کرامت انسان در قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کرامت انسان در قرآن. کرامت انسان در قرآن، به عنوان یک اصل آفرینش در نظر گرفته شده و کرامت در سرشت انسان تنیده شده است. خداوند متعال می فرماید: «و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر مماً خلقنا تفضیلاً؛ ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم، و آنان را در خشکی و دریا بر نشاندیم، از چیزهای پاکیزه روزی اشان دادیم و آنان را بر بسیاری از آفریده های خود برتری آشکار دادیم.»
«و لقد کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلناهم علی کثیر مماً خلقنا تفضیلاً» این آیه نگاه اصلی قرآن به انسان را می نمایاند، در این آیه سخن از آفرینش انسان و امتیازات او بر دیگر موجودات است؛ از جمله این امتیازات که انسان بر غیر خودش چیره گشته و موجودات دیگر را در اختیار خود گرفته است. مرحوم طبرسی درباره مفهوم آیه می گوید: (یعنی آنان را به نطق، عقل، قدرت، تشخیص، چهره زیبا، قامت استوار، تدبیر امر معاش و معاد، چیرگی آنان بر هر آنچه در زمین است و به اختیار گرفتن دیگر حیوانات، تکریم کردیم.
دیدگاه علامه طباطبایی
دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی درباره اینکه مقصود از این کرامت چیست و شامل کدام یک از انسان ها می شود، حائز اهمیت و برای بحث مورد نظر بسیار راه گشاست، و می نویسد: مقصود از آیه، بیان حال همه انسان ها با قطع نظر از کرامت الهی و قرب و فضیلت روحی خاص برای پاره ای از افراد است. پس این کلام شامل مشرکان، کافران، فاسقان هم می شود، و گرنه مفهوم امتنان و عتاب تحقق پیدا نمی کند. بنابراین مقصد از تکریم در: (و لقد کرّمنا بنی آدم)، تخصیص یافتن چیزی به توجه و شرافت بخشیدن به آن به وسیله چیزهایی است که به وی اختصاص یافته و در غیر آن یافت نمی شود. تفاوت مفهوم تفصیل با تکریم در اینجا بروز پیدا می کند، چون تکریم مفهومی اصیل و نفسی است، به این معنا که در وجود او، شرافت و کرامت قرار داده شده است؛ در حالی که در تفصیل هر دوی آنها در اصل عطا مشترک اند، ولی عطای یکی بیش از دیگری است. انسان در بین موجودات هستی مختصّ به برخورداری از عقل گشته است… و به طور اجمالی آدمیان به سبب آنکه خداوند آنان را از بین دیگر موجودات هستی به چیزی اختصاص داده، مکرّم شده اند و با این چیز بر دیگر موجودات امتیاز یافته اند و این همان خردی است که با آن حق را از باطل، خیر را از شرّ، و سود را از زیان باز می شناسند)این امتیاز چیزی جز همان انتخاب گری و توان تشخیص نیست. خداوند متعال از این آفرینش ویژه به کرامت یاد کرده است. بنابراین در این نگرش، کرامت در اصل آفرینش انسان لحاظ و با سرشتش عجین شده است، فرارویش خشکی و دریا قرار گرفته و بر آن دو چیره گشته است، نوع تغذیه اش از پاکی هاست که پیوند استوار با کرامت و ارزشمندی انسان دارد و بر بسیاری از آفریده هایی که از این اهمیت برخوردار نیستند، برتری داده شده است. این نگاه باید در همه زندگی، رفتارها، گفتارها و کردارهای انسان جاری و ساری باشد و هرگونه رفتاری که با این اصل آفرینش انسان در تضاد باشد، از سوی هیچ کس و هیچ نیرو و قدرتی پذیرفته نیست و با انسانیت انسان ناهماهنگ است و انسان نباید چنین رفتاری را بپذیرد. قرآن در همه مواردی که برای انسان تعیین تکلیف می کند، این اصل را در نظر می گیرد و در هر جا که رفتاری با این اصل ناهماهنگ باشد، به ترک آن و هر چیزی که این اصل را تقویت کند، بدان سفارش می کند. شاید نیک قوامی انسان که در آیه ۴ سوره التّین در آفرینش انسان مطرح شده است، نگاهی به همین سرشت ارزشمند و کرامت مند انسان دارد که اگر این اصل را زیر پا بگذارد، به پست ترین مرتبه پستی سقوط می کند ولی آنان که آن را پاس می دارند، از این سقوط در امان می مانند و پاداشی شایسته می یابند. این برداشت را در ادامه مقاله به هنگام تبیین نسبت کرامت انسانی بامقوله ایمان و آرزوی اعتقاد و عمل صالح، توضیح بیشتری خواهیم داد.
کرامات انسان
اگر با توجه به آیه یاد شده در آغاز بحث، کرامت انسان را به عنوان یک اصل آفرینش در وجود انسان در نظر بگیریم، آن سان که قرآن کریم آن را مورد تایید قرار داده است، باید از هر نوع رفتاری که با این اصل منافات داشته باشد، پرهیز کنیم و قرآن نیز همین منطق را در برخورد با انسان در نظر گرفته است که در زیر به نمونه هایی اشاره می کنیم:
← آزادی اعتقاد
...

پیشنهاد کاربران

بپرس