کاد
/kAd/
فرهنگ اسم ها
معنی: نام پسر یعقوب ( ع )
برچسب ها: اسم، اسم با ک، اسم پسر، اسم عبری
لغت نامه دهخدا
کاد. ( ع ص ) رنجور. ( مهذب الاسماء ). محنت کشیده و سختی دیده در طلب چیزی. ( ناظم الاطباء ). || ( اِ ) مشقت و رنج.
کاد. ( اِخ ) نام یکی از دوازده پسر یعقوب از کنیزکی بنام فلهه. ( از حبیب السیرچ خیام ج 1 ص 59 ). اولادصلبی او ( کاد ) شش تن بودند و اعقاب ایشان به وقت شماره مذکور چهل و یکهزار و پنجاه مرد مبارز بقلم آمدو مقتدای ایشان یاساف بن اعوائیل بود. ( ایضاً ج 1 ص 76 ). این نام در تاریخ گزیده بصورتهای «حاد» و «هاده »و در تفسیر ابوالفتوح رازی بصورت «جاد» آمده است.
فرهنگ فارسی
نام یکی از دوازده پسر یعقوب از کنیزکی بنام فلهه
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی کَادَ: نزدیک بود
معنی یَزِیغُ: منحرف شود ("کَادَ یَزِیغُ ":نزدیک بود منحرف شود)
ریشه کلمه:
کود (۲۴ بار)
معنی یَزِیغُ: منحرف شود ("کَادَ یَزِیغُ ":نزدیک بود منحرف شود)
ریشه کلمه:
کود (۲۴ بار)
wikialkb: کَاد
پیشنهاد کاربران
کادَ:
گذشتن خطر از بیخ گوش انسان را "کاد" گویند. کسی که کم مانده بود در یک رانندگی بمیرد و با فاصله یک سانتی متری از یک ماشین ردّ می کند، می گوید: چیزی نمانده بود تصادف کنم و تکه تکه شوم، به این خطر که از نزدیکی او رد شده است، کَادَ گویند.
گذشتن خطر از بیخ گوش انسان را "کاد" گویند. کسی که کم مانده بود در یک رانندگی بمیرد و با فاصله یک سانتی متری از یک ماشین ردّ می کند، می گوید: چیزی نمانده بود تصادف کنم و تکه تکه شوم، به این خطر که از نزدیکی او رد شده است، کَادَ گویند.
دل خواه، پسندیده. برگردان اوستایی kāta و از ریشه ی kā ( آرزو کردن ) . بن مایه: فرهنگ ریشه شناختی نام های فارسی میانه، نوشته ی دکتر یدالله منصوری.
مخفف کاید در لهجه بختیاری
نزدیک است