کتاب طب و طبیعت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کتاب طب و طبیعت (کتاب). «کتاب طب و طبیعت»، تالیف اسماعیل ناظم ، نگاشته ای به زبان فارسی و دربرگیرنده یکی از مباحث زیربنایی در اصول و مبانی طب سنتی ما است که به شناخت طبیعت به عنوان قوه مدبره و شیوه عملکرد آن اختصاص دارد.
کتاب، دارای یک مقدمه و سه فصل و یک خاتمه است.
گزارش محتوا
کتاب طب و طبیعت، نگاشته ای ابتکاری در طب سنتی است. مبحث طبیعت در لابه لای کتب طب سنتی بسیار به چشم می خورد؛ بااین حال، مبحثی مستقل و جداگانه در این باره، در هیچ یک از کتب این دانش به چشم نمی خورد، بلکه آنچه در این کتب و پیرامون این مبحث مهم به چشم می خورد، تنها اشارات و گه گاه، تصریحات پراکنده است. هنر مؤلف در نگارش این اثر- نه چندان مفصل- این بوده که این اشارات و تصریحات را به صورتی منظم و منطقی در کنار هم قرار داده است. این امر برای کسی که حوصله و یا توان علمی مراجعه به انبوه منابع را ندارد، کاری شایسته است. همچنین تدوین مبحثی با این درجه از اهمیت، باعث رویکردی علمی و نگاهی قانونمند به مباحث طب سنتی می گردد.البته او گاه اصطلاحاتی را هم خود وضع کرده است، مثل نام گذاری قوانین طبیعت.از سوی دیگر، این مبحث به سبب ارتباط آن با مباحث فلسفی، مبحثی نسبتا پیچیده است؛ ازاین رو، مؤلف کوشیده تا حد امکان ، مطالب را با نثری ساده بیان کند تا خواننده دچار سردرگمی نگردد.۱. در مقدمه، به ماهیت طبیعت و معنای لغوی، فلسفی و پزشکی آن و شیوه عملکرد طبیعت اشاره شده است.۲. در فصل اول، قوانین کلی عملکرد طبیعت بیان شده است. قوانین کلی ای را که مؤلف برای طبیعت ذکر کرده، ۹ قانون کلی (قانون نضج، دفع از اشرف به اخس، انتقال، حرارت دوستی، اشتغال و غفلت ، دفع از طریق اسهل و عادی، حکمت ، حرارت درمانی و قانون تدریج) است.این فصل، از سویی خواننده را با «طبیعت» بیشتر آشنا می کند و از سوی دیگر از قوانین عملکرد آن در حفظ صحت تن و تدبیر بدن سخن می گوید تا طبیب را جهت ایجاد مصنوعی آنها که در بخش های آینده به تفصیل از آن ها بحث می شود، آماده کند و لذا این فصل را باید زیربنای مباحث آتی نامید، چرا که با فهمیدن این قوانین است که طبیب دیگر خود را ناآشنا و بیگانه از طبیعت- به عنوان سیستم مدیریتی بدن - نمی داند، بلکه طبیعت را عنصری آگاه و همکار خود می یابد و لذا علائم و هشدارهای آن را به دیده حرمت می نگرد و در راستای پاسخی مناسب به آنها می کوشد و یاد می گیرد که طبیعت از او چه توقعی دارد.۳. در فصل دوم، به روش های جزئیه عملکرد طبیعت پرداخته شده است. در این فصل، در باره وظیفه طبیب در برابر بیمار نیز سخن گفته شده است.۴. بخش سوم، پیرامون اعانت طبیب بر طبیعت است.اگر بخواهیم از نگاه دیگر به بخش های این رساله نگاه کنیم، آنچه در بخش اول و دوم گفته شد را باید بخش تئوری و معرفتی این رساله- و به قول قدما، بخش نظری- بنامیم و این بخش سوم را باید بخش بالینی و کاربردی- و به قول قدما، بخش عملی- بخوانیم و در واقع، این بخش، ثمره بخش اول و دوم این رساله است که جمله معروف اطبا: «طبیب، معین طبیعت است» را تفسیر می کند و از لابه لای کتب و کلمات ایشان، در ابعاد آن به گفت وگو می نشیند.این بخش، در ابتدا، از پیشینه قاعده مذکور؛ یعنی جمله «طبیب، معین طبیعت است»، در کلام اطباء بحث می کند و سپس از قوانین کلی اعانت طبیب بر طبیعت سخن می گوید و در نهایت، با شرح برخی روش های جزئیه اعانت طبیب بر طبیعت، سخن خود را به پایان می برد.۵. خاتمه دربرگیرنده سه مطلب است: یکی، شناخت برخی مسائل که طبیب را در اعانت بر طبیعت آگاه تر می کند؛ دوم، ریشه یابی دقیق از نحوه اکتشاف روش های اعانت طبیب بر طبیعت؛ سوم، دلیل نیاز طبیعت به اعانت .
وضعیت کتاب
کتاب، در ۷۳ صفحه و توسط دانشگاه علوم پزشکی ایران (تهران)، در سال ۱۳۸۷ چاپ و منتشر شده است.پاورقی های این کتاب، دربرگیرنده آدرس منابعی است که مؤلف به آنها استناد جسته است.
منبع
...

پیشنهاد کاربران

بپرس