کر

/kar/

مترادف کر: اصم، ناشنوا، آرزو، مراد، مطلوب، مقصود، توان، زور، قدرت، قوت، قوه

معنی انگلیسی:
choir, choral, chorale, chorus, deaf

لغت نامه دهخدا

کر. [ ک ُ ] ( اِخ ) جویی است که بر تفلیس می آید. ( منتهی الارب ). نام رودی است به حدود ارمنیه نزدیک گنجه. ( آنندراج ). رودی است در شروان که از وسط شهر تفلیس می گذرد. ( ناظم الاطباء ). رود کر از جبال غربی تفلیس در ولایت جورجیا یعنی بلاد خزر که از دو ولایت ابخاس ( ابخاز )و الان تشکیل می شود سرچشمه می گیرد و به گفته مستوفی در ولایت گرجستان از میان شهر تفلیس می گذرد و به اران می رسد. یک شعبه از آن در بحیره شمکور می ریزد و بیشتر آن در دیگر شعب با آب ارس و قراسو جمع می شود و در حدود گشتاسفی به دریای خزر می ریزد. دو رود ارس و کر را یونانیان «اراکسس » و «سیروس » و اعراب نهرالروس و نهرالکر نامیده اند. ( از جغرافیای تاریخی لسترنج صص 190-192 ). رجوع به حدود العالم چ ستوده ص 50 شود.

کر. [ ک ُ / ک ُرر ] ( اِخ ) نام رودی است در فارس و بر این رودخانه امیر عضدالدوله دیلمی پلی بسته است. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ). این رود: از حد ازد از روستای کروان رود از پارس و روی به مشرق نهد و همی تا به استخر بگذرد بر جنوب وی و به دریای بختگان افتد. ( حدود العالم چ ستوده ص 45 ). سرچشمه رود کر در ناحیه کروان بمسافت کمی در جنوب اوجان است و از سرچشمه رود پلوار چندان دور نیست. صاحب فارسنامه و جغرافیانویسان دیگر ایرانی گویند رود کر در قسمت علیا موسوم است به رود عاصی. اولین بند رود کر به بند مجرد موسوم و سدی قدیمی بود و چون خرابی به آن راه یافته بود به امر فخرالدوله اتابک چاولی در آغاز قرن ششم هجری مرمت گردید و آن را به نام وی فخرستان نامیدند و تا زمان حافظ ابرو هم به همین نام خوانده می شد. بند مهم رودخانه که زیر ملتقای رود پلوار به رودکر ساخته شده ، مشهور به بند امیر یا بند عضدی است ویک قسمت آن معروف است به بند «فنا خسرو خره » بنام عضدالدوله دیلمی که آن بند را برای مشروب ساختن کربال علیا ساخت و بقول مقدسی آن بند از عجایب فارس بوده است. پائین ترین بندها بند قصار است که کربال سفلی رامشروب می کند. رجوع به جغرافیای تاریخی لسترنج صص 298-299 و فارسنامه ابن بلخی و فارسنامه ناصری شود.

کر. [ ک ُ ] ( اِ ) مخفف کُرّه است ، چه از انسان و چه از حیوان چنانکه در ولایتی که ملخ آمده و برای تغییر فصل آرام گرفته یا در زیربرف مانده سال دیگر ظاهر شود گویند کر کرده یعنی بچه های تازه از آنها متولد شده است. ( آنندراج ). رجوع به کر کردن شود. || فرزند آدمی. ( آنندراج ).و این کلمه در تداول کردان و لران بمعنی پسر است.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

رودی است که از کوههای مرکزی فارس سرچشمه میگیرد و وارد دریاچه بختگان میشود و آن همانست که در شمال شیراز جریان دارد . روی این رودخانه سدی بسته اند که معروف به بند امیر است و از بناهای عضدالدوله دیلمی است که امروزه خراب است .
۱ - ( مصدر ) حمله کردن ( بدشمن ) . ۲ - ( اسم ) حمله : [ امر او لشکر یان مسعود چند بار قصد ما کردند میان ما و ایشان کر و حرب و مصاف بسیار شد ] . ( سلجوقنام. ظهیری ) یا کر و فر . ۱ - حمله کردن بدشمن و سپس روی باز گردانیدن و فرار کردن . ۲ - جولان کردن . ۳ - جلال و شکوه حشمت : [ کرو فرو آب و تاب و رنگ بین فخر دینا خوان مرا و رکن دین ] . ( مثنوی )
برگشت . رجوع

فرهنگ معین

(کَ ) [ په . ] (ص . ) ناشنوا.
( ~ . ) (اِ. ) زور، توان ، قوت .
(کَ رّ ) [ ع . ] (مص ل . ) حمله کردن به دشمن در جنگ .
( کُ رُ ) [ ع . ] (اِ. ) پیمانه ای برای آب که در اصطلاح شرع هر یک از طول و عرض و عمق آن سه وجب و نیم باشد.
(کُ رْ ) [ فر. ] (اِ. ) گروهی آوازه خوان که آواز دسته جمعی اجرا می کنند.

فرهنگ عمید

ساز بادی برنجی پیچ درپیچ شبیه شیپور که دارای پیستون است.
پیمانه ای برای آب که هریک از طول و عرض و عمق آن باید سه وجب ونیم باشد، ظرفی با گنجایشی در حدود ۳۵۰ لیتر.
۱. عده ای خواننده که با هم آواز می خوانند.
۲. آواز دسته جمعی.
۳. قطعۀ آوازی گروهی، برای یک یا چند صدا.
حمله، هجوم.
* کروفر: [قدیمی]
۱. حمله کردن به دشمن و سپس فرار کردن، حمله و گریز.
۲. [مجاز] جلال و شکوه، شوکت و حشمت.
= کام۱ * کام و گر
کسی که گوشش نمی شنود، ناشنوا.
زور، قوه، تاب وتوان: مَلِک آن باشد کاو را به سخن باشد دست / مَلِک آن باشد کاو را به هنر باشد کر (فرخی: ۱۰۶ ).

گویش مازنی

/ker/ صخره – پرتگاه صخره ای - کرختی و بی حسی اعضای بدن & به توده ای از زراعت درو شده گفته شود، که در جمع یک جا شود - ناشنوا ۳کپه ی شالی & گوسفندی که بدون شاخ است - سنگ بزرگ ۳گاوی که کمرش سفید است ۴گوسفند بی گوش & بیخ گلو - غره شدن به چیزی

واژه نامه بختیاریکا

( کِر (کد) ) میانه
( کَر * ) دیواره؛
( کُر * ) کوه
( کُر ) پسر
( کِر ) پکر؛ عصبانی؛ ناراحت
( کِر ) چروک
( کِر ) خندیدن
( کَر ) خو نه به کر گوشی زِیدِن
( کِر ) مه

دانشنامه عمومی

کر (آذربایجان). کر ( به لاتین: Ker ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان لریک واقع شده است.
عکس کر (آذربایجان)عکس کر (آذربایجان)

کر (آلبوم ویکس). پروژه کانسِپشن ۲۰۱۶ با عنوان کِر، دومین آلبوم تکمیلی گروه ویکس می باشد. این آلبوم در روز ۲۱ نوامبر ۲۰۱۶ تحت نظر کمپانی جلی فیش منتشر شد که شامل یک موزیک جدید و یک موزیک ویدیو می شود. این آلبوم تکمیلی، شامل آلبوم های زلوس، هادس و کراتوس می شود. آهنگ «راه شیری» به عنوان آهنگ اصلی این آلبوم، شناخته می شود.
قبل از انتشار این آلبوم، پروژهٔ سال ۲۰۱۶ به سه قسمت با عنوان کانسپشن ۲۰۱۶ و با نام کلیدی کِر ( Κήρ ) تقسیم شد که مرتبط با اساطیر یونانی می شود. این پروژه شامل دو سینگل زلوس که در ۱۶ آوریل و هادس که در ۱۲ آگوست ۲۰۱۶[ ۱] [ ۲] و یک مینی آلبوم با عنوان کراتوس که در ۳۱ اکتبر منتشر شد، می شود. [ ۳] [ ۴] [ ۵] این پروژه شامل کانسپت فیلم و آرت فیلم ها و تریلرهایی می شود که هرکدام نشان دهندهٔ بخشی از مفهوم این پروژه بوده اند. [ ۶] [ ۷]
زلوس که اولین بخش از پروژه بود، دارای آهنگ اصلی با نام «دینامیت» می باشد که راجع به زلوس، خدای حسادت و رقابت می باشد. [ ۸] آلبوم دوم با عنوان هادس با آهنگ اصلی «خیال» راجع به هادس، خدای دنیای مردگان و عالم زیرزمینی می باشد. [ ۹] آلبوم آخر با عنوان کراتوس و با آهنگ اصلی «نزدیک تر» راجع به کراتوس، خدای قدرت و شخصیت می باشد. [ ۵] هر آلبوم کانسپت فیلم منحصر به فرد خود را داشته که مرتبط با ویدیو و آلبوم می شد. [ ۴] [ ۱۰] [ ۱۱]
این پروژه به عنوان پروژه ای موفق شناخته می شود به طوری که زلوس و هادس جایگاه اول و کراتوس جایگاه دوم در جدول آلبوم های گائون را به دست آورد. در حدود ۱۱۰۳۳۴ نسخه از زلوس در ماه های آوریل و می فروخته شد. [ ۱۲] [ ۱۳] در حالی که ۱۰۳۴۵۰ نسخه از هادس در ماه های آگوست و سپتامبر[ ۱۴] [ ۱۵] و ۵۷۴۵۶ نسخه از کراتوس در ماه اکتبر فروخته شد. [ ۱۶]
در ۱۱ نوامبر ۲۰۱۶ اعلام شد که ویکس آلبوم ویژه ای به مناسبت پایان پروژه منتشر خواهد کرد. [ ۱۷] [ ۱۸] [ ۱۹] در ۱۴ نوامبر اعلام شد که این آلبوم شامل دو سی دی، یک کتاب تفسیر ۹۲ صفحه ای و یک فوتوبوک ۹۲ صفحه ای، و همچنین یک پوستر و یک نشانک کتاب به شکل کلید می شود. [ ۲۰]
در ۱۵ نوامبر اعلام شد که این آلبوم شامل یک آهنگ جدید با نام «راه شیری» می شود که توسط راوی و هیوک نوشته و توسط جاستین رینستین آهنگسازی شده، می شود. موزیک ویدیوی این آهنگ در روز ۱۳ نوامبر همراه با ۶۰۰ استارلایت در ایلسان فیلمبرداری شد. [ ۲۱] [ ۲۲] [ ۲۳] [ ۲۴]
عکس کر (آلبوم ویکس)

کر (بستان آباد). کر یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان قوری گل بخش مرکزی شهرستان بستان آباد واقع شده است.
اسم این روستای زیبا از اسم یک رودخانه پاک گرفته شده است ( کر ) در زبان ترکی به معنای پاک و تمیز است.
این روستا نسبت به وسعت و جمعیتش فرهنگ و ادبیات گسترده و عظیمی دارد. چهره های مشهور خواننده ای در جمهوری آذربایجان به نام ( خانم توزلو ) در تصنیف رودخانه کر آهنگی زیبا به نام آنا کوروم سروده است.
روستای کر جاذبه های طبیعی بسیار زیبایی دارد پدیده ( قزل قیه ) که به جد میتوان گفت یکی از آثار زیبای طبیعی آذربایجان شرقی و حتی در ایران بی نظیر می باشد اما به دلیل عدم تبلیغات درست و ناکارآمدی مسئولین زیربط نتوانسته به معروفیت زیادی برسد اما این پدیده زیبا گنجایش زیادی برای گردشگری و بوم گردی استان دارد. . . امید است با سرمایه گذاری و ایجاد زیرساخت ها در این روستا گامی در جهت رشد گردشگری و بوم گردی استان انجام شود زمین های روستا با توجه به نزدیکی به شهر تبریز و تالاب بین المللی قوری گول به عنوان ویلاسازی استفاده شده و تقریبا همه ی زمین ها از ویلا باغ ها پر شده است طبیعت این روستا بسیار دلنشین می باشد و زمین های روستا صاف و حاصلخیز هستند
جاذبه های دیگر روستا عبارتند از: نخود تپسی, قبر شیخ بزرگ میر یوسف, ساری دره, آب درمانی قطیر سو و . . . جمعیت جمعیت کثیری از اهالی روستای کر به دلیل ناتوانی در امرار معاش مجبور به کوچ به شهر تبریز شده اند به طوری که میتوان گفت ۱۰۰۰ خانواده از روستا کوچ کرده و الان آمار دقیق روستا ۱۲۰۰ خانوار میباشد. [ ۱]
مشاهیر و انسان ها عارفی در روستا همچون:
عالم و عارف دانشمند حجت الاسلام والمسلمین مرحوم حاجی آقا حاجی زاده کر امام جمعه موقت شهر تبریز رییس حوزه ی علمیه و همچنین رییس کل عقدیتی سیاسی استان. آقای محمد عباسوند رییس اتحادیه نانوایان تبریز . آقای محمد هوشمندی کر ( مهندس برق و رباتیک و مدرس دانشگاه و شاعر اهلبیت علیم السلام ) . حاج آقا میرجواد جنگی که در صدا و سیما برنامه ی تلویزیونی دارند. مهندس یونس فخری در ( نیروی هوایی تبریز ) مشغول به کار هستند. شیخ وارسته روستا میریوسف که قبر آن الان به عنوان امام زاده میباشد. سرگرد محمد سلامت ( رییس حوزه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بستان آباد ) شاعر و اهل قلم آقای صالح سجادی میباشند و. . .
اهالی روستای کر تبحر خاصی در پختن نان دارند و عده ای در شهر تبریز، تهران، اردبیل و خیلی از شهرهای دیگر به کار نانوایی لواش مشغول هستند و می توان گفت بهترین نانوایان ایران هستند. روستای کر همجوار با روستاهای الوار و ترکمبور و آلانق و مرکید کندی و بخشایش میباشد
عکس کر (بستان آباد)

کر (ساز). کُر ( به فرانسوی: cor ) یا هورن ( به انگلیسی: horn ) یا فرنچ هورن ( به انگلیسی: French horn ) نام های سازی است از خانواده سازهای بادی برنجی.
این ساز در سال ۱۶۵۰ میلادی در فرانسه از روی شیپور شکار ساخته شد. به همین دلیل در کشورهای انگلیسی زبان به فرنچ هورن ( شیپور فرانسوی ) معروف است، اگرچه بیشتر نوازندگان آن را فقط هورن می نامند. خود فرانسوی ها به آن کُر می گویند.
• این ساز از لوله ای نسبتاً طولانی درست می شود که برای سادگی دست گرفتن و نواختن آن را به صورت مارپیچ خم می کنند.
• کلیدهائی برای کوتاه و بلند کردن طول لوله نیز روی آن نصب شده است. زیری و بمی نت ها در این ساز توسط فشار هوایی که وارد دهانه شده و کلیدها که به دریچه ها و لوله ها متصل هستند، ایجاد می شود. همچنین این زیری و بمی نت ها را می توان با قرار دادن دست بر روی بخش زنگ مانند ساز تنظیم کرد.
• قطر لوله این ساز مانند کورنت یا ساکسوفون به تدریج گشاد می شود، یعنی لوله آن در نزدیک دهنی باریک است و به طرف انتهای ساز گشادتر می شود.
• از دسته سازهای انتقالی محسوب می شود.
• رایج ترین نوع هورن ” هورن فا می باشد که یک پنجم درست ( ۳/۵پرده ) بم تر از نت نوشته شده صدا می دهد.
• نت این ساز را با کلید فا حط چهارم ( اصوات منطقه بم این ساز ) و کلید سل ( اصوات منطقه زیر این ساز ) می نویسند.
عکس کر (ساز)عکس کر (ساز)عکس کر (ساز)عکس کر (ساز)عکس کر (ساز)عکس کر (ساز)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کُر
اصطلاحی در فقه، آبی با وزن تقریبی ۳۸۳.۹۰۶کیلوگرم یا مساحت۳.۵ وجب در درازا، پهنا و گودی. به مجرد برخورد با نجس، متنجّس نمی شود، مگر آن که رنگ، بو یا مزۀ آن به تبع نجس تغییر کند؛ مثلاً اگر خون که نجس العین است در آن بریزد، مادام که به رنگ، بو یا مزۀ خون درنیاید، همچنان پاک است.

کر (موسیقی). کُر (موسیقی)
رجوع شود به:گروه همسرایان

مترادف ها

deaf (صفت)
کر، پوک، فاقد قوه شنوایی

فارسی به عربی

اصم , جوقة

پیشنهاد کاربران

ی کر در زبان لکی به شکل یَ کِر نوشته می شود یعنی ۱. سفید ی که از شدت روشن بودن برق می زند ۲. در مورد لباس و رنگ موی بز یا گره خر یا الغ یاداسب یعنی سیاه و سفید و در کل یعنی رنگی که سفیدی در آن زار میزنه و مشخصه۳. در معانی دیگر یعنی علامت و نشان که می گویند ی کر ی نیشون یعنی این علمت و نشان ۴. به معنی مشخص کردن هم سهم و دارایی کسی
...
[مشاهده متن کامل]

در چهل سرو د لرستان اومده: ی کر می دیه مِ دوسش دارم ها رو بونم وش جورتش نارم
ترسم وش بوم بکش و طالی برگ عوض کرده چو کر جهالی
یعنی من ماه رویی رو دوست دارم می خوام بهش بگم اما جرات نمی کنم بگم دوستش دارم
می ترسم اگر بهش بگم بگه دروغه و برام حرف در بیاره
مثل ی پسر جونن لباس روشن و زیبا پوشیده

کُر در زبان لری به معنی پسر
کُر=کوروش هخامنشی
قوم بزرگ لر =عیلامی، هخامنشی، ساسانی
ایلات قوم بزرگ لر
بختیاری
فیلی
بالاگریوه
زنگنه
شول
لک
ثلاثی
کی گیلویه و بویراحمد
...
[مشاهده متن کامل]

ممسنی
کلهر
کُرمنج
لیراوی
کوه پنجی
شوهان
اسفندقه
لری
کمزاری
ممسنی بلوچ
ممسنی سیستان
سنجابی
شقاقی
ایلیری
اچمی
کوهمره
سیوندی
. .
. .
. .
رود کُر در استان پارس
رود کورا در جنوب قفقاز ( کاس ) محل سکونت ایلیری ها شاخه ای از قوم بزرگ لر

درزبان لکی به معنی پسر
در زبان لری و کوردی به معنای پسر
حمله
هجوم
واژه کر
معادل ابجد 220
تعداد حروف 2
تلفظ [kar]
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: karr, kar]
مختصات ( کُ رْ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی kar
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع لغت نامه دهخدا
...
[مشاهده متن کامل]

فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
واژه کر از فارسی میانه kl ( کار، �کر� ) . مربوط به سانسکریت कर्ण ( karṇa، "گوش" )
منابع ها. فرهنگ فارسی به پهلوی
ریشه شناسی واژگان شیرین ایرانی
فرهنگ واژه های اوستا
فرهنگنامه کوچک پهلوی
فرهنگ فارسی به پهلوی
فرهنگ زبان ایرانی باستان
فرهنگ ریشه شناختی زبان فارسی
تاریخچه واجهای ایرانی
فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
فرهنگِ سَنسکریت - فارسی

کر با کسره زیر. حرف ک =در شیراز و برخی مناطق استان فارس یعنی گوشه ی پنجره یا گوشه ی پرده یا دیوار ( از کر پرده بیرون را نگاهی انداخت ) ( از کره پرده دزدکی نکاه کرد )
کر با حرکت زیر برای ک در شیراز و برخی مناطق استان فارس به معنی پرده یا گوشه ای از پنجره یا گوشه ای از پرده گویند هنگامی که دزدکی یا یواشکی به بیرون نکاه کنند. ( از کر پنجره به بیرون نکاه کرد ) ( از کر پرده بیرون را دید زد )
آب کر
آبی که مقدار آن 384 لیتر باشد مانند آب حوض یا استخر یا لوله کشی ساختمانی که 384 لیتر آب به بالا درونش باشد
کَر -
در اوستا به دو گونه آمده است:
کَرَف ( karaf )
اَگوشتَه ( agušta ) : بی گوش، ناشنوا
کَرَف: کر، ناشنوا، گوش بسته، دل شنو
در زمان باستان بر این باور بودند که گوش های آدم های گناهکار با گَژف ( قیر، عایق، آسفالت ) پر شده است!
...
[مشاهده متن کامل]

که امروزه از این، در سیم سوخته ( عایقِ ) زرگری ( طلاسازی ) بهره می گیرند!
نامچَه: پسوند جمع نسبت و دارندگی اوستایی
معنی: کران، ناشنوایان، گوش بسته ها
بخشی از بند 26 آبان یشت:
"sāthram kaoyam "karafnamca
معنی: ستمگران، کوران و "کران"
زِنهار ( زینهار ) : درسته من به ریشه یابی واژه می پردازم ولی
در اوستا هم به مانند امروزه واژه "کر" بارِ منفی به همراه دارد؛پس خواهشمندم از واژه "ناشنوا، دل شنو" بهره بگیرید، سپاس!

منابع• http://www.avesta.org/ka/ka_tc.htm• http://www.avesta.org/ka/yt5sbe.htm
کر با ضمه ک به گویش بختیاری یعنی پسر، چغله
دهخدا: کُر. ( اسم )
۱. فرزند آدمی. ( آنندراج ) . و این کلمه در تداول کردان و لران بمعنی پسر است.
۲. مخفف کُرّه است، چه از انسان و چه از حیوان چنانکه در ولایتی که ملخ آمده و برای تغییر فصل آرام گرفته یا در زیربرف مانده سال دیگر ظاهر شود گویند کر کرده یعنی بچه های تازه از آنها متولد شده است. ( آنندراج ) .
...
[مشاهده متن کامل]

پیشنهادِ واژه: " کَرآختن:karāxtan/کَرآزاندن:karāzandan"
به جایِ واژگانِ " to funktion ، to operate " از زبانهایِ رُمَنیک و " betaetigen، funktionieren " از زبانِ آلمانی، واژه یِ " کرآختن/کرآزاندن" را پیشنهاد می کنم.
...
[مشاهده متن کامل]

نکته 1:
" کرآختن" برآمده از " کَر:kar" از زبانِ اوستایی به همراه کارواژه یِ " آختن" است.
ما " کَر" را به همراهِ پسوندِ " دَن"، به ریختِ" کَردن" نیز داریم. همانگونه که " دا" از زبانِ اوستایی هم به ریختِ " دادن" و هم به ریختِ " داختن = دا. آختن" در واژه یِ" پَرداختن" درآمده است، بهمچنین " کَر" از زبانِ اوستایی نیز می تواند به ریختِ " کَردن" و " کَرآختن" دربیاید.
نکته 2:
بُنِ کُنونیِ " کرآختن"، " کَرآز" می باشد؛چراکه بُنِ کُنونیِ " آختن"، " آز" می باشد.
حالتِ سببی ( Kausativ ) / گذرایِ " کرآختَن" ، " کَرآزاندن" با بُنِ کُنونیِ " کَرآزان" می باشد.
از همین " کَرآزاندن" می توان واژگانی همچون " کرآزانه" و " کرآزانِش" را بیرون بکشیم ( بمانندِ " رایانه/رایانِش ) .
نکته 3:
ما می توانیم پیشوندهایی همچون " فَر، پَر، هم، بَر و. . . " را با کارواژه هایی همچون " کرآختن/کرآزاندن" همراه سازیم و نوواژگانی را بسازیم.
پَسگَشت:
ستونِ 444 از نبیگِ " فرهنگنامه زبانِ ایرانیِ باستان" ( کریستین بارتولومه )

کر
کِر: مالیدن ( جنسی ) ، دستمالی، سرسری کاری را انجام دادن:
فلاتی تتش می خواره لازمه یه کری بهش داد.
کِر در گویش جنوب استان فارس و بوشهر به چم پنهان و مخفی است
کِر کردن 👈🏻 پنهان کردن
شاید با cover انگلیسی زبانان از یک ریشه باشد
کر با تلفظ ( kor ) در گویش بختیاری و لری و همچنین گویش کوردی به معنی پسر است.
کُر در زبان فاخر لکی به معنی پسر است
تکواژ ( کَر ) در زبان اوستایی و پهلوی به عنوان پیشوندی برایِ نام جانوران بکار می رفته است:
1 - کرکس یا کَرگَس
2 - کرگدن ( و شاید کرگردن )
3 - کَرباش:سوسمار، مارمولک، بزمچه
4 - کَربونَگ:سوسمار، مارمولک، بزمچه
...
[مشاهده متن کامل]

و به گمانِ من واژه ( قورباغه ) ، ( کَربَک، کَروَگ ) بوده است و شاید شاید این ( کَر ) با پیشوند ( خَر ) به چمِ ( بزرگ ) در واژگانی همچون ( خَرگوش ) و ( خَرچنگ ) همبسته ( مرتبط ) باشد.

کور ، لال، کر
《واژگانی فارسی هستند》
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
کر وکور از ریشه ی ( گور ) در پارسی هستند. و با واژه ی تاریکی هم ارتباط دارند.
...
[مشاهده متن کامل]

جناب ( ع ) گفت با واژگان�گارانگ، سوقیر، �t�ntدر ترکی ارتباط دارد. این واژگان از دید آوایی وحروف کمترین ارتباط با کور و کر را دارند.
خود گارانگ هم به احتمال زیاد ازریشه ( گور ) به معنی تاریک است.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
لال هم واژه ای فارسی است.
لال از ریشه ی ( رام، لار ) است.
پارسی: لال ( گنگ و بی سدا )
ارمنی: lurr ( بی سدا )
اسپانیایی: arrular ( آرامش )
آلمانی: lullen ( آرام کردن )
انگلیسی: lull ( آرام ) و lullaby ( لالایی )
واژه "لال" یا "لار" به معنی "آرام و بی تلاطم و هموار" است و احتمالن نام شهر "لار" در استان پارس نیز به معنی دشت هموار می باشد. نام مرغ یا خروس "لاری" نیز به معنی پرنده ای است که گردنش صاف و کشیده است.
آقای ( ع ) شما میگی لال در ترکی با واژگان =
دیل، یالان، یالاماق در ارتباط هست.
منم میگم، در فارسی هم، با لب و لیس
در ارتباط هست.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
🚫《واژه ی لال ازریشه ی=لام و لار.
واژهی کر و کور از ریشه ی=گور.
و کاملا فارسی هستند》🚫
آقا یا بانوی ( ع ) شما ریشه یابی نکردید ، تنها واژگانی شبیه به کر ، کور و لال در ترکی را گفته اید.
همچنین از یاد نبریم که بسیاری از واژگان عربی ، فارسی، چینی در ترکی به شکل های گوناگون بکار رفته اند ولی ریشه شان ترکی نیست.
حالا ببینیم کی در ریشه یا بی دست و پا میزند. . .

همسُرایی ( کُر )
نمونه:
همسرایی برای دل دادن به یکدیگر! ( گروه همسُرایی اسلام پیشگان لیبرال ـ پرتور پیوست آن )
برگرفته از پیوند زیر:
ب. الف. بزرگمهر ششم دی ماه ۱۳۹۲
https://www. behzadbozorgmehr. com/2013/12/blog - post_5236. html
...
[مشاهده متن کامل]

نمی دانم این آمیخته واژه را پیش از این تاریخ، دیگرانی در گذشته ای دورتر بکار برده بودند یا نه. تا جایی که به یاد دارم و همیشه پیش از کاربرد و پخشش واژه ای تازه ساخته شده از خودم، آن را در اینترنت می جویم، چنین واژه ای تا آن هنگام یا ساخته نشده بود یا دستکم در اینترنت نشانی از آن نیافتم. به هر رو این آمیخته واژه را خود ساخته ام. به یاد نیز نمی آورم که آن را بهنگام خود به �واژه نامه دهخدا� پیشنهاد داده بودم یا نه.

ناشنوا
deaf = mute
کر ( kar ) : در زبان مردمان شهرکلمه، یعنی *غار*
کر در زبان کردی به الاغ می گویند
کر در زبان فارسی به کسی که ناشنوا است می گویند
کر در زبان لکی به پسر می گویند
این کلمه اگر سورانی تلفظش کنی به فارسی می شود ( خر )
کِرْ : در گویش بختیاری علاوه بر معنی های گفته شده چند معنی دیگر هم می دهد ؛
کِرْ به معنی مِهْ ، مانند : هوا کِرِ = هوا مه است
کِرْ در ترکیب کِرِ دی یا کِرِ دی لَقْ یعنی آتشی که با دود ( =دی di ) همراه است
کِرْ به تنهایی یا در ترکیب کِرِ وِرْ یعنی کسی که سر حال نیست یا حالت افسرده دارد
در گویش تاتی ( کُر ) به آلت تناسلی جنس نر گویند.
کر به زبان گزی یعنی آلت تناسلی مرد
ناشنوا کسی که نمیشنود
کَر: [ اصطلاح چوپانی ] گوسفندی که گوش آن بسیار کوتاه است.
کر . . ب زبان کردی یعنی ( خر )
کُر: ( در زبان گیلکی ) =دختر
ک ر _با کسره لاتینش میشهcer
در زبان مازندران قسمت غرب ( تنکابن_نشتارود )
به معنی صخره ی جوان و بلند است. مثال اسم محلی است ( کربن _ cereben ) بن هم به معنای پای. ریشه. پایین است. یعنی پایین صخره
کُر در زبان گیلانی به معنی دختر است
در زبان کرمانجی کَر به معنی الاغ و خرِ
کُر = در لهجه لُری ( لرستانی ها، بختیاری ها ) ب معنی پِسر میباشد. ولی ریشه این کلمه از کجاست نمی دانم.
پسر ، فرزند مذکر ونرینه .
کره =بچه ی ستوران
کر::کل. کئله
نام واژه کل ::قوم لر بختیاری ستون سنگی در مسیر امامزاده ها می گذاشتند تا مسافر ها راه را پیدا کنند
این ستون ها به کل حضرت عباس معروف هستند.
در زبان لری بختیاری
به ستون سنگی کل می گویند kel
...
[مشاهده متن کامل]

مرز زمین ها را با کل های کوچک مشخص
می کنند
KEL. KEr. KELa
در دهستان جهانگیری *زیلایی *مسجدسلیمان
محل سکونت ایل منجزی
روستای بقعه علمدار عباس ( ع ) *علمداری*محل سکونت طایفه مال احمدی منجزی در زیلایی شمالی
***
بقعه حضرت عباس ( ع ) در پایین دشت پلنگان در بین دو کوه
محل سکونت تیره رستمی از طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی در دهستان جهانگیری *زیلایی *جنوبی
بازی محلی لری هفت سنگ از روی این
ستون ها درست شده است
زنان لر بختیاری در جشن شادی و عروسی
واژه کل را فریاد می زنند ( کلی لی )

در زبان لری بختیاری و به معنی
پسر.
کر:کوه راست قامت. کوهی که عظمت
خود را به رخ می کشد
Kor
رود کر در استان فارس
رود کر در جمهوری آذربایجان
نام کشور کرواسی
*کوروشی. کوراشی*
ایل کرایی بهداروند *ایل کورش عالی*
کر::کوروش
ایی::عالی. الی.

نام رودی در فارس
به معنی پسر
کر::در زبان لری به معنی پسر
کر با فتحه «ک»؛ در زبان مازنی ( تاپوری ) به چندین کسو ی شالی ( که خود متشکل از چندین خوشه شالی می باشد ) گفته می شود.
کر . ( ک ُ ) : در زبان لری به معنی پسر
در گویش لری مردم ممسنی پسر را گویند
کِ ر. کنار در گویش کازرونی. مانند کر دلم کر گوشم ( ع. ش )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٢)

بپرس