کامبوج

/kAmbowj/

معنی انگلیسی:
cambodia

لغت نامه دهخدا

کامبوج. [ ب ُ ] ( اِخ ) کشوری است در هندوچین واقع بین سیام و لائوس و آنام و کوشنشین و خلیج سیام که 175000 کیلومتر مربع وسعت و 3748000 تن سکنه دارد که غالباً حمیری هستند و بقیه به اهالی تبت و مغول منسوبند. آب و هوایش گرم و رطوبی است و پایتخت آن پنوم پنه است از محصولات و میوه هایش برنج و توتون و پنبه و گلابی وهلو معروف است و ماهی دودی از صادرات کامبوج است.

فرهنگ فارسی

قسمتی از سرزمین هندوچین که در جنوب شرقی آسیا بین ویتنام لائوس تایلند و خلیج تایلند واقع شده . وسعت خاک آن ۱۸٠٠٠٠ کیلومتر مربع است و دارای ۷۸۸۸٠٠٠ تن سکنه میباشد و پایتخت آن پنوم پنه - است . محصولات عمده برنج پنبه و چوبهای جنگلی است و ماهی دودی از صادرات کامبوج با حکومت سوسیالیستی اداره می شود و تاریخ مدنیت آن باوایل ظهور مسیحیت میرسد . اولین امپراتور آن [ خمر ] نام داشت . در سال ۱۸۶۳ م . حمایت فرانسه در آمد . اولین مجلس ملی در این کشوردر ششم مه ۱۹۴۷ م . تاسیس شد . کامبوج یکی از کشورهای متحد فرانسه پس از استقلال شد و به موجب قراردادی که در ۸ نوامبر ۱۹۴۹ م . میان فرانسه و کامبوج منعقد شد کامبوج باستقلال نایل گردید و در نهم نوامبر سال ۱۹۵۳ م . رسما به عضویت سازمان ملل متحد در آمد . دین اهالی بودایی است . در سال ۱۹۵۷ م . [ خمرهای سرخ ] حکومت را سرنگون کردند اما در ۱۹۷۹ م . حکومت آنها بوسیله مخالفانشان که مورد حمایت ویتنام بودند واژگون گردید .

دانشنامه عمومی

کامبوج با نام رسمی پادشاهی کامبوج ( به خمر: ព្រះរាជាណាចក្រកម្ពុជា ) کشوری مستقل در جنوب شرق آسیا واقع در منطقه هندوچین است. کامبوج با مساحت ۱۸۱٬۰۳۵ کیلومتر مربع؛ نودمین کشور پهناور جهان و با جمعیت بیش از ۱۶٬۷۱۸٬۹۶۵ میلیون نفر، هفتادویکمین کشور پرجمعیت جهان است. [ ۱] [ ۲]
از نظر جغرافیایی کامبوج بخشی از شبه جزیره هندوچین به شمار می آید و با تایلند، لائوس، و ویتنام هم مرز است. کامبوج با تایلند از شمال و باختر و با لائوس از شمال و با ویتنام از خاور و جنوب خاوری همسایه است همچنین کامبوج از جنوب به خلیج تایلند پیوند می خورد.
کامبوج کشوری با پادشاهی مشروطه از سال ۱۹۵۳ میلادی و پایتخت آن پنوم پن است. جمعیت این کشور ۱۶٫۷ میلیون نفر[ ۳] و زبان رسمی آن خِمِر است که خط ویژه خود را دارد. دین ۹۶ درصد از مردم این کشور بودایی و واحد پول آن ریـِل است. ۹۰ درصد از مردم آن از تبار خمر، ۵ درصد ویتنامی تبار و بقیه از اقوام مختلفند.
کامبوج پس از ۱۰۰ سال استعمار فرانسویان در سال ۱۹۵۳ به استقلال رسید. نظام سیاسی کامبوج پادشاهی مشروطه است و ریاست کنونی دولت آن را هون سن برعهده دارد که با بیش از ۳۴ سال حکومت، طولانی ترین حکومت را در جنوب شرق آسیا داشته است.
رژیم خمرهای سرخ در سال ۱۹۷۵ پس از پنج سال جنگ داخلی در کامبوج در جنوب شرقی آسیا به حکومت رسیدند. حدود یک میلیون و هفتصد هزار نفر، حدود یک چهارم جمعیت کامبوج بین سال های ۱۹۷۵ تا سال ۱۹۷۹ به وسیله رژیم مائویستی خمرهای سرخ در کامبوج کشته شده یا بر اثر گرسنگی شدید جان خود را از دست دادند. [ ۴]
از اصلی ترین دیدنی های کامبوج می توان: مجموعه ای کهن از نیایشگاه های هندو به نام آنگکور وات ( شهر معابد ) را نام برد که در استان سیه م رئاپ واقع شده است.
مهاجرت شمار زیادی از ویتنامی ها به کامبوج، گسترش بیماری ایدز، فساد اداری و مین های به جا مانده در زمین از مشکلات کنونی سیاسی و اجتماعی کامبوج به شمار می آیند.
لفظ «کامبوج»، تلفظی به زبان فرانسوی است. نام دوره باستان این کشور، «کمبوجا» وابسته به لفظ افسانه ای «کمبو» است؛ و تأثیرات آمیخته به باورهای هندی، بیانگر کاربرد و حفظ این لفظ باستانی در کتیبه ها و متون کهن «کامبوج» است.
نام باستانی کشور کامبوج، «کمبوجیا یا کمبوجیه» بوده است، که وابسته به لفظ افسانه ای کمبو است؛ این لفظ باستانی در کتیبه ها و متون کهن کامبوج وجود دارد. در داستان های فلکوریک کامبوجی، بویژه در افسانه کمبو آمده است، که پادشاهی از هند به این سرزمین آمد، و نام خود را به این کشور گذاشت.
عکس کامبوجعکس کامبوجعکس کامبوجعکس کامبوجعکس کامبوجعکس کامبوج
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

کامبوج (Cambodia)
معبد ویشنو (بزرگ ترین معبد جهان)، آنگکور، معبد ویشنو (بزرگ ترین معبد جهان)، آنگکور، معبد ویشنو (بزرگ ترین معبد جهان)، آنگکور، موقعیت. کشور پادشاهی کامبوج در آسیای جنوب شرقی و در جنوب شبه جزیرۀ هندوچین قرار دارد. این کشور از شمال به تایلند و لائوس، از شرق و جنوب به ویتنام، و از جنوب غربی و جنوب به خلیج تایلند و کشور تایلند محدود می شود. مساحت کامبوج ۱۸۱,۰۳۵ کیلومتر مربع است و شهر پنوم پن پایتخت آن است.سیمای طبیعی. بیشتر نواحی مرکزی کامبوج را جلگه های پَست آبرفتی تشکیل داده و نواحی شرقی و مشرف به مرزهای ویتنام را تپه ماهورهایی فراگرفته است که در کوه پایه های غربی ارتفاعات مرکزی ویتنام قرار دارند. رشته ارتفاعات دانگرِک با ارتفاع ۳۵۰ تا ۷۵۰ متر در شمال، این سرزمین را از کشور تایلند جدا می کند و کوه های کراوان واقع در جنوب غربی، نوار ساحلی خلیج تایلند را از درون بوم کشور جدا می سازد و بلندترین نقطۀ کشور یا کوه پنوم آئورال با ارتفاع ۱,۸۱۳ متر، در ۱۲۰کیلومتری شمال غربی پنوم پن جا دارد. رود بزرگ مکونگ، که از شمال به جنوب روان است، و نیز رودخانۀ تونله ساپ، که از شمال غربی به سوی جنوب شرقی جریان دارد و از دریاچۀ تونله ساپ می گذرد، همراه با ریزابه های متعدد خود، جلگۀ مرکزی کامبوج را از آبرفت های خود پدید آورده اند. رودخانۀ مکونگ، بزرگ ترین رود آسیای جنوب شرقی و دهمین رود بزرگ جهان، با گذشتن از آبشار مرزی خون از لائوس به کامبوج وارد می شود و پس از عبور از شهر پنوم پن در ۹۰کیلومتری جنوب شهر مزبور به کشور ویتنام وارد می شود و با دلتای عظیم خود به دریای چین جنوبی می ریزد. تونله ساپ، بزرگ ترین دریاچۀ آسیای جنوب شرقی و یکی از وسیع ترین منابع آب شیرین جهان، در مرکز غربی این کشور و در مسیر رودخانه ای به همین نام قرار دارد. مساحت دریاچۀ مزبور در خشک ترین فصل سال دست کم ۲,۶۰۰ کیلومتر مربع است و در فصل مونسون از طغیان رود مکونگ انباشته می شود و مساحت آن تا حدود ۱۰هزار کیلومتر مربع افزایش می یابد. در شمال این دریاچه ویرانه های شهر باستانی آنگکور توم قرار دارد که سابقۀ آن به قرن ۱۳م می رسد. بیشتر جمعیت کامبوج در جلگۀ مرکزی به سر می برند و شهرها و بندرهای مهم آن عبارت اند از پنوم پن، باتامبانگ، کامپونگ چام، کامپوت، پورسات، و بندر کامپونگ سوم. اقلیم کامبوج از نوع مونسون مدارگانی است. ماه های آذر و دی سردترین و اسفند و فروردین گرم ترین ماه های این کشور است. فصل بارندگی کامبوج از اردیبهشت تا مهر به درازا می کشد و میانگین بارندگی آن به حدود ۱,۴۰۰ میلی متر در جلگۀ مرکزی و ۳,۸۰۰ میلی متر در بخش های کوهستانی و نواحی ساحلی بالغ می شود. میانگین دمای شهر پنوم پن در دی ماه۲۵.۶ درجۀ سانتی گراد و در تیرماه۲۸.۹ درجۀ سانتی گراد است، و میانگین بارندگی سالانۀ آن به ۱,۳۰۸ میلی متر می رسد. حدود ۵۵ درصد از مساحت کشور کامبوج را جنگل ها و درخت زارهایی از نوع کائوچو، کاپوک، نخل، نارگیل، و موز که ارزش اقتصادی دارند فراگرفته و جلگه های مرکزی آن پوشیده از علفزارهای ساوانایی است و فیل، گاو وحشی، آهو، یوزپلنگ، خرس، و ببر و پرندگانی چون لک لک، انواع طوطی، طاووس، قرقاول، و اردک وحشی و انواع مارهای سمی حیات وحش آن را تشکیل می دهند.
اقتصاد. برنج عمده ترین محصول مصرف داخلی و صادراتی کامبوج است و ۹۰ درصد زمین های مزروعی کامبوج به شالی کاری اختصاص یافته است. علاوه بر برنج تولید میوه و سبزیجات و پرورش دام و طیور نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است. دریاچۀ تونله ساپ از نظر پرورش و صید ماهی که از غنی ترین نواحی جهان است و فرآوری کائوچو، تولید مصنوعات چوبی، مواد کشاورزی و غذایی، سیگار و شیلات نیز بخشی از فعالیت های صنعتی این کشور محسوب می شوند. بیشتر نیروگاه های کامبوج با سوخت فسیلی وارداتی کار می کنند و میزان الکتریسیتۀ تولیدشدۀ آن ۲۱۰میلیون کیلووات ساعت است. کامبوج از نظر منابع زیرزمینی نسبتاً فقیر است و کانی های آن به فسفات، آهن، طلا و بعضی سنگ های قیمتی منحصر می شود. مساحت جنگل های کامبوج۹.۸میلیون هکتار است و تولید چوب و الوار آن، که ۴۳ درصد از تجارت خارجی را تشکیل می دهد، به۸.۱۶میلیون متر مکعب می رسد.
حکومت و سیاست. مطابق قانون اساسی ۱۹۹۳، نظام حاکم بر کشور کامبوج سلطنتی مشروطۀ چندحزبی با یک نهاد قانون گذاری است. نوردوم سیهانوک از ۲۳ سپتامبر ۱۹۹۳ مقام سلطنت و همچنین فرماندهی کل نیروهای مسلح کامبوج را برعهده گرفته است. مجلس قانون گذاری کامبوج از ۱۲۲ نمایندۀ منتخب مردم تشکیل شده است که برای مدت پنج سال برگزیده می شوند و رهبر حزب حائز اکثریت نخست وزیری و مسئولیت تشکیل هیئت دولت را برعهده دارد.مردم و تاریخ. جمعیت کامبوج ۱۳,۳۹۵,۶۸۲ نفر است (۲۰۰۸) و تراکم نسبی آن به۷۴ نفر در کیلومتر مربع می رسد. رشد سالانۀ جمعیت آن۱.۸ درصد است و خمرها ۸۸.۶درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند. آیین رسمی آنان بودایی است و حدود ۷۸ درصدشان در روستاها به سر می برند و زبان رسمی آنان خمری است. میانگین امید به زندگی در این کشور ۵۶ سال است و ۶۹ درصد از بزرگسالان آن باسوادند. کامبوج ظاهراً از اندیشمندی به نام کامبو، که نخستین شاه کشور بوده، نام گرفته است. خمرها، بومیان اصلی کامبوج، در قرن یکم میلادی از سرزمین های شمالی به این کشور مهاجرت کردند و در آن جا سکنی گزیدند. آنان تحت حمایت امپراتوران چین و تحت تأثیر فرهنگ و آیین های هندی و چینی قرار گرفتند. خمرها در قرن ۸م دولت سلطنتی نیرومندی تشکیل دادند و خاندان آنگکوریان در آن جا به فرمانروایی پرداختند. خاندان مزبور تا قرن ۱۵م بر این سرزمین حکومت کردند و در ۱۲۰۰م شهر آنگکور توم را بنا نهادند. با رو به ضعف نهادن خمرها، ویتنامی ها بر کامبوج تاختند و از آن پس این سرزمین ۴۰۰ سال بین خمرها و ویتنامی ها دست به دست می شد. سرانجام کامبوج برای رهایی از ویتنامی ها در ۱۸۶۴ تحت الحمایگی فرانسه را پذیرفت. و در ۱۸۸۴ رسماً به یکی از مستعمرات فرانسه مبدل شد و به دنبال آن دیگر نواحی هندوچین نیز به تصرف فرانسه درآمد. ژاپن در ۱۹۴۱ کامبوج را اشغال کرد و پس از پایان جنگ جهانی دوم این سرزمین دوباره در اختیار فرانسه قرار گرفت. فرانسوی ها زیر فشار ویتنامی ها در ۱۹۵۳، کامبوج را تخلیه کردند و در ۹ نوامبر همان سال استقلال کامبوج را به رسمیت شناختند و شاهزاده سیهانوک در حالی که پدرش در مقام سلطنت کامبوج بود، مسئولیت نخست وزیری کشور را عهده دار شد. کامبوج در جنگ ویتنام بی طرفی پیش گرفت و به مرور به اردوگاه کمونیست نزدیک شد. در انتخابات ۱۹۶۶ ژنرال لون نول، که از سوی دولت امریکا پشتیبانی می شد، سیهانوک را از کار برکنار کرد و نخست وزیری کامبوج را در دست گرفت و به سرکوبی خمرهای سرخ پرداخت. خمرهای سرخ در ۱۹۷۵ قدرت را در کامبوج به دست گرفتند. و نظامی سخت مستبدانه و خشونت آمیز را به رهبری پول پوت در کامبوج برقرار کردند و به کشتارهای وسیع مردم پرداختند. خمرهای سرخ در نبرد با ویتنامی ها شکست خوردند و سرنگون شدند و دولت جمهوری خلق کامبوج با حمایت ویتنامی ها بر سر کار آمد. ویتنامی ها تحت فشارهای بین المللی دست از حمایت دولت مزبور برداشتند و کامبوج را در ۱۹۸۹ تخلیه کردند. پرنس سیهانوک که دور از وطن به سر می برد به کشور بازگشت و بر پایۀ قانون اساسی ۱۹۹۳ پادشاهی کامبوج را به دست گرفت و نظام حکومتی این کشور به سلطنت مشروطۀ پارلمانی تغییر یافت.

جدول کلمات

پنوپنه

پیشنهاد کاربران

( کام، کُم، شِکَم، کمک، کُمُد، کامل، کامِلا، کامران، کامِرون، کماتسو، رنگین کمان، کمین، کمند، کمیسیون، کمیسر، کمیته، کمیز، کمپ، کمپینگ، کمپانی، کمباین، کُمب، کمپوت، کمپوست، کامپوزیت، کامپیوتر، کمبریج، کمبوجیه، کامبوج، کمونیست، کامیون )
...
[مشاهده متن کامل]

( از آنجایی که زبان ابزار راهبری فاهمه در وجود انسان است به یک مفهوم و یک کلمه مشترک تحت عنوان کُمْ کام و شکم و مکان و کمک در همه این کلمات که ذکر شده است دقت بفرمایید. تا پی به یک زبان مشترک در تمدن بشری ببرید. نتیجه توضیحات در انتهای متن )
کمباین combine ؛ مجموعه ا ی مشترک و متحد از ماشین آلات در یک مکان از ترکیب دستگاههای مختلف در کنار هم در یک ماشین برای انجام یک کار مشترک.
کامیون؛ این کانسپت کلامی متشکل از دو کلمه ی کام و یون می باشد. مفهوم کلمه ی کام در کلمه ی کامیون اشاره به یک فضای دارای باز و بسته شدن را دارد و کلمه یون یک مقوله و یک فضای میان دار با قابلیت یونیزه شدن را در عالم واقع در ذهن تداعی می کند. به کیسه پارچه هایی که در میان آن مواد خوراکی در آن به هم جمع می شود همیان گفته می شود. در علم فیزیک نیز به فضای اطراف هسته که الکترون ها در آن فضا در حال چرخش می باشند نیز یون گفته می شود.
کمد؛ قفسه و مکانی محدود و دارای کمیت یا گنجه ای دارای کشو یا فضاهی به هم پیوسته و کوچک که در فضای درون آن رخت و لباس و اشیاء و پرونده های اداری و دیگر چیزها در آن گنجانده می شود.
کوما؛ وحدت، اتحاد، اشتراک، همگرایی در یک مکان
کُمون؛ متحد، واحد. همش، همگرایی، شراکت و کمک رسانی به هم در یک مکان
کومان؛ اصطلاح میتی کومان در برنامه کودک تلویزیون ایران اصطلاح نام آشنایی است. به مفهوم حاکم و فرمانده ی متحد کننده ی افراد در یک مکان
کمین؛ مخفی شدن، پنهان شدن در یک مکان، در کُم قرار گرفتن برای انجام یک کار پنهانی
کامنت coment؛ نظر دادن، تحت عنوان کلام و کلماتی که از کام و از یک مکان تحت عنوان دهان صادر می شود.
بیا come on ؛ بیا، تحت عنوان در یک مکان به هم پیوستن و به هم رسیدن.
کماندو commando؛ گروهی متحد از سربازان رزمی کار تحت یک فرماندهی واحد که تعلیمات خاصی فراگیرند و در رزم ها و جنگ ها و حمله های ناگهانی تحت یک فرمان واحد خدمات مهمی انجام دهند.
کُمَند command ؛ فرمان و حکم جهت انسجام بخشی و ایجاد اتحاد برای یک سیستم و مجموعه
فرمانده commander؛ فرمانده و حاکم و متحد کننده و انسجام دهنده ی یک مجموعه و سیستم
کومانچی؛ اتحاد قبایل سرخپوست در یک مکان و منطقه و سرزمین. کلمه کرمانج در ایران نیز احتمالا منشعب از همین مفهوم باشد.
کماتسو؛ شرکت صنایع سنگین ژاپنی چندملیتی است، متحد در یک مکان که به عنوان یکی از بزرگ ترین سازندگان بولدوزر، بیل مکانیکی و لودر در جهان شناخته می شود.
کمیته؛ کمیسیون، مجمع، انجمن، و کارگروهی که کاری را به صورت تیمی در یک مکان انجام می دهند. به سرگروه کمیته کمیسر گفته می شود. جلساتی که در کمیته تشکیل می شود کمیسیون گفته می شود.
کمیسیون Commission ، این کلمه که به هئیت، کمیته و انجمن ترجمه و برگردان شده است به مجموعه ای از افراد که در یک مکان به نام کمیته به گرد هم جمع شده باشند برای انجام یک کار مشترک و تیمی و گروهی گفته می شود.
کمیسر Commissioner ، رئیس و شخص هماهنگ کننده و ایجاد کننده ی اتحاد برای افرادی که به گرد هم آمده اند جهت انجام یک کار گروهی در یک مکان.
کمیز؛ نام روستایی در اطراف سبزوار، به مفهوم افراد متحد و کمک رسان به همدیگر که به گرد هم آمده باشند در یک مکان.
کامران؛ راننده یا ایجاد کننده رونق در یک مکان و مجموعه به هم پیوسته و متحد. اصطلاحاً به پادشاه و حاکم و مدیر یک مجموعه و مجتمع اطلاق می شود.
کامِرون؛ مکان و سرزمین یا مجموعه و مجتمع به رونق افتاده
کمونیست؛ طرفدار مرام اشتراکی و همگرایی و کمک رسانی به یکدیگر در یک مکان یا اقلیم و سرزمین.
کمپ camp مجموعه ی رفاهی مشترک در یک مکان با ترکیبی از امکانات مختلف در یک اردوگاه جهت استراحت. مثل رستوران، هتل، استخر، فضای سبز، سالن ورزشی، سینما و غیره
کمبوجیه Cambodia نام شخص یکپارچه کننده و متحد کننده ی سرزمین ها. شخصی که حاکمان سرزمین های مختلف را با هم در یک مجموعه ترکیب و جهت اداره مشارکت می دهد جهت ایجاد یک اتحادیه برای ایجاد امنیت رشد اقتصادی و غیره. کلمه بوجیه نیز در انتهای این کلمه منشعب از کلمه ی بودجه می باشد. که شخصی تحت عنوان کمبودجیه با دریافت باج و خراج عمل مدیریت و تعیین بودجه را برای آن سرزمین انجام می داده است.
کامبوج Cambodia ترکیب سرزمین های مشترک و قبایل به هم متحد شده و تحت مدیریت با عمل بودجه گذاری برای آن سرزمین
کمبریج Cambridge مجموعه ای از ترکیب دانشگاه ها و رشته های علمی مختلف در یک مکان جهت آموزش و تحقیقات تیمی و گروهی مشترک.
کمب شانه Comb ؛ ترکیب، اشتراک و اتحاد ساقه های چوبی یا هر جنس دیگر در کنار هم.
مبارزه combat . ایجاد سپردفاعی با ترکیب سر و دو دست و پاها در مبارزه برای جلوگیری از ضربه در ورزش های رزمی.
مشترک common ؛ به هم پیوستن. این کلمه هم خودش گویای تعریف خودش بر اساس کلمه کام می باشد.
ارتباط communication ؛ این کلمه که تحت عنوان ارتباط ترجمه و به زبان فارسی برگردان شده است از اون جهت می باشد که مقوله ی ارتباط به خاطر ترکیب شدن و به هم رسیدن افراد در یک مکان یا مجموعه با کلامی که از اعضای موجود در کام انسان است شکل می گیرد.
کامپوزیت composite مجموعه ای از ترکیبات ریز و کوچک مختلف در متالوژی صنعت هنر معماری کشاورزی ریاضی و شیمی و غیره. کاه گل هم یک نوع کامپوزیت محسوب می شود.
عدد مرکب composite number
کمپوست Compost مجموعه ای مرکب از بقایای گیاهی پوسیده شده و بقایای حیوانی تجزیه شده. یا Combos به مفهوم ترکیبات. کُمبی ترکیبی combi، کمبو ترکیبی Combo
کمپوت Compote مخلوط. در زبان فرانسوی واژه کمپوت به معنای مخلوط است. ترکیب میوه های مختلف از یک یا چند نوع میوه در یک قوطی.
کمپانی Company. تشکیلاتی کُمپَکْت شده که از شراکت و ترکیب مجموعه های مختلف و کمک رسان به همدیگر جهت انجام یک کار گروهی و تیمی در تجارت و صنعت و غیره در یک مکان ایجاد و ترکیب شده است.
تعریف غیر انطباقی برای کلمه کمپانی، اتحادیه می باشد.
کامپیوتر Computer انجام عملیات محاسبات با ترکیب و تجمیع دستگاه های محاسبه کننده در یک مکان کُمْپَکت شده جهت تسریع در انجام فرآیند محاسبه. با دریافت و پردازش اطلاعات و داده ها. یا مجموعه ای متحد و ترکیب شده از دستگاه های مختلف جهت انجام محاسبات در یک مکان.
کامپکت compact مجموعه ای به هم پیوسته و به هم متصل و متراکم و فشرده شده در یک مکان. کلمه پکت نیز منشعب از پاکت و باک به مفهوم یک فضا و مکان مستقل و جدا شده می باشد به گونه ای که کلمه ی باکتری به مفهوم تک یاخته نیز منشعب از این کلمات می باشد.
کمپرس و کمپرسور؛ مجموعه ای از قطعات مرکب و مشترک در یک مکان جهت ایجاد و اعمال نیرو و ایجاد فشار یا مجموعه ی ایجاد فشار. کلمه ی پِرِس در این کانسپت کلامی نیز به مفهوم نیرو قبلاً خدمت علاقه مندان به این مباحث توضیح داده است. پِرِس منشعب از مفهوم پارس پرسش پرستار و. . .
رنگین کمان؛ ترکیب و انتشار نورهای رنگارنگ و مستقل در یک مکان و در یک کمان
کامل complete، این کلمه هم بر مبنای کلمه کام گویاترین مفهوم را می رساند. مجموعه ای مشترک و ترکیب شده و به هم پیوسته و تکمیل شده در یک مکان.
( کمپ کمپینگ کمپانی کمک کمباین کمب کمپوت کمپوست کامپوزیت کامپیوتر کمبریج کمبوجیه کامبوج )
ریشه ی تمام این کلمات از کلمه ی کام و کُم منشعب گردیده است. کام در زبان فارسی امروزی مجموعه ای از ترکیب اعضای مختلف و در ارتباط و کمک رسان به یکدیگر در دهان می باشد مثل لب دندان زبان حلق و سقف دهان جهت ایجاد کلمات و انجام عمل تغذیه.
کُم کام شکم ؛ در مناطق جنوبی کشور ما برای کلمه شکم از کلمه ی کُم استفاده می کنند کُم و شکم به مفهوم ترکیب و اتحاد و اعضای به هم پیوسته ی امعاء و احشاء داخل یک مکان به نام شکم که باهم در یک مجموعه، مشغول انجام عملیات گوارش هستند.
اگر هم از زاویه ی رفتار و ذات حروف در قوانین نگارش و فلسفه پیدایش کلمات و آوایی که از محل صدورشان ایجاد می شود به کلمه کُم و کام نگاه کنیم آوای حرف ( ک ) از اتحاد و به هم پیوستگی مرکز زبان و مرکز سقف دهان ایجاد می شود و حرف ( م ) هنگام تلفظ از اتحاد و همبستگی هر دو لب یک آوای به هم آمده را نمایان می کند به طوری که زنجیر شدن این دو حرف ایجاد شده به همدیگر، این تصویر را در ذهن برای ما و در عالم واقع ایجاد می کند که اشاره به یک پدیده ی مرکب و به هم پیوسته از اتحاد اجزاء مختلف و دارای یک مرکزیت با اتحاد اعضا و اجزاء جهت انجام یک کار تیمی و گروهی را در یک مکان دارد
تفاوت کام و کُم در دو جایگاه متفاوت در وجود ما انسانها هم به خاطر ذات حرف ( آ ) در میان کلمه کام هست به گونه ای که در حین تلفظ و آوای کلمه کام، نمایانگر باز و بسته شدن فضای دهان هست که مجموعه اعضای دهان در ارتباط باهم جهت انجام یک مقوله دارای ورودی و خروجی برای عمل تغذیه و مکالمه را انجام می دهند. ولی در کلمه ی کُم نگارش به گونه ای است که فقط از مُصَوّت ها استفاده کرده است و همین مسئله گویای انجام یک عمل گروهی و تیمی در یک فضای بسته در عالم واقع را اشاره دارد.
به طوری که وقتی حرف ( ش ) با ذات رفتاری که این حرف در عالم واقع دارد به کلمه ی کُم افزوده می شود یک مقوله ی دارای شارش و دارای یک جریان با یک ورودی و خروجی در یک مکان سیستماتیک را در ذهن در عالم واقع تداعی می کند.
اگر هم از زاویه قانون چرخش حروف در غالب و پاتیل کلمات و جوشش مفاهیم از دل لغات و قانون حروف معکوس به کلمه ی کُم نگاه کنیم در دو جهت دو مفهوم را برای ما در یک سیستم دارای مکان برای ما آشکار می کند. به این صورت که اگر کلمه ی کُم و شِکَم را در مرکز کار قرار دهیم دو مفهوم مُک و مکش و کُمْپ و کمپرس را در دو جهت ولی در یک سمت برای ایجاد جریان و اعمال نیرو به این جریان در این کلمه ایجاد می کند. به همین جهت هم این روند قوانین در این کلمه این مفهوم را به ما می رساند که کلمه ی کُم نمایانگر یک سیستم زنده و پویا دارای یک جریان ورودی و خروجی را به ما نشان می دهد.
( در یک تعریف ساده و موازی غیرانطباقی برای همه ی این کلمات اینطور می شود گفت؛ مجموعه ا ی ترکیب شده و مشترک و متحد و کمک رسان به همدیگر در ارتباط باهم جهت انجام کاری مشخص برای ارائه یک محصول زیبا و با کیفیت چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی )

Kambodscha با تلفظ کامبوجا به زبانی آلمانی. در زبان آلمانی حروف ج و چ بطور حروف مستقل وجود ندارند بلکه از ترکیب چند حرف اصلی ساخته میشوند. مثلا dj و dsch نقش حرف ج ( جیم ) را بازی میکنند و tsch نقش چ را. پیشوند kam دو گونه میتواند تلفظ شود؛ یکی کام و دیگری کم. لذا کامبوجا و کمبوجا با دو معنای زیر: جای بوی کام ( دهن ) و کم بو جا، جای کم بو.
...
[مشاهده متن کامل]

از دیدگاه والدین کمبوجیه و یا کامبوجیه ، نام فرزندشان به دو معنای زیر بوده : قنداق یا گهواره این نوزاد ما کم بو می باشد یا جای بوی خوش این نوزاد در کام ماست. همانطور که یکی از کامنتگذاران گرامی به درستی اشاره نموده، نام کشور کامبوج ریشه در نام کمبوجیه هخامنشی دارد. جی به زبان قوم ماد معادل جا به زبان فارسیست.

پادشاهی کامبوج ( خمر: ព្រះរាជាណាចក្រកម្ពុជា ) یکی از دوره های استقرار حکومت پادشاهی در کامبوچ پیش از تشکیل جمهوری است.
در این دوره اگرچه کامبوج در اواخر سال ۱۹۵۳ به استقلال رسیده بود، اما وضعیت نظامی آن نابسامان باقی ماند. گروه های غیرکمونیست خمر به دولت ملحق شده بودند، اما فعالیت های کمونیست ها افزایش یافته بود. در آوریل ۱۹۵۴، چندین گردان ویت مین از مرز وارد کامبوج شدند. نیروهای سلطنتی با آنها درگیر شدند اما نتوانستند آنها را مجبور به عقب نشینی کامل کنند. کمونیست ها در تلاش بودند تا موقعیت چانه زنی خود را در کنفرانس ژنو که قرار بود در اواخر آوریل آغاز شود، تقویت کنند. در کنفرانس ژنو نمایندگانی از کامبوج، ویتنام شمالی، دولت وابسته ویتنام ( سلف جمهوری ویتنام یا ویتنام جنوبی ) ، لائوس، جمهوری خلق چین، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده حضور داشتند. . یکی از اهداف کنفرانس بازگرداندن صلح پایدار در هندوچین بود. بحث در مورد هندوچین در ۸ مه ۱۹۵۴ آغاز شد. ویتنام شمالی تلاش کرد تا برای دولت مقاومتی که در جنوب تأسیس شده بود، نمایندگی بگیرد، اما شکست خورد. در ۲۱ ژوئیه ۱۹۵۴، کنفرانس به توافقی مبنی بر توقف خصومت ها در هندوچین دست یافت. در رابطه با کامبوج، این توافقنامه تصریح کرد که تمام نیروهای نظامی ویت مین ظرف ۹۰ روز عقب نشینی و نیروهای مقاومت کامبوج ظرف ۳۰ روز مستقر شوند. در توافقنامه جداگانه ای که توسط نماینده کامبوج امضا شد، فرانسوی ها و ویت مین ها توافق کردند که تا اکتبر ۱۹۵۴ همه نیروها را از خاک کامبوج خارج کنند. در ازای خروج نیروهای ویت مین، نمایندگان کمونیست در ژنو خواستار بی طرفی کامل برای کامبوج و لائوس بودند که مانع از استقرار نیروهای نظامی ایالات متحده در این کشورها شود. با این حال، در آستانه پایان کنفرانس، سم ساری، نماینده کامبوج، اصرار داشت که اگر کامبوج واقعاً مستقل باشد، نباید از درخواست هر گونه کمک نظامی که می خواهد منع شود ( کامبوج قبلاً از ایالات متحده درخواست کمک نظامی کرده بود ) . کنفرانس این نکته را به دلیل مخالفت های شدید ویتنام شمالی پذیرفت. در توافق نهایی، کامبوج یک بی طرفی ضعیف را پذیرفت و متعهد شد که به هیچ ائتلاف نظامی «غیر مطابق با اصول منشور سازمان ملل متحد» نپیوندد توافق نامه کنفرانس، کمیسیون کنترل بین المللی ( که رسماً کمیسیون بین المللی نظارت و کنترل نامیده می شود ) را در تمام کشورهای هندوچین ایجاد کرد. این سازمان متشکل از نمایندگان کانادا، هند و لهستان، بر آتش بس، خروج نیروهای خارجی، آزادی اسیران جنگی و انطباق کلی با شرایط توافق نظارت داشت. فرانسه و بیشتر نیروهای ویت مین طبق برنامه در اکتبر ۱۹۵۴ عقب نشینی کردند.
...
[مشاهده متن کامل]

کامبوجکامبوج
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/کامبوج_(۱۹۵۳–۱۹۷۰)
نام کشوری در جنوب شرق آسیا که از نام کمبوجیه پادشاه ایران گرفته شده

بپرس