کبوترخانه. [ ک َ ت َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) جایی که برای کبوتران اهلی سازند. کبوترخان. وَردَه. ( از یادداشت مؤلف ). آنجا که کبوتران خانه کنند. برج کبوتر. بنایی که به آشیانه کبوتر اختصاص دارد وآن معمولاً بصورت برجی باشد : و اندر وی کاخی و کبوترخانه ای ساخت. ( تاریخ بخارای نرشخی ص 35 ). کعبه ملک است صحن بارگاهش کز شرف باغ رضوان را کبوترخانه اندر ساختند.
خاقانی.
و رجوع به کبوترخان شود. کبوترخانه. [ ک َ ت َ ن َ ] ( اِخ ) دهی است میان نیشابور و سرخس در 24 فرسنگی راه مروالرود به شبرقان.رجوع به نزهةالقلوب مقاله سیم چ اروپا ص 175 شود.
فرهنگ فارسی
( اسم ) محلی که کبوتر در آن آشیان سازد . توضیح در بعضی نواحی برجها یی میساختند بنام مذکور . دهی است میان نیشابور و سرخس
فرهنگ معین
( ~ . نِ یا نَ ) (اِمر. ) = کبوترخان : اتاقک یا برجی که کبوتر در آن آشیانه سازد.
مترادف ها
loft(اسم)
سقف، اطاق زیر شیروانی، کبوتر خانه، آسمان، اطاق نزدیک سقف