ژیگس

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

ژیگس. [ گ ِ ] ( اِخ ) نام نیزه دار سادیارتس آخرین پادشاه لیدی از سلسله هرقلی ها. وی عاشق زن پادشاه شد و او را بکشت و بجایش نشست و دولت لیدی را نیروبخشید، مخصوصاً سواره نظامی تشکیل کرد که در تمام مشرق زمین معروف بود. پس از آن چون دید که قوی است بعض مستعمرات یونانی را در آسیای صغیر تابع کرد و با برخی دیگر قراردادهائی بست. هرودوت داستان عشق ژیگس و زن پادشاه را چنین روایت کرده است ( کتاب اول بند 8 - 12 ): کاندولا آخرین پادشاه سلسله هرقلی ها زنی داشت که از حیث جمال بی نظیر بود و پادشاه بسیار او را دوست می داشت. کاندولا نیزه داری داشت موسوم به ژیگس که بسیار مورد اعتماد او بود. روزی پادشاه به او گفت من هرچه از زیبائی زن خود تعریف میکنم می بینم که تو باور نمی کنی ، این است که می خواهم تو او را در خوابگاه وقتی که رختهای خود را کنده و می خواهد بخوابد ببینی. نیزه دار استیحاش کرد ولی کاندولا چندان اصرار ورزید تا سرانجام قرار شد پادشاه او را در خوابگاه مخفی بداردو او ملکه را برهنه ببیند. بعد چنین کرد و زن دریافت که این قضیه بی دخالت شوهرش ممکن نبوده است روی دهد و برای کشیدن انتقام چنین افتضاحی از شوهر خود، روز دیگر نیزه دار را خواست و به او گفت از دو راه یکی را باید انتخاب کنی ، یا پادشاه را کشته ملک او و مرابه دست آری یا به امر من کشته شوی. ژیگس پس از اینکه دید ملکه در عزم خود راسخ است شق اول را قبول کرد و در پشت همان در پنهان شد و شبانه پادشاه را در خواب بکشت. بعد ملکه را گرفت و به تخت نشست و بانی سلسله مِرمِنادها گردید. معلوم است که هردوت قضیه را بشکل داستان شنیده و ضبط کرده است ، اصل قضیه چنین بوده : ژیگس زن کاندولا را جلب کرده است ، بعد پادشاه را کشته و به تخت او نشسته. ( از ایران باستان ج 1 ص 195 ).

ژیگس. [ گ ِ ] ( اِخ ) نام پدر میرسوس سردارپارسی بعهد داریوش بزرگ. ( ایران باستان ج 1 ص 651 ).

فرهنگ فارسی

نام پدر میرسوس سردار پارسی بعهد داریوش بزرگ .

دانشنامه عمومی

ژیگِس ( /ˈdʒaɪdʒiːz/ ، /ˈɡaɪdʒiːz/ ؛ لیدیایی: 𐤨𐤰𐤨𐤠𐤮 کوکاش؛ [ ۱] [ ۲] اکدی: 𒄖𒊌𒄖 گوگّو، 𒄖𒄖 گوگو؛ [ ۳] یونانی باستان: Γύγης گوگیس؛ سلطنت حدود. ۶٨٠ - ۶۴۴ پیش از میلاد[ ۴] [ ۵] ) پادشاه لیدیه و بنیان گذار سومین دودمان پادشاهی لیدیه یا سلسله مرمناد بود.
او پیش از سلطنت، محافظ مخصوص کاندولا پادشاه لیدیه بود که برای رسیدن به تاج و تخت، او را به قتل رساند. این اقدام او توسط غیبگوی نیایشگاه دلفی تایید شد و اینگونه از ایجاد جنگ داخلی در لیدیه جلوگیری شد. ژیگس دوران سلطنت خود را به تحکیم سلطنت خود و گسترش قدرت نظامی لیدیه کرد.
نام "ژیگس" در حقیقت شکل رومی شده کلمه یونانی "گوگیس" ( Γύγης ) است. در سالنامه های آشوربانیپال چندین بار به گو ( گ ) گو، پادشاه لودّی اشاره شده است که بسیاری آن را همان ژیگس می پندارند. [ ۶] "ژیگس" و "گو ( گ ) گو" به ترتیب شکل یونانی و اکدی شده نام لیدی کوکاش ( 𐤨𐤰𐤨𐤠𐤮 ) است[ ۱] [ ۲] که به معنای "پدربزرگ" می باشد. [ ۷] نام "کوکاش" ریشه در زبان نیاهندواروپایی دارد که به شکل های گوناگونی در خانواده زبان های آناتولی متجلی شده است. مانند ḫuḫḫa - ( 𒄷𒄴𒄩 - ) در زبان هیتی، ḫūḫa - ( 𒄷𒌋𒄩 ) و huha - ( 𔕳𔓷 - ) در زبان لووی، xuga - ( 𐊜𐊒𐊄𐊀 - ) در زبان لیکیایی، و همچنین avus در زبان لاتین، که همه معمای پدربزرگ می دهند. [ ۷]
برخی دیگر عقیده دارند که واژه "کوکاش" از یک واژه کاریایی به نام Quq ( 𐊨𐊲𐊨 ) به معنای پدبزرگ گرفته شده است که با لغت پدربزرگ در بقیه زبان های آناتولی ارتباط دارد. [ ۸] اگر این فرضیه درست باشد احتمالا این نام به اصلیت کاریایی سلسله مرمناد ارتباط دارد. [ ۹]
شکل لیدیایی نام ژیگس بر روی نوشته های سکه های نوه اش الیاتس، Kukalim ( 𐤨𐤰𐤨𐤠𐤩𐤦𐤪 ) به معنای "من از کوکاش هستم"، یافت می شود.
از اصل و نسب ژیگس اطلاعاتی در دسترس نیست، جز گفته هرودوت، که ادعا می کند ژیگس پسر مردی به نام داسکیلوس است. [ ۱۰]
شواهد تاریخی نشان می دهد که ژیگس از طریق سرنگون کردن پادشاه وقت لیدیه از دودمان هراکلید ها، به نام کاندولا، به سلطنت لیدیه دست یافت. [ ۱۰] ژیگس در کودتا علیه کاندولا از حمایت یکی از شاهزادگان کاریایی میلاس، به نام آرسه لیس، برخوردار شد، [ ۱۱] [ ۱۲] این نشان می دهد که احتمالا ژیگس روابط خوبی با اشراف کاریایی داشته است و در کنار زدن کاندولا از حمایت های آنها برخوردار بود. [ ۱۳] به قدرت رسیدن گیگز در شرایطی اتفاق افتاد که در حدود سال ۶٧۵ پ. م در پی تهاجم اقوام کیمری، مردمی کوچ نشین از استپ های اوراسیا که به آسیای غربی حمله کرده بودند، بزرگترین قدرت آناتولی، یعنی پادشاهی فریگیه، نابود شده بود. [ ۱۴]
عکس ژیگس
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس