کِنسور یا سنسور ( به لاتین: censor ) نام مقامی کلانتری در روم باستان بود که مأمور نظارت بر سرشماری ( census ) ، نظارت بر اخلاق عمومی ( مشابه محتسب ) و جنبه های خاصی از امور مالی بود. [ ۱]
برداشت کِنسورهای رومی از اخلاق عمومی پایهٔ برداشت و کاربرد امروزی از سانسور است. [ ۲]
کنسور هر پنج سال به مسئولیت سرشماری∗ منصوب می شد، و در این مدت می توانست سناتورهای جدید را منصوب کند یا اینکه مُسن ها را حذف کند. [ ۳] اما از سال ۴۳۳ق. م به پیشنهاد دیکتاتور مامرکوس امیلیوس مامرکینوس∗ مدت تصدی به ۱۸ ماه کاهش یافت. [ ۴] منصب کنسوری باپرستیژترین منصب در میان تمامی کلانتری های عادی بود چرا که تنها کنسول های سابق می توانستند بدان دست یابند. [ ۵] پس از اینکه کنسول ها و پرایتورها توسط مجمع چنتوراتا برای آن سال انتخاب شدند، کنسورها نیز توسط همان مجمع برگزیده می شدند. آنان نه دارای ایمپریوم ( اقتدار عالیه ) ∗ بودند و نه یک لیکتور آنان را همراهی می کرد. افزون بر آن، اختیار فراخوانی سنا یا دیگر مجامع رومی ( مجمع چنتوراتا، مجمع پلبی ها و غیره ) را نداشتند. به لحاظ نظری، آنان در رأس رتبه بندی کلانترها قرار داشتند ( از جمله نسبت به کنسول ها و پرایتورها ) ؛ امّا این رتبه بندی تنها به سبب پرستیژ آنان بود، تا قدرت حقیقی شان. از آنجایی که کنسورها به آسانی می توانستند از این منصب سوءاستفاده کنند ( به خاطر اقتداری که بر روی شهروندان داشتند ) ، تنها کنسول های سابق ( معمولاً پاتریسی ها ) را بدین سمت انتخاب می کردند، برای همین بود که این منصب پرستیژ بخصوصی داشت. اقدامات آنان نمی توانست با وتو منع شود، مگر با وتو از جانب تریبون پلبی ها ( که کلانتر به تمام معنای کلمه محسوب نمی شدند ) یا یک کنسور همکار. [ ۶] هیچ یک از کلانترهای عادی نمی توانست وتوی خود را علیه یک کنسور اعمال کند، چراکه به لحاظ سلسله مراتب از وی بالاتر نبود. امّا تریبونوس پلبیسها ( تریبون پلبی ها ) به سبب حُرمتی ( مصونیتی ) که داشتند ــ به عنوان نمایندگان مردم ــ می توانستند برخلاف بقیه وتوی خود را علیه هر اقدام یا شخصی، از جمله کنسورها، اِعمال کرده و به تنهایی عمل کنند. در مواردی که یک کنسور در جریان سرشماری می خواست موقعیت ( به لاتین: status ) یک شهروند را تقلیل دهد، ناچار بود ابتدا تأیید کنسور همکار خود را نیز اخذ کند، و نمی توانست در چنین مواردی به میل شخصی خود عمل کند. [ ۷] یک کنسور می توانست شهروندی که از سرشماری سرباز زده است یا اطلاعات نادرستی به وی داده را جریمه کند یا حتّی دارایی اش را بفروشد. دیگر اقداماتی که مشمول مجازات از سوی کنسور بودند عبارت بودند از رها کردن محصولات کشاورزی، فرار از خدمت نظامی، تخطی از انجام وظایف مدنی، اقدامات فاسد یا داشتن بدهی های سنگین. وی می توانست یک شهروند را به قبیله ای دیگر منتقل کند، یا یک نشانهٔ عدم صلاحیت ( nota ) در کنار نامش قرار دهد ( که تبعاتی از جمله ضبط دارایی، تقلیل به قبیله ای پَست تر، یا حتّی سلب حق شهروندی داشت ) . [ ۸] بعدها، قانونی ( Leges Clodiae∗ ) تصویب شد که به شهروندان عادی این امکان را داد که علیه این nota دادخواهی کنند. [ ۹] زمانی که سرشماری پایان می یافت، از سوی یکی از کنسورها جشنی به نام lustrum برگزار می شد. کنسورها وظایفی دیگر نیز داشتند که از جمله آنان مدیریت ( نظارت بر ) قراردادهای عمومی، و پرداخت های طرفین آن بود. هر اقدامی از سوی کنسورها که نیازمند هزینه کردن از خزانه داری ( Aerarium ) بود، باید از سوی سنا تصویب می شد. [ ۱۰]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفبرداشت کِنسورهای رومی از اخلاق عمومی پایهٔ برداشت و کاربرد امروزی از سانسور است. [ ۲]
کنسور هر پنج سال به مسئولیت سرشماری∗ منصوب می شد، و در این مدت می توانست سناتورهای جدید را منصوب کند یا اینکه مُسن ها را حذف کند. [ ۳] اما از سال ۴۳۳ق. م به پیشنهاد دیکتاتور مامرکوس امیلیوس مامرکینوس∗ مدت تصدی به ۱۸ ماه کاهش یافت. [ ۴] منصب کنسوری باپرستیژترین منصب در میان تمامی کلانتری های عادی بود چرا که تنها کنسول های سابق می توانستند بدان دست یابند. [ ۵] پس از اینکه کنسول ها و پرایتورها توسط مجمع چنتوراتا برای آن سال انتخاب شدند، کنسورها نیز توسط همان مجمع برگزیده می شدند. آنان نه دارای ایمپریوم ( اقتدار عالیه ) ∗ بودند و نه یک لیکتور آنان را همراهی می کرد. افزون بر آن، اختیار فراخوانی سنا یا دیگر مجامع رومی ( مجمع چنتوراتا، مجمع پلبی ها و غیره ) را نداشتند. به لحاظ نظری، آنان در رأس رتبه بندی کلانترها قرار داشتند ( از جمله نسبت به کنسول ها و پرایتورها ) ؛ امّا این رتبه بندی تنها به سبب پرستیژ آنان بود، تا قدرت حقیقی شان. از آنجایی که کنسورها به آسانی می توانستند از این منصب سوءاستفاده کنند ( به خاطر اقتداری که بر روی شهروندان داشتند ) ، تنها کنسول های سابق ( معمولاً پاتریسی ها ) را بدین سمت انتخاب می کردند، برای همین بود که این منصب پرستیژ بخصوصی داشت. اقدامات آنان نمی توانست با وتو منع شود، مگر با وتو از جانب تریبون پلبی ها ( که کلانتر به تمام معنای کلمه محسوب نمی شدند ) یا یک کنسور همکار. [ ۶] هیچ یک از کلانترهای عادی نمی توانست وتوی خود را علیه یک کنسور اعمال کند، چراکه به لحاظ سلسله مراتب از وی بالاتر نبود. امّا تریبونوس پلبیسها ( تریبون پلبی ها ) به سبب حُرمتی ( مصونیتی ) که داشتند ــ به عنوان نمایندگان مردم ــ می توانستند برخلاف بقیه وتوی خود را علیه هر اقدام یا شخصی، از جمله کنسورها، اِعمال کرده و به تنهایی عمل کنند. در مواردی که یک کنسور در جریان سرشماری می خواست موقعیت ( به لاتین: status ) یک شهروند را تقلیل دهد، ناچار بود ابتدا تأیید کنسور همکار خود را نیز اخذ کند، و نمی توانست در چنین مواردی به میل شخصی خود عمل کند. [ ۷] یک کنسور می توانست شهروندی که از سرشماری سرباز زده است یا اطلاعات نادرستی به وی داده را جریمه کند یا حتّی دارایی اش را بفروشد. دیگر اقداماتی که مشمول مجازات از سوی کنسور بودند عبارت بودند از رها کردن محصولات کشاورزی، فرار از خدمت نظامی، تخطی از انجام وظایف مدنی، اقدامات فاسد یا داشتن بدهی های سنگین. وی می توانست یک شهروند را به قبیله ای دیگر منتقل کند، یا یک نشانهٔ عدم صلاحیت ( nota ) در کنار نامش قرار دهد ( که تبعاتی از جمله ضبط دارایی، تقلیل به قبیله ای پَست تر، یا حتّی سلب حق شهروندی داشت ) . [ ۸] بعدها، قانونی ( Leges Clodiae∗ ) تصویب شد که به شهروندان عادی این امکان را داد که علیه این nota دادخواهی کنند. [ ۹] زمانی که سرشماری پایان می یافت، از سوی یکی از کنسورها جشنی به نام lustrum برگزار می شد. کنسورها وظایفی دیگر نیز داشتند که از جمله آنان مدیریت ( نظارت بر ) قراردادهای عمومی، و پرداخت های طرفین آن بود. هر اقدامی از سوی کنسورها که نیازمند هزینه کردن از خزانه داری ( Aerarium ) بود، باید از سوی سنا تصویب می شد. [ ۱۰]
wiki: کنسور