کیلوگرم

/kilugeram/

معنی انگلیسی:
kilogram, kilogramme, kilogramme

لغت نامه دهخدا

کیلوگرم. [ل ُ گْرَ / گ ِ رَ ] ( فرانسوی ، اِ مرکب ) وزنه ای که معادل است با هزار گرم. ( ناظم الاطباء ). واحدی عمده برای وزن ، و آن معادل هزار گرم است. ( فرهنگ فارسی معین ). وزن یک کیلوگرم معادل است با سیزده سیر و پنج مثقال. ( از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). واحد جرم است و از واحدهای اصلی در سلسله ٔ.I.S. جرم نمونه بین المللی است که آلیاژی از پلاتین و ایریدیم می باشد. این نمونه در کنفرانس عمومی اوزان و مقادیر به سال 1899 م. در پاریس انتخاب شد و در موزه سور از آن نگاهداری می شود. جرم این نمونه 27 میلی گرم بیشتر از جرم یک دسیمتر مکعب آب به حالت ماگزیمم چگالی است. ( از فرهنگ اصطلاحات علمی از انتشارات بنیاد فرهنگ ایران ).

فرهنگ فارسی

هزارگرم
( اسم ) واحدی عمده برای وزن و آن معادل هزار گرم است .

فرهنگ معین

(گِ رَ ) [ فر. ] (اِمر. ) واحدی عمده برای وزن و آن معادل هزارگرم است .

فرهنگ عمید

واحد اندازه گیری وزن، برابر با هزار گرم.

دانشنامه عمومی

کیلوگرم ( به انگلیسی: Kilo - gram ) یکای جرم در سیستم متریک و یکای اصلی اس آی است که دقیقاً برابر با هزار گرم یا ۲ پوند مِتریک یا ۲٬۲۰۵ پوند انگلیسی است.
یک کیلوگرم تا سال ۲۰۱۹ برابر با جرم IPK ( نمونه بین المللی کیلوگرم ) یک میلهٔ استاندارد ساخته شده از آلیاژ پلاتینیوم یا ایریدیوم در نظر گرفته می شود اما در سال ۲۰۱۹، کیلوگرم بازتعریف شد تا آن را بتوان بر اساس ثابت های فیزیکی تعریف کرد.
تعریف کنونی کیلوگرم بر اساس ثابت های فیزیکی ثابت پلانک، ثانیه، و متر انجام شده است و این اجازه می دهد که آزمایشگاه های مترولوژی که ابزارهایی مانند تراز کیبل داشته باشند بتوانند دقیقا میزان یک کیلوگرم را معین کنند.
این میله در داخل مجموعه ای حفاظ های تودرتو که آن را از آلودگی و استفادهٔ نامناسب حفظ می کند و در اداره بین المللی اوزان و مقیاس ها در شهرِ سور، در حومهٔ پاریس نگهداری می شود. پس از مدتی، دانشمندان دیدند که از جِرم این میله کاسته می شود، به همین دلیل، دانشمندان در حال ساخت کُره از جنس کریستال هستند که جِرمش یک کیلوگرم باشد. [ نیازمند منبع]
گرَم و کیلوگرم برای اولین بار در سال های اولِ انقلاب فرانسه و برای یکسان سازی واحدهای اندازه گیری در سراسر کشور ابداع شدند. با توجه به این که چگالی آب حدود ۱۰۰۰ کیلوگرم بر متر مکعب است، بنابراین، یک کیلوگرم جِرم یک لیتر آب خالص در شرایط عادی ( هوای ۴ درجه ) می باشد.
از سال ۱۸۸۹، واحد کیلوگرم بر اساس یک سیلندر ساخته شده از آلیاژ پلاتینیوم – ایریدیوم که با نام مستعار «لو گران کا» به اصطلاح «ک بزرگ» شهرت داشت تعیین می شد. برای حفظ این سیلندر از هر نوع آلودگی یا تغییر، آن را در چندین محفظه تو در تو در یک خزانه در حومه پاریس نگهداری می کنند.
تعریف کنونی کیلوگرم این است:
کیلوگرم, با نماد kg, یکای SI جرم است. مقدار آن براساس میزان ثابت پلانک h ( ۶۹۶۶۶۶۲۶۰۷۰۱۵۰۰۰۰۰۰♠۶٫۶۲۶۰۷۰۱۵×۱۰−۳۴ ) زمانی که در یکای ژول در ثانیه تعریف شود، برابر با kg⋅m2⋅s−1خواهد بود که متر و ثانیه c بر اساس مقادیر ΔνCs محاسبه خواهند شد.
بر این اساس کیلوگرم بدین شکل محاسبه می شود:[ ۳]
این تعریف با تعاریف قدیمی از کیلوگرم تقریبا یکی است و کمتر از ۳۰ پی پی ام با جرم یک لیتر آب تفاوت دارد.
عکس کیلوگرم
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

kilogram (اسم)
کیلو، کیلو گرم، هزار گرم

kilogramme (اسم)
کیلو، کیلو گرم، هزار گرم

فارسی به عربی

کیلوغرام

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
واژه ی ایستاد از ریشه واژه ی ایستادن فارسی هست.
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

کیلوگرمکیلوگرمکیلوگرمکیلوگرم
کیلوگرم: من

بپرس