کامرون

/kAmeron/

لغت نامه دهخدا

کامرون. [ ] ( اِخ ) جورج. استاد زبانهای خاوری در دانشگاه شیکاگو که کتاب «تاریخ باستانی ایران » مؤلف به سال 1935 م. از اوست. ( حاشیه ص 16 کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او ).

فرهنگ فارسی

کشوری است که در مغرب افریقا در کنار خلیج گینه قرار دارد و سابقا مستعمره آلمان بود و پس از جنگ اول تحت قیمومت فرانسه در آمد . در ۱۹۲۱ م . بکامرون خود مختاری داده شد . در ۱۹۴۶ م . تحت نظر سازمان ملل قرار گرفت و در ۱۹۶۱ م . استقلال یافت مساحت ۴۷۴٠٠٠ کیلومتر مربع ۶۱۷٠٠٠٠ جمعیت دارد . پایتخت آن شهر [ یائونده ] است . محصولات آن چوب جنگلی پوست کائوچو عاج نخل موز پنبه و ذرت است و معادن طلا و قلع در آنجا وجود دارد و با فرانسه تجارت دارد .
استاد زبانهای خاوری در دانشگاه شیکاگو

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] کامرون با وسعتی معادل 475442 هزار کیلومتر مربع در غرب آفریقا واقع شده و به لحاظ جغرافیایی بین 6 درجه شمالی و 12 درجه شرقی و در شمال خط استوا قرار دارد. از منظری دیگر این کشور در کم ارتفاع ترین بخش آفریقای مرکزی و غربی یعنی در خلیج گینه واقع شده است. از لحاظ زمین شناسی، کامرون روی گسل بزرگ پوسته زمین قرار گرفته که جهت اصلی آن جنوب غربی شمال شرقی است. این کشور به صورت مثلثی در آفریقای غربی قرار گرفته و از غرب با نیجریه و خلیج گینه در اقیانوس اطلس، از شمال شرق با جمهوری چاد، از شرق با جمهوری آفریقای مرکزی و از جنوب با کنگو، گینه استوائی و گابن مرز مشترک دارد. کامرون از نظر اقلیمی به پنج منطقه بزرگ طبیعی تقسیم می شود. کامرون دارای آب و هوای گرم و مرطوب است و نظیر بسیاری از کشورهای منطقه دارای دو فصل بارندگی و خشک می باشد. پایتخت سیاسی و اداری کامرون یائونده نام دارد. این شهر که در حدود یک میلیون نفر جمعیت دارد به لحاظ جغرافیایی در ارتفاع 700 متری از سطح دریا قرار گرفته است. دوآلا با حدود 2 میلیون نفر جمعیت، پایتخت تجاری کامرون است . کامرون با بیش از16 میلیون نفر سکنه، یکی از پرجمعیت ترین کشورهای فرانکوفون آفریقاست. متوسط تراکم جمعیت در کامرون، 27 نفر در کیلومتر مربع است. طی سالیان متمادی، کامرون یکی از کشورهای آفریقایی زیر صحرا با رشد جمعیت بالا به شمار می رود. کامرون دارای دو زبان اصلی فرانسوی و انگلیسی است. تاکنون 200 گونه زبان محلی در کامرون شناسایی شده است.
جمهوری کامرون از جمله کشورهای واقع در منطقه غرب آفریقاست که در مقایسه با دیگر کشورهای این منطقه از ثبات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی برخوردار است .
اخبار منتشره در خصوص کامرون حاکی از تلاش مقامات این کشور در اتخاذ موضع صلح طلبی و دوری از مناقشات منطقه ای بوده که حاصل آن امنیتی است که شرایط را برای فعالیت های سیاسی و اقتصادی، به ویژه در بخش سرمایه گذاری خارجی مهیا ساخته است. عضویت کامرون در سازمان کنفرانس اسلامی، کمیسیون حقوق بشر ، نشان دهنده جایگاه ویژه این کشور به عنوان یکی از کشورهای مطرح در بعد جهانی است. کامرون از جمله کشورهای تولید کننده نفت نیز می باشد. بندر دوآلا به عنوان مرکز اقتصادی این کشور، محلی آشنا برای بازرگانان خارجی بوده و با دارا بودن زیر ساختهای مناسب اقتصادی، نقش مهمی در تجارت منطقه ای و فرا منطقه ای ایفا می کند. بندر دوآلا که دارای زیر ساختهای لازم در حمل و نقل و ترانزیت کالا بوده و یکی از مهمترین بنادر غرب آفریقا محسوب می شود، برای کشورهایی چون آفریقای مرکزی و چاد که محصور در خشکی هستند، حائز اهمیت است.
مذاهب اصلی در کامرون به سه گروه اسلام، مسیحیت و مذاهب سنتی قابل تقسیم است. از لحاظ اعتقادات مذهبی، 21 درصد از مردم کامرون کاتولیک، 14 درصد پروتستان و 45 درصد از آنها پیرو مذاهب سنتی و بومی هستند . 20 درصد از این مردم به دین مبین اسلام گرویده اند. اعتقادات اجدادی مردم کامرون، بخش اسطوره ای و باطنی جامعه و موجودیت آنها را تشکیل می دهد.
این اعتقادات زیر بنای اصلی و محکم زندگی معنوی ملی آنها را تشکیل داده و تا به امروز مراسم مذهبی الهی همچون اسلام و مسیحیت با نفوذ قدرتمندی در بین مردم، برگزار شده است. این مذاهب الهی موجب تقویت روح یکتاپرستی در بین مردم کامرون شده است . اسلام از زمان فتح شمال کشور، توسط مدیبوآدما در قرن نوزدهم در کامرون پایه گذاری شد. دلیل گرایش چشمگیر مردم شمال کشور نسبت به ساکنان جنوب به دین اسلام را نیز همین مسئله است . دین مسیحیت بیشتر در جنوب کشور رواج دارد. تاریخ ورود این بینش اعتقادی به آغاز تاریخ جدید کامرون و پایان نیمه اول قرن نوزدهم میلادی باز می گردد.
کامرون با بیش از دویست قبیله مختلف، دارای فرهنگی بسیار غنی و متنوع است. از لحاظ دستگاههای اداری وزارت فرهنگ، مرکز فرهنگی کامرون و مؤسسه صنایع دستی کامرون در عرصه شناسایی و حفظ و اشاعه فرهنگ کامرون فعالیت دارند. ادبیات سنتی کامرون اساساً شفاهی و غیر مکتوب بوده و بسیار پر تحول، زیبا، اجتماعی، مذهبی و بیشتر تجسمی است. این ادبیات ساخته اسطوره ها، افسانه ها و داستانهای حماسی است و سرشار از اشعار و داستان های نبوغ و فرشتگان است. البته کامرون دارای ادبیاتی مکتوب به زبانهای ملی و کاملاً پیشرفته نیز هست. تعطیلات رسمی در کامرون در طول سال در مجموع 8 روز، است: اول ژانویه، جشن جوانان، جمعه مقدس، جشن بین المللی کارگر، روز ملی، سالروز معراج حضرت مسیح (ع)، روز بردن حضرت مریم (ع) به آسمانها توسط فرشتگان و عید نوئل . جشنهای ویژه مسلمانان کامرون نیز به این قرار است: عید قربان، آغاز ماه مبارک رمضان، عید فطر، آغاز سال هجری قمری و میلاد رسول اکرم (ص) . مردم کامرون هر چند به مدل های جدید و غربی ابراز علاقه نموده و روز به روز این مدلها را دنبال می کنند، در عین حال برای لباس های سنتی خود نیز اهمیت خاصی قائل هستند. براساس آخرین آمار منتشره در زمینه جهانگردی در کامرون، در سال 1998 تعداد توریست های بازدید کننده از این کشور به 135 هزار نفر رسیده است. سیستم آموزشی در کامرون به سه بخش پیش دبستانی، دبستان و دبیرستان تقسیم می شود. ویژگی نظام آموزشی کامرون در دو زبانه بودن آن است.
کامرون همواره یکی از کشورهای آفریقای زیر صحرا بوده که دارای بیشترین نرخ رشد اقتصادی است. کامرون که در مقایسه با کشورهای آفریقایی، کشوری به نسبت ثروتمند محسوب می شود، در سال 1987با بروز مشکلات جدی مالی، اقتصاد خود را در رکود کامل دید. بخشهای مختلف اقتصاد کامرون عبارتند: معادن، صنایع، کشاورزی. کامرون دارای معادن بوکسیت، آهن، آلومینیم و طلا می باشد. صنایع این کشور عمدتاً از صنایع تبدیلی می باشند. حدود13 درصد از مساحت کشور کامرون قابل کشاورزی می باشد و 78 درصد از کل کشور به مناطق جنگلی تعلق دارد. کشاورزی در کامرون، بخش کلیدی اقتصاد این کشور محسوب می شود و بیش از 70 درصد از جمعیت فعال این کشور را در اختیار دارد. عمده تولیدات کشاورزی آن کشور عبارتند از: کاکائو، قهوه، پنبه، موز، درخت کائوچو و چوب. واحد پول کامرون فرانک سیفا است که سیفا جامعه همکاری پولی کشورهای آفریقای مرکزی است. کامرون دارای 1100 کیلومتر خطوط راه آهن است. براساس آمار در خصوص ارقام اقتصادی به دست آمده تا سال 1999، مجموع جاده های ساخته شده در کامرون 49300 کیلومتر می باشد . اصلی ترین اقلام صادراتی این کشور نفت و چوب است.
نگاهی به موقعیت مسلمانان کامرون، خبر گزاری مهر، چهار شنبه ششم تیرماه 1386

دانشنامه عمومی

کامرون (خواننده). کامرون ( انگلیسی: Cam'ron؛ زادهٔ ۴ فوریهٔ ۱۹۷۶ ) هنرپیشه و خواننده رپ اهل ایالات متحده آمریکا است. وی از سال ۱۹۹۳ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده است.
از فیلم ها یا برنامه های تلویزیونی که وی در آن نقش داشته است می توان به مرگ یک سلسله اشاره کرد.
عکس کامرون (خواننده)

کامرون (نیویورک). کامرون ( به انگلیسی: Cameron ) یک منطقهٔ مسکونی در ایالات متحده آمریکا است که در شهرستان استوبین، نیویورک واقع شده است. [ ۱] کامرون ۱۲۱٫۱۱ کیلومتر مربع مساحت دارد ۴۹۴ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس کامرون (نیویورک)عکس کامرون (نیویورک)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کامِرون (Cameroon)
کاخ ریاست جمهوری، کاخ ریاست جمهوری، موقعیت. کشور جمهوری کامرون در افریقای غربی و در ساحل خلیج گینه و میان کشورهای نیجریه، چاد، جمهوری افریقای مرکزی، کنگو، گابون، و گینۀ استوایی واقع است. این کشور ۴۷۵,۴۴۰ کیلومتر مربع مساحت دارد و پایتخت آن شهر یائونده است.سیمای طبیعی. کشور کامرون به سه ناحیۀ جغرافیایی زیر تقسیم می شود: الف. جلگۀ ساحلی خلیج گینه که مرداب هایی چند در آن قرار دارند و رو به شرق و شمال بر ارتفاع آن افزوده می شود. این ناحیه که از لایه ای از سنگ های آتشفشانی تشکیل شده و روی آن را خاک مرغوب کشاورزی پوشانده است، از مهم ترین نواحی کشاورزی کامرون محسوب می شود و بیشترین جمعیت کشور نیز در این ناحیه به سر می برند. ب. نواحی مرکزی که ارتفاعات آدام اَوا در شمال آن واقع است. آتشفشان کامرون با ۴,۰۷۰ متر ارتفاع، بلندترین نقطۀ این کشور، و نیز مرتفع ترین کوه افریقای غربی در غرب این ناحیه و نزدیک ساحل خلیج گینه قرار دارد. پ. ناحیۀ شمالی که از دامنه های شمالی کوه های آدام اَوا شروع می شود و به دریاچۀ چاد که در شمالی ترین نقطۀ کشور واقع است، منتهی می شود. اراضی این ناحیه را علفزارهای پهناور تشکیل داده است و ساکنان آن به دامداری و کشت غلات اشتغال دارند. بیشتر رودخانه های این کشور از ارتفاعات ناحیۀ مرکزی، به ویژه کوه های آدام اوا، سرچشمه می گیرند و غالباً روبه غرب روان می شوند و به خلیج گینه می ریزند. رود ساناگا، که سدهای متعددی بر آن ها بسته شده، و نیز رود نیونگ از آن جمله اند. اقلیم کامرون گرم و مرطوب و پرباران است و ارتفاعات آدام اوا از دمای کمتر و اعتدال بیشتر برخوردارند. میانگین دمای سالانۀ کامرون بین ۲۴ تا ۲۶ درجۀ سانتی گراد و متوسط بارندگی سالانۀ آن از ۱,۵۵۰ میلی متر تا ۴,۰۲۵ میلی متر متغیر است. نواحی ساحلی و مرکزی این کشور پوشیده از جنگل های بارانی انبوه است و یائونده دوآلا، گاروآ، ماروآ، و بافوسام مهم ترین شهرهای آن هستند.
اقتصاد. کشف منابع نفت، اقتصاد کشور کامرون را متحول کرده است و آیندۀ امیدوارکننده ای را نوید می دهد. اگرچه خشکسالی های دهه های اخیر در کامرون تأثیر چندانی نداشته و در مقایسه با کشورهای شمالی آسیب کمتری را تحمل کرده است، ولی خسارت های آن هنوز جبران نشده و حجم فرآورده هایی چون قهوه، موز، و لاستیک، که از اقلام مهم صادراتی این کشورند، به میزان سابق نرسیده است. علاوه بر اقلام مزبور، ذرت، ارزن، بادام زمینی، کاساوا، و چوب و الوار از دیگر فرآورده های کشاورزی این سرزمین محسوب می شوند. صنعت کامرون رو به رشد است و آلومینیوم، کاغذ، تایر خودرو، مصنوعات چوبی و لاستیکی ازجمله فرآورده های صنعتی آن است.
حکومت و سیاست. کشور کامرون با نظام جمهوری چند حزبی و با یک مجلس قانون گذاری اداره می شود. رئیس جمهور کامرون هر پنج سال یک بار و با رأی مستقیم مردم انتخاب می شود و ۱۸۰ نمایندۀ مجلس ملی را نیز مردم برای مدت پنج سال برمی گزینند و فرماندهی عالی نیروهای دفاعی کامرون با رئیس جمهور است.مردم و تاریخ. جمعیت کامرون ۱۹,۴۰۶,۱۰۰ نفر است (۲۰۱۰) و تراکم نسبی آن۴۱ نفر در کیلومتر مربع می رسد. رشد سالانه جمعیت این کشور۲.۲ درصد است و کوه نشینان کامرون و بانتوهای استوایی اکثریت قومی این کشور را تشکیل می دهند. ۵۱ درصد از مردم این سامان از باورهای سنتی و قبیله ای پیروی می کنند و ۶۲ درصدشان روستانشین اند و زبان رسمی آنان فرانسوی و انگلیسی است. میانگین امید به زندگی در کامرون ۵۶ سال است و حدود ۷۵ درصد از بزرگسالان آن باسوادند. کامرون در واقع سرزمین بانتوها است. ارناندویِ پرتغالی در ۱۴۷۲ نام کامرون را که از واژۀ پرتغالی کامارونس (به معنی میگو) اقتباس شده بود، برای این کشور برگزید. در ۱۸۸۴ آلمان ها با رؤسای قبایل ساحلی کامرون وارد مذاکره شدند و سرزمین آنان را تحت الحمایۀ خود قرار دادند. در ۱۸۹۷، قبایل بومی کامرون علیه آلمانی ها شورش کردند و جنگ چهار سالۀ خونینی را با آنان آغاز کردند. در پایان جنگ جهانی اول (۱۹۱۸) فرانسه و انگلستان به کامرون حمله کردند و آن را اشغال نمودند. مردم کامرون با رهبری حزب اتحاد مردم، در ۱۹۴۵ علیه فرانسوی ها به مبارزه برخاستند و در ۱۹۴۶ تحت قیمومت سازمان ملل متحد قرار گرفتند؛ آنان در یکم ژانویۀ ۱۹۶۰ به استقلال کامل رسیدند و نواحی جنوبی را، که تا ۱۹۶۱ در تصرف انگلستان باقی مانده بود، ضمیمۀ خاک خود کردند.

جدول کلمات

یائونده

پیشنهاد کاربران

( کام، کُم، شِکَم، کمک، کُمُد، کامل، کامِلا، کامران، کامِرون، کماتسو، رنگین کمان، کمین، کمند، کمیسیون، کمیسر، کمیته، کمیز، کمپ، کمپینگ، کمپانی، کمباین، کُمب، کمپوت، کمپوست، کامپوزیت، کامپیوتر، کمبریج، کمبوجیه، کامبوج، کمونیست، کامیون )
...
[مشاهده متن کامل]

( از آنجایی که زبان ابزار راهبری فاهمه در وجود انسان است به یک مفهوم و یک کلمه مشترک تحت عنوان کُمْ کام و شکم و مکان و کمک در همه این کلمات که ذکر شده است دقت بفرمایید. تا پی به یک زبان مشترک در تمدن بشری ببرید. نتیجه توضیحات در انتهای متن )
کمباین combine ؛ مجموعه ا ی مشترک و متحد از ماشین آلات در یک مکان از ترکیب دستگاههای مختلف در کنار هم در یک ماشین برای انجام یک کار مشترک.
کامیون؛ این کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی کام و یون می باشد. مفهوم کلمه ی کام در کلمه ی کامیون اشاره به یک فضای دارای باز و بسته شدن را دارد و کلمه یون یک مقوله و یک فضای میان دار با قابلیت یونیزه شدن را در عالم واقع در ذهن تداعی می کند. به کیسه پارچه هایی که در میان آن مواد خوراکی در آن به هم جمع می شود همیان گفته می شود. در علم فیزیک نیز به فضای اطراف هسته که الکترون ها در آن فضا در حال چرخش می باشند نیز یون گفته می شود.
کمد؛ قفسه و مکانی محدود و دارای کمیت یا گنجه ای دارای کشو یا فضاهی به هم پیوسته و کوچک که در فضای درون آن رخت و لباس و اشیاء و پرونده های اداری و دیگر چیزها در آن گنجانده می شود.
کوما؛ وحدت، اتحاد، اشتراک، همگرایی در یک مکان
کُمون؛ متحد، واحد. همش، همگرایی، شراکت و کمک رسانی به هم در یک مکان
کومان؛ اصطلاح میتی کومان در برنامه کودک تلویزیون ایران اصطلاح نام آشنایی است. به مفهوم حاکم و فرمانده ی متحد کننده ی افراد در یک مکان
کمین؛ مخفی شدن، پنهان شدن در یک مکان، در کُم قرار گرفتن برای انجام یک کار پنهانی
کامنت coment؛ نظر دادن، تحت عنوان کلام و کلماتی که از کام و از یک مکان تحت عنوان دهان صادر می شود.
بیا come on ؛ بیا، تحت عنوان در یک مکان به هم پیوستن و به هم رسیدن.
کماندو commando؛ گروهی متحد از سربازان رزمی کار تحت یک فرماندهی واحد که تعلیمات خاصی فراگیرند و در رزم ها و جنگ ها و حمله های ناگهانی تحت یک فرمان واحد خدمات مهمی انجام دهند.
کُمَند command ؛ فرمان و حکم جهت انسجام بخشی و ایجاد اتحاد برای یک سیستم و مجموعه
فرمانده commander؛ فرمانده و حاکم و متحد کننده و انسجام دهنده ی یک مجموعه و سیستم
کومانچی؛ اتحاد قبایل سرخپوست در یک مکان و منطقه و سرزمین. کلمه کرمانج در ایران نیز احتمالا منشعب از همین مفهوم باشد.
کماتسو؛ شرکت صنایع سنگین ژاپنی چندملیتی است، متحد در یک مکان که به عنوان یکی از بزرگ ترین سازندگان بولدوزر، بیل مکانیکی و لودر در جهان شناخته می شود.
کمیته؛ کمیسیون، مجمع، انجمن، و کارگروهی که کاری را به صورت تیمی در یک مکان انجام می دهند. به سرگروه کمیته کمیسر گفته می شود. جلساتی که در کمیته تشکیل می شود کمیسیون گفته می شود.
کمیسیون Commission ، این کلمه که به هئیت، کمیته و انجمن ترجمه و برگردان شده است به مجموعه ای از افراد که در یک مکان به نام کمیته به گرد هم جمع شده باشند برای انجام یک کار مشترک و تیمی و گروهی گفته می شود.
کمیسر Commissioner ، رئیس و شخص هماهنگ کننده و ایجاد کننده ی اتحاد برای افرادی که به گرد هم آمده اند جهت انجام یک کار گروهی در یک مکان.
کمیز؛ نام روستایی در اطراف سبزوار، به مفهوم افراد متحد و کمک رسان به همدیگر که به گرد هم آمده باشند در یک مکان.
کامران؛ راننده یا ایجاد کننده رونق در یک مکان و مجموعه به هم پیوسته و متحد. اصطلاحاً به پادشاه و حاکم و مدیر یک مجموعه و مجتمع اطلاق می شود.
کامِرون؛ مکان و سرزمین یا مجموعه و مجتمع به رونق افتاده
کمونیست؛ طرفدار مرام اشتراکی و همگرایی و کمک رسانی به یکدیگر در یک مکان یا اقلیم و سرزمین.
کمپ camp مجموعه ی رفاهی مشترک در یک مکان با ترکیبی از امکانات مختلف در یک اردوگاه جهت استراحت. مثل رستوران، هتل، استخر، فضای سبز، سالن ورزشی، سینما و غیره
کمبوجیه Cambodia نام شخص یکپارچه کننده و متحد کننده ی سرزمین ها. شخصی که حاکمان سرزمین های مختلف را با هم در یک مجموعه ترکیب و جهت اداره مشارکت می دهد جهت ایجاد یک اتحادیه برای ایجاد امنیت رشد اقتصادی و غیره. کلمه بوجیه نیز در انتهای این کلمه منشعب از کلمه ی بودجه می باشد. که شخصی تحت عنوان کمبودجیه با دریافت باج و خراج عمل مدیریت و تعیین بودجه را برای آن سرزمین انجام می داده است.
کامبوج Cambodia ترکیب سرزمین های مشترک و قبایل به هم متحد شده و تحت مدیریت با عمل بودجه گذاری برای آن سرزمین
کمبریج Cambridge مجموعه ای از ترکیب دانشگاه ها و رشته های علمی مختلف در یک مکان جهت آموزش و تحقیقات تیمی و گروهی مشترک.
کمب شانه Comb ؛ ترکیب، اشتراک و اتحاد ساقه های چوبی یا هر جنس دیگر در کنار هم.
مبارزه combat . ایجاد سپردفاعی با ترکیب سر و دو دست و پاها در مبارزه برای جلوگیری از ضربه در ورزش های رزمی.
مشترک common ؛ به هم پیوستن. این کلمه هم خودش گویای تعریف خودش بر اساس کلمه کام می باشد.
ارتباط communication ؛ این کلمه که تحت عنوان ارتباط ترجمه و به زبان فارسی برگردان شده است از اون جهت می باشد که مقوله ی ارتباط به خاطر ترکیب شدن و به هم رسیدن افراد در یک مکان یا مجموعه با کلامی که از اعضای موجود در کام انسان است شکل می گیرد.
کامپوزیت composite مجموعه ای از ترکیبات ریز و کوچک مختلف در متالوژی صنعت هنر معماری کشاورزی ریاضی و شیمی و غیره. کاه گل هم یک نوع کامپوزیت محسوب می شود.
عدد مرکب composite number
کمپوست Compost مجموعه ای مرکب از بقایای گیاهی پوسیده شده و بقایای حیوانی تجزیه شده. یا Combos به مفهوم ترکیبات. کُمبی ترکیبی combi، کمبو ترکیبی Combo
کمپوت Compote مخلوط. در زبان فرانسوی واژه کمپوت به معنای مخلوط است. ترکیب میوه های مختلف از یک یا چند نوع میوه در یک قوطی.
کمپانی Company. تشکیلاتی کُمپَکْت شده که از شراکت و ترکیب مجموعه های مختلف و کمک رسان به همدیگر جهت انجام یک کار گروهی و تیمی در تجارت و صنعت و غیره در یک مکان ایجاد و ترکیب شده است.
تعریف غیر انطباقی برای کلمه کمپانی، اتحادیه می باشد.
کامپیوتر Computer انجام عملیات محاسبات با ترکیب و تجمیع دستگاه های محاسبه کننده در یک مکان کُمْپَکت شده جهت تسریع در انجام فرآیند محاسبه. با دریافت و پردازش اطلاعات و داده ها. یا مجموعه ای متحد و ترکیب شده از دستگاه های مختلف جهت انجام محاسبات در یک مکان.
کامپکت compact مجموعه ای به هم پیوسته و به هم متصل و متراکم و فشرده شده در یک مکان. کلمه پکت نیز منشعب از پاکت و باک به مفهوم یک فضا و مکان مستقل و جدا شده می باشد به گونه ای که کلمه ی باکتری به مفهوم تک یاخته نیز منشعب از این کلمات می باشد.
کمپرس و کمپرسور؛ مجموعه ای از قطعات مرکب و مشترک در یک مکان جهت ایجاد و اعمال نیرو و ایجاد فشار یا مجموعه ی ایجاد فشار. کلمه ی پِرِس در این کانسپت کلامی نیز به مفهوم نیرو قبلاً خدمت علاقه مندان به این مباحث توضیح داده است. پِرِس منشعب از مفهوم پارس پرسش پرستار و. . .
رنگین کمان؛ ترکیب و انتشار نورهای رنگارنگ و مستقل در یک مکان و در یک کمان
کامل complete، این کلمه هم بر مبنای کلمه کام گویاترین مفهوم را می رساند. مجموعه ای مشترک و ترکیب شده و به هم پیوسته و تکمیل شده در یک مکان.
( کمپ کمپینگ کمپانی کمک کمباین کمب کمپوت کمپوست کامپوزیت کامپیوتر کمبریج کمبوجیه کامبوج )
ریشه ی تمام این کلمات از کلمه ی کام و کُم منشعب گردیده است. کام در زبان فارسی امروزی مجموعه ای از ترکیب اعضای مختلف و در ارتباط و کمک رسان به یکدیگر در دهان می باشد مثل لب دندان زبان حلق و سقف دهان جهت ایجاد کلمات و انجام عمل تغذیه.
کُم کام شکم ؛ در مناطق جنوبی کشور ما برای کلمه شکم از کلمه ی کُم استفاده می کنند کُم و شکم به مفهوم ترکیب و اتحاد و اعضای به هم پیوسته ی امعاء و احشاء داخل یک مکان به نام شکم که باهم در یک مجموعه، مشغول انجام عملیات گوارش هستند.
اگر هم از زاویه ی رفتار و ذات حروف در قوانین نگارش و فلسفه پیدایش کلمات و آوایی که از محل صدورشان ایجاد می شود به کلمه کُم و کام نگاه کنیم آوای حرف ( ک ) از اتحاد و به هم پیوستگی مرکز زبان و مرکز سقف دهان ایجاد می شود و حرف ( م ) هنگام تلفظ از اتحاد و همبستگی هر دو لب یک آوای به هم آمده را نمایان می کند به طوری که زنجیر شدن این دو حرف ایجاد شده به همدیگر، این تصویر را در ذهن برای ما و در عالم واقع ایجاد می کند که اشاره به یک پدیده ی مرکب و به هم پیوسته از اتحاد اجزاء مختلف و دارای یک مرکزیت با اتحاد اعضا و اجزاء جهت انجام یک کار تیمی و گروهی را در یک مکان دارد
تفاوت کام و کُم در دو جایگاه متفاوت در وجود ما انسانها هم به خاطر ذات حرف ( آ ) در میان کلمه کام هست به گونه ای که در حین تلفظ و آوای کلمه کام، نمایانگر باز و بسته شدن فضای دهان هست که مجموعه اعضای دهان در ارتباط باهم جهت انجام یک مقوله دارای ورودی و خروجی برای عمل تغذیه و مکالمه را انجام می دهند. ولی در کلمه ی کُم نگارش به گونه ای است که فقط از مُصَوّت ها استفاده کرده است و همین مسئله گویای انجام یک عمل گروهی و تیمی در یک فضای بسته در عالم واقع را اشاره دارد.
به طوری که وقتی حرف ( ش ) با ذات رفتاری که این حرف در عالم واقع دارد به کلمه ی کُم افزوده می شود یک مقوله ی دارای شارش و دارای یک جریان با یک ورودی و خروجی در یک مکان سیستماتیک را در ذهن در عالم واقع تداعی می کند.
اگر هم از زاویه قانون چرخش حروف در غالب و پاتیل کلمات و جوشش مفاهیم از دل لغات و قانون حروف معکوس به کلمه ی کُم نگاه کنیم در دو جهت دو مفهوم را برای ما در یک سیستم دارای مکان برای ما آشکار می کند. به این صورت که اگر کلمه ی کُم و شِکَم را در مرکز کار قرار دهیم دو مفهوم مُک و مکش و کُمْپ و کمپرس را در دو جهت ولی در یک سمت برای ایجاد جریان و اعمال نیرو به این جریان در این کلمه ایجاد می کند. به همین جهت هم این روند قوانین در این کلمه این مفهوم را به ما می رساند که کلمه ی کُم نمایانگر یک سیستم زنده و پویا دارای یک جریان ورودی و خروجی را به ما نشان می دهد.
( در یک تعریف ساده و موازی غیرانطباقی برای همه ی این کلمات اینطور می شود گفت؛ مجموعه ا ی ترکیب شده و مشترک و متحد و کمک رسان به همدیگر در ارتباط باهم جهت انجام کاری مشخص برای ارائه یک محصول زیبا و با کیفیت چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی )

بپرس