، ولی محتوای آن ممکن است حرص، سودجویی اقتصادی، تلاش برای کسب مدرک دانشگاهی یا مبارزه حزبی باشد.
محتوا نیز ممکن است شکل های کاملاً متفاوت داشته باشد. محتوای عشق یا نیاز جنسی ممکن است شکل ازدواج، رفاقت یا روسپیگری داشته باشد. [ ۲]
خلاصه برخی از نظریات و دیدگاه ها[ ۳]
• نظریه پرداز زندگی در کلانشهر
• روش روشنگری مورد تردید قراردادن مداوم و جستجوی دانش را به منزله چیزی فی نفسه خوب دنبال می کند.
• شیوه ای بسیار فردی برای بررسی جهان داشت.
• کانون توجه اش به روانشناسی و روانشناسی اجتماعی بود، سپس به جامعه شناسی روی آورد، و حال کششی به فلسفه داشت.
• در اواخر عمر به هنر و زیبایی شناسی روی آورد، پدید آورنده جامعه شناسی صوری است؛ یعنی بررسی اینکه چگونه آدمیان صورت هایی را بر جهان تجربه تحمیل می کنند و سازمان می دهند و می فهمند.
• اندیشه را سامان دهنده جهان می داند. صورت های مورد علاقه، صورت های روابط میان افراد و گروه ها.
• پیوند روابط میان مردم و روانشناسی های فردی با توسعه مدرنیته و اقتصاد پولی.
• نزدیک شدن به تبیین ماتریالیستی به جای درک فلسفی صورتهای روابط انسانی و گسترش روانشناسی فردی
• پیش گام پست مدرنیسم، و فراسوی پست مدرنیسم.
• شناسایی فرایندی مهم به نام بینش جامعه شناختی، ارائه مدلی دربارهٔ ساختارهای صوری رابطه ها.
• روش بی نظمی تقریباً عمدی، شیوه او: چگونه واقعیت پیچیده تجربه فرد را معنی می کنیم. انتخاب پدیده ای خاص از
• جریان تجربه و برررسی ساختار و تاریخ آن.
• توجه به کار رمان نویس، آنچه ما واقعیت می پنداریم در حقیقت برساخته است مثل رمان نویس.
• موضع: ساخت گرایانه پست مدرن.
• نظریه زیمل در مورد جامعه: ترکیب مناسبات میان افراد به اضافه مجموع صورت هایی از رابطه.
• دوگانگی میان وجود انسانی و جهان طبیعی. استقلال روح یا ذهن. محدود ساختن فردیت. گسیختگی در امر اجتماعی.
• بسط شکل های گوناگون اجتماعی که پدیده آمده از تعامل اجتماعی است. فراگیر بودن ساخت اجتماعی زندگی.
• تمایز میان صورت و محتوا، تثبیت جامعه شناسی به عنوان یک علم مستقل در میان سایر علوم و توجه به محتوای جامعه شناسی یعنی جنبه هایی از زندگی انسانی که افراد را به سمت معاشرت با دیگران سوق می دهد.
• دوگانگی بین فرد و جامعه، ولی به فرد ارجحیت بیشتری می دهد. فرد: حیات فردی در یک دیالکتیک مدام با صورت های اجتماعی درگیر است. جامعه: جامعه صورتی است دارای اهمیت روزافزون که حیات انسانها را سازمان می دهد.
• سعی در درک منحصر به فردی از جهان را انتقال دهد.
• ایده اینکه می توان جامعه را همچون موضوعی زیباشناختی، اثر هنری بررسی کرد.
• جامعه متشکل از نیروهای تعاملی میان افراد تلقی می کند. تحلیل صورت های متفاوت رابطه که می تواند میان فرد و جامعه وجود داشته باشد.
• آغاز با جامعه بدوی همراه همبستگی مکانیکی. هم اینکه جوامع متمایزی می گردند، ممکن و با اهمیت می شود.
• تمایل ذاتی به ثبات. توجه به اندازه گروه و فرد منزوی. جامعه ترکیبی از روابط مبادله ای میان افراد است. کنش هدفمند.
• تردید در اصل افزایش آزادی انسانی. جامعه شناسی زیمل صورت بندی مفهومی جهان بینی امپرسیونیستی بود.
عکس گئورگ زیملعکس گئورگ زیملعکس گئورگ زیمل
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس