کامله

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

( کاملة ) کاملة. [ م ِ ل َ ] ( ع ص ) مؤنث کامل. ( ناظم الاطباء ). رجوع به کامل شود.

کاملة.[ م ِ ل َ ] ( اِخ ) نام اسب عمروبن معدیکرب. ( منتهی الارب ) ( بلوغ الارب ج 2 ص 116 ). رجوع به عمروبن معدیکرب شود. || نام اسب زیدبن قتان. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

نام اسب عمرو بن معدیکرب

فرهنگ عمید

= کامل

پیشنهاد کاربران

کامله مؤنث کاملٌ از اسم فاعل است به معنی زن کامله وبی عیب ونقص

بپرس