کاکا

/kAkA/

مترادف کاکا: اخوی، برادر، داداش، تنقلات، خشکبار، اتابیک، لله، مربی، خانه زاد، غلام

معنی انگلیسی:
brother, (old) slave

لغت نامه دهخدا

کاکا. ( اِ ) میوه خشک. تنقلات. که بیشتر به اطفال دهند تا به مکتب شایق شود. ( برهان ) ( آنندراج ). قاقا. قاقالی لی :
گر نخواهد بخواه زود دوال
گوشهایش بگیر و سخت بمال.
در کنارش نه آن زمان کاکا
تا شود سرخ چهره اش چو لکا.
سنائی.
هله کاکای تست هین بشتاب
به دو رکعت بهشت را دریاب.
سنائی.

کاکا. ( اِ ) برادر کلان را گویند. || غلام قدیمی که در خانه پیر شده باشد. ( برهان ) ( غیاث ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). شیرازیان کاکا سیاه گویند. ( آنندراج ). || مرد حبشی. مرد زنگی. || بنده حبشی نرینه. || شاید از کلمه کاک بمعنی مرد آمده و آن نشانه خطاب باشد. || بمزاح ، یک تن از مردم شیراز.
- کاکای حاج محمد زمان است بجای آقایش هم قسم میخورد. ( امثال و حکم دهخدا ) ؛ کنایه از عجب و تکبر است.
- مثل کاکا سیاه ها، آشفته مو ؛ با لبی ستبر. ژکان و دنان. ( امثال و حکم دهخدا ج 3 ).
- مثل کاکای حاج محمد زمان ؛ لندلندان. ( امثال و حکم دهخدا ج 3 ).
- امثال :
حساب حساب است کاکا برادر ؛ در سودا خویشاوندی و دوستی به کار نیست. برادری بجا بزغاله یکی هفتصد دینار. ( امثال و حکم دهخدا ج 2 ).
کاکای امیر اعظم است عاشق است به هر کس که شما صلاح بدانید. ( امثال و حکم دهخدا ج 3 ).
|| به هندی عمو باشد که برادر پدر است. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). به افغانی هم برادر پدر را گویند. ( غیاث ) ( آنن__دراج ). || در ت-داول م-ردم شیراز برادر را گویند. ( حاشیه برهان چ معین ).

کاکا. ( اِخ ) از شعرای دوره صفویه است. ( تاریخ ادبیات ادوارد براون ص 88 ).

کاکا. ( اِخ ) دهی است از دهستان انگوران بخش ماه نشان شهرستان زنجان که در 48 هزارگزی جنوب باختری ماه نشان سر راه عمومی افشار به زنجان واقع، کوهستانی و سردسیر است ، سکنه آن در حدود 475 نفر است آبش از چشمه و رودخانه امیرآباد تأمین میشود، محصول آن عبارت از غلات ، لبنیات و عسل است. شغل اهالی آن زراعت و گله داری است ، از صنایع دستی جاجیم بافی معمول است و راههای آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2 ).

کاکا. ( اِخ ) دهی است از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبد قابوس که در 12هزارگزی جنوب باختری گنبد واقع است زمینش دشت و آب و هوای آن معتدل و مرطوب و مالاریایی است. سکنه آن در حدود 720 نفر است آبش از رودخانه نوده تأمین میشود، محصولش غلات ، صیفی ، حبوبات و شغل اهالی آن زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه بافی است ، راه فرعی به گنبد دارد، اهالی آن بیشتر چادرنشین هستند و تغییر مکان میدهند. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

برادر، برادربزرگتربه معنی غلام نیزمیگویند
( اسم ) ۱ - مربی خانزاد گان لل. بزرگزاد گان اتابیک . ۲ - غلامی قدیمی که در خانه پیر شده باشد .
دهی است از دهستان آلان بخش سردشت شهرستان مهاباد

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - برادر بزرگتر. ۲ - غلام .
(اِ. ) ۱ - مربی خان زادگان ، للة بزرگ - زادگان ، اتابیک . ۲ - غلامی قدیمی که در خانه پیر شده باشد.

فرهنگ عمید

۱. [عامیانه] برادر، برادر بزرگ تر.
۲. [منسوخ] غلام.

گویش مازنی

/kaa kaa/ سینه سرخ – نام پرنده ای است

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( شاخه ) ؛ بابادی عالی انور؛ با فامیل رحیمی

دانشنامه عمومی

کاکا (بازیکن فوتبال). ریکاردو ایزکسون دوس سانتوز لیته ( پرتغالی: Ricardo Izecson dos Santos Leite؛ زادهٔ ۲۲ آوریل ۱۹۸۲ ) که عموماً با نام کاکا یا ریکاردو کاکا شناخته می شود، بازیکن فوتبال پیشین اهل برزیل است که به عنوان هافبک هجومی سابقه بازی برای تیم های رئال مادرید، آث میلان، سائوپائولو و همچنین تیم ملی فوتبال برزیل را در کارنامه خود دارد. از کاکا به عنوان یکی از بهترین بازیکنان جهان در نسل خود و از بهترین بازیکنان تاریخ فوتبال نام برده می شود.
کاکا فوتبال را در ۸ سالگی در یک باشگاه محلی آغار کرد. او در کودکی تنیس هم بازی می کرد، [ ۳] اما تنیس را تا هنگامی که نخستین قرارداد حرفه ای خودش را با سائو پائولو در ۱۵ سالگی امضا کرد، رها کرد تا بیشتر بتواند بر روی فوتبال تمرکز کند. در سال ۲۰۰۳ او با ۸٫۵ میلیون یورو به میلان پیوست. او با میلان قهرمان سری آ و لیگ قهرمانان اروپا شد؛ همچنین در سال ۲۰۰۷ توانست برندهٔ جوایز بازیکن سال فوتبال جهان و توپ طلای اروپا شود. پس از دوران موفقش با میلان با وجه ۶۵ میلیون یورو به رئال مادرید پیوست. [ ۴] در آن زمان، این انتقال، دومین انتقال گران قیمت تاریخ پس از انتقال ۷۵ میلیون یورویی زین الدین زیدان بود. پس از گذراندن ۴ فصل در اسپانیا، او در سال ۲۰۱۳ به میلان بازگشت و توانست صدمین گلش را برای این باشگاه به ثمر برساند. در پایان فصل ۱۴–۲۰۱۳ او به باشگاه فوتبال اورلاندو سیتی در لیگ برتر فوتبال ایالات متحده آمریکا پیوست اما در همان ابتدا به صورت قرضی به باشگاه سابق خود سائو پائولو بازگشت. در سال ۲۰۱۵ او توانست در نخستین بازی اش برای اورلاندو در ام ال اس گل بزند؛ کمی بعد او برای بازی در تیم ستارگان MLS انتخاب شد که در پایان به عنوان ارزشمندترین بازیکن شناخته شد.
در رده ملی، کاکا نخستین بازی اش را برای برزیل در سال ۲۰۰۲ انجام داد و در ترکیب های تیم ملی برزیل برای جام های جهانی ۲۰۰۲، ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰ انتخاب شد.
ریکاردو ایزکسون دوس سانتوز لیته متولد برازیلیا در برزیل است. پدرش بوسکو مهندس عمران است و مادرش سیمونی معلم دبستان است. [ ۵] او در خانواده ای با بضاعت مالی خوب بزرگ شد، به همین دلیل می توانست هم روی درس و هم روی فوتبال تمرکز کند. [ ۶] برادر کوچک تر او رودریگو ( که با نام مستعار دیگائو مشهور است ) نیز بازیکن فوتبال است. ادواردو دیلانی که هم پسر عمو و هم پسر خالهٔ او می شود نیز بازیکن فوتبال است. برای دیگائو در کودکی تلفظ کردن ریکاردو سخت بود و از این رو او را کاکا صدا می زد؛ به همین دلیل ریکاردو نام مستعارش را کاکا قرار داد. [ ۷] این کلمه معنای خاصی در زبان پرتغالی ندارد. [ ۸]
عکس کاکا (بازیکن فوتبال)عکس کاکا (بازیکن فوتبال)عکس کاکا (بازیکن فوتبال)عکس کاکا (بازیکن فوتبال)عکس کاکا (بازیکن فوتبال)عکس کاکا (بازیکن فوتبال)

کاکا (بازیکن فوتبال زاده ۱۹۸۱). کاکا ( به پرتغالی: Claudiano Bezerra da Silva ) مدافع اهل برزیل است که در شهر São José do Belmonte و در تاریخ ۱۶ مهٔ ۱۹۸۱ به دنیا آمده است. [ ۱]
کاکا در تیم های فوتبال União Bandeirante سابقهٔ حضور دارد.
عکس کاکا (بازیکن فوتبال زاده ۱۹۸۱)

کاکا (داغستان). کاکا ( به لاتین: Kaka ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در داغستان واقع شده است. [ ۱]
عکس کاکا (داغستان)عکس کاکا (داغستان)

کاکا (ماه نشان). کاکا یک روستا در ایران است که در دهستان انگوران، بخش انگوران، شهرستان ماه نشان، استان زنجان واقع شده است. [ ۱] کاکا ۱۸۳ نفر جمعیت دارد. [ ۲]
روستای کاکا ( کاکائی ) آخرین روستا در غربی ترین نقطه مرزی استان زنجان هم مرز با شهرستان تکاب ( روستای تخت سلیمان ) در آذربایجان غربی است . اصالت مردم این منطقه به ایلات ترک خمسه قشقایی میرسد .
یکی از بکرترین مناطق روستایی ایران می باشد . دارای درختان سیب ، گردو ، زردآلو ، آلو ، انگور و گوجه سبز می باشد .
در حال حاضر روستا در حال توسعه بوده و جمعیت آن در فصول مختلف متفاوت می باشد و دلیل آن ساخت و ساز اهالی بومی آن بوده که در فصل های بهار و تابستان جهت استراحت از تهران ، قزوین ، شیراز و مشهد به این روستا سفر می کنند .
دارای زمستان های سخت بوده و مراتع بزرگ دیمی در خود جای داده است .
عکس کاکا (ماه نشان)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

negro (اسم)
سیاه پوست، زنگی، کاکا

فارسی به عربی

زنجی

پیشنهاد کاربران

کاکا در گویش دشتی به برادر میگویند
در پاکستان ھم فقط اھل زبان کوہ سلیمان کاکا را بہ معنا عمو استفادہ می کنند کہ ھمان زبان را در بلوچستان بلوچی می گویند تحقیقی کہ بندہ دارم فارسی بعد از آمدن عرب ھا خیلی تغییر کردہ است مثلا پدر من باید مئیں پدر باشد کہ گیلانی ھا می گویند ھم بلوچ مکران و ھم کوہ سلیمانی ھا۔
در لری بالاگریوه ای به ( برادر عزیز ) گاگه می گویند که عربی آن کلمه کاکه یا کاکا می شود
واژه کاکا کاملا پارسی است این واژه متاسفانه وارد زبان ترکی مثل واژه دیگر ایرانی شده است این واژه یعنی کاکا صد درصد پارسی است حرف این واژه ترکی نیست پان ترکیسم ها می دانم ناراحت می شود ولی طور یه دیگه تمام لطفا انتشار بدهید
منبع.
علم اشتقاق لغات
در هندوستان و افغانستان و اردو زبانان به عمو کاکا گفته میشود در واقع انها درستر از ما فارسی را ب جا می اورند
کا یا کاکا در کردی و لری به معنی دادش و برادر گفته میشود ودر گویش برخی شهرهای دور و بر شیراز همچون جهرم که گفتارشان به کردی نزدیک است هم این واژه بکار برده میشود.
کاکا در زبان و گویش محلی سیستان شهرستان زابل به شوهر عمه و شوهر خاله گفته می شود
کاکا در زبان سیستانی با گویش زابلی در سیستان و بلوچستان به شوهر عمه و شوهر خاله گفته می شود
در زبان دری یعنی عمو برادر پدر
کاکا نام تیره ای ارزشمند از طایفه بزرگ عالی انور بابادی با فامیلی رحیمی بابادی میباشد. گرمسیر آنها سیکوند و بنه امیر در لالی و سردسیرشان فانی آباد و محمد آباد میباشد.
کاکا یک کلمه ایرانی اصیل هست که در هر زبانی چه ترکی. چه قشقایی و چه بختیاری و لری و هر زبان دیگری به نام برادر یا برادر بزرگتر و یا برادر دینی گفته میشود. مثلا کلمه شب که در هر زبانی معنی میدهد وفقط طرز
...
[مشاهده متن کامل]
گویشش فرق داره که در لری مشود شو. در قشقای میشود شب یا در هر زبانی دیگر. مثل دوم مثل خواهر یا آبجی هست که در هر قومیتی به معنی خواهر هست. البته نا گفته نماند که مثلا گاکا یا شب یا خواهر یا از این دست کلمات در هر زبانی کلمات هم معنی دیگری هم هست. مثلا کاکا در بختیاری و لری کلمه برار هم معنی کاکا هست و یا در ترکی قارداش هم معنی کاکا هست و یا در زبان عربی کلمه اخوی هم معنی کلمه کاکا هست

در زبان ترکی معادل واژه کاکا می شود قاقا .
در زبان ترکی ما به به برادر " قاقا " می گوییم . که معال کاکا هست .
کاکا که واژه ایرانی اصیل هست، همانند آن برای خواهر چه هست؟ در مناطقی که ایرانیان اصیل در آنها زندگی می کنند که از واژه کاکا برای برادر استفاده می شود، به خواهر چه می گویند؟ با سپاس
در گویش بختیاری به معنی برادر هستش ، برادری که جایگاه بالایی داره و نائب پدرِ ، یعنی در نبود پدر اختیار
در افغانستان بجای عمو "کاکا" میگویند
کاکا در زبان ترکمنی یعنی:پدربزرگ یعنی:پدرپدرت
در زبان اچمی کاکا یا کاکَی به معناى برادر بزرگتر هست
در گویش کرمانی ، برادر یا داداش
در زبان ترکی جنوب کاکا . برادر دینی قرداش برادر بزرگ داداش برادر کوچک اینی کاکا برادر میانه، مادر انا، پدر اتا، پدر بزرگ بویا، جد باخاجا ، نیای کد بویا، مادر بزرگ نه نه، عمو بی، دایی تاق ، برادر زن حالو
...
[مشاهده متن کامل]
اد، همریش باجناق ، خواهر زن بالدوز ، عبای ترکان درسطح چوق قایی، عبای ترکان در بلندی چوخ خا، قبا ارخال اق، کلاه نمدبه معنی بورک کلاه بلونی قمی کلاه نمد صاف بلند کری کلاه خمیده قری کلاه لب برگشته دورک ضمنن تیره های غیر تورک در بین قشقایی ها حدود دودرصد این قوم راتشکیل میدهند


کاکا یک کلمه لری به معنی برادر است
ایل ترک قشقایی یک اتحادیه ی ایلی
است از اقوام ( . افشار. بیات. کرد. لر
. عرب. آذری. ازبک. لک. زند. فیلی. بختیاری . )
اقوام ترک ( افشار. ازبک. بیات. آذری. . . . )
...
[مشاهده متن کامل]

اقوام لر ( فیلی. شول. لک. بختیاری. ممسنی
. بهمئی. بویراحمد. زند. زنگنه. شبانکاره. )
طایفه کاکاوند ایل لر لک ساکن لرستان . ایلام. خوزستان. . . . .
بیش از 50 تیره از قوم لر در ایل قشقایی زندگی می کنند
شامل::
مال احمدی
لک
لک نیازی
لر
فیلی
فیلوند
گشتاسبی
صفی خانی
طیبی
وند
وندا
آردکپان
زیلابی
زنگنه
چهاربنیچه
گنجه ای
لر بیگدلی
اردشیری
چگنی
لشنی
زندی
. .
. .
. .
. .
آیین چوبازی لری بختیاری آریایی در بین سایراقوام
عرب و ترک رواج پیدا کرده
پوشیدن
لباس چوقای مردان ایل لر ممسنی و ایل بویر احمد و ایل لیراوی
در بین اقوام ساکن فارس رایج است
لباس چوقای ایل لر بختیاری
کلاه نمدی مخصوص اقوام لر است ( کلاه خسروی )
قوم لر از نسل قوم پارس آریایی
کوروش کبیر در شهر انشان سوسنکا ( مسجدسلیمان ) متولد شد
او پس از متحد کردن اقوام پارس و ماد
نام شهر را پارسوماش ( پارسوماد ) گذاشت
منطقه سوسن اندکا در شهرستان مسجدسلیمان

کاکا یک لغت ترکی قشقایی است در زمان حکومت صفوی توسط این قوم در جنوب ایران در مقابل اکا در زبان ترکی ازبکی و ارکا در زبان ترکی عثمانی که جنبه مذهبی داشته بکار برده می شده در این دو زبان ترکی عثمانی واوزبکی
...
[مشاهده متن کامل]
برادر بزرگ قرداش برادر کوچک داداش برادر وسط اینی اقا وتمام برادران را اکا و ارکاگفته می شده مثل اکا قرداش اکا داداش اکا ایناقا و ارکاداش وارکا داداش ولی در زبان قوم قشقایی که در مقابل این حکومت ها بودند لغت کاکا برده می شده مثل کاکا قرداش کاکا داداش کاکا اینا قا واین لغت نفوذ فرهنگی واعتقادی شیعی این قوم را در جنوب ایران در بین لر ها فارس ها و عرب ها و. . . رامی رساند

در زبان ترکی می شود
آتا::پدر
آنا::مادر
باجی::خواهر
قارداش::برادر
****

کاکا= کا - کا
کا= کو /گو / کا / گا / کاو / گاو
کا= گاو نر بزرگ آسمانی
کاکا = گاو نر کوچک منظر جنس نر انسان مرد یا پدر ان ما
در زبان لری بختیاری به معنی
برادر
Kaka
طایفه کاکاوند لر در لرستان
. قزوین. خوزستان. فارس
. همدان
کاکا*برار*در زبان لری به برادر می گویند
کاکات هونیه::برادرت خانه است
طایفه کاکاوند لر ساکن در لرستان. اندیمشک. همدان.
قزوین. مازندران. فارس
برادر . داداش
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس