ژرژ بیزه ( به فرانسوی: Georges Bizet ) ( ۲۵ اکتبر ۱۸۳۸– ۳ ژوئن ۱۸۷۵ ) از آهنگ سازان سرشناس فرانسوی در دوره رمانتیک بود. شهرت او بیشتر به خاطر اپرای کارمن است.
در سال ۱۸۳۸ زاده شد. پدرش معلم آواز بود و ژرژ از کودکی نزد پدرش با موسیقی آشنا شد. بعدها در سال های تحصیل در کنسرواتوار جایزه رم به او اهدا شد.
بیزه یک اپرا بوفا بنام دن پرکوپیو و قطعه ای به نام واسکو دوگاما نوشت و اپرایی در پاریس بنام صیادان مروارید را تصنیف کرد که نخستین اپرای معروف او بود. بیزه در سال ۱۸۷۲ اپرای جمیله را نوشت. سپس قطعاتی را برای آرلزین نوشت و در همین سال ها بود که او بزرگ ترین اثر هنری خود یعنی کارمن را تصنیف و اجرا کرد.
اپرای کارمن بر اساس رمان کارمن تصنیف شده. داستان آن در مورد دختری کولی و زیبا و هوسباز است. او با رقص طناز و بی نقصش همگان را می فریبد. از قضا سردار نظامی ارتش دلباختهٔ کارمن می شود و به خاطر او دست به هر کاری می زند. اما کارمن در آخر دست رد بر سینهٔ او می زند و در آخر سردار کارمن را به قتل رسانده و به خاطر عشق از دست رفتهٔ خود می گرید.
ژرژ بیزه در ۲۵ اکتبر سال ۱۸۳۸ به دنیا آمد، مادرش یک نوازنده پیانو بود و پدرش آواز می خواند و موسیقی می ساخت. ده ساله نشده بود که از طرف کنسرواتوآر پاریس مورد ستایش قرار گرفت وی در آنجا به تحصیل کنترپوآن و آهنگسازی پرداخت و تبدیل به یک پیانیست با استعداد و درخشان شد. از همان سال های اولیه تحصیل استعداد خود را در آهنگسازی به نمایش گذاشت. مثال بارز آن سمفونی در دو ماژور است که در ۱۷ سالگی آن را تهیه کرد اما تا سال ۱۹۳۵ اجرا نشد. اپرای دون پروکوپیو که در اوایل ۲۰ سالگی تهیه شد دلیل دیگری بر توانایی های ذاتی بیزه در آهنگسازی است، این اپرا نیز تا سال ۱۹۰۶ اجرا نشد.
در ویلا مدیسی، حرارت، صداقت دوستانه و استعداد او در نواختن پیانو، سبب شد مقبولیت عام یابد. او آگاهانه از تقلید دوری می جست، به جای یک مس سنتی، اولین ساخته ای که به رم فرستاد، یک اپرای مضحک ایتالیایی بود به نام ون پروکوپیو. در بازگشت از ایتالیا، بیزه خانه نشین شد و عملاً دیگر از پاریس و حومهٔ آن تکان نخورد. تنها در ۱۸۶۲ با گونو به بادن بادن رفت. درست در زمانی که برلیوز تئاتر جدید را با بئاتریس و بندیکت افتتاح می کرد. حرفهٔ او آن چنان که انتظار داشت ارضایش نمی کرد. به دلیل دو دلی و نگرانی از چگونگی رسیدن به کمال، بارها آنچه را که بدست آورد، رها کرد ( نزدیک به پانزده اپرا و اپرا کمیک، برنامه ریزی شده یا نیمه کاره باقی ماند ) و آنچه که این آهنگساز تئاتر به طور کامل به مردم ارائه کرد، اغلب، به خوبی استقبال نشد ( به استثناء دختری زیبای پرت با اجرای عالی و استقبالی رضایت بخش ) .
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر سال ۱۸۳۸ زاده شد. پدرش معلم آواز بود و ژرژ از کودکی نزد پدرش با موسیقی آشنا شد. بعدها در سال های تحصیل در کنسرواتوار جایزه رم به او اهدا شد.
بیزه یک اپرا بوفا بنام دن پرکوپیو و قطعه ای به نام واسکو دوگاما نوشت و اپرایی در پاریس بنام صیادان مروارید را تصنیف کرد که نخستین اپرای معروف او بود. بیزه در سال ۱۸۷۲ اپرای جمیله را نوشت. سپس قطعاتی را برای آرلزین نوشت و در همین سال ها بود که او بزرگ ترین اثر هنری خود یعنی کارمن را تصنیف و اجرا کرد.
اپرای کارمن بر اساس رمان کارمن تصنیف شده. داستان آن در مورد دختری کولی و زیبا و هوسباز است. او با رقص طناز و بی نقصش همگان را می فریبد. از قضا سردار نظامی ارتش دلباختهٔ کارمن می شود و به خاطر او دست به هر کاری می زند. اما کارمن در آخر دست رد بر سینهٔ او می زند و در آخر سردار کارمن را به قتل رسانده و به خاطر عشق از دست رفتهٔ خود می گرید.
ژرژ بیزه در ۲۵ اکتبر سال ۱۸۳۸ به دنیا آمد، مادرش یک نوازنده پیانو بود و پدرش آواز می خواند و موسیقی می ساخت. ده ساله نشده بود که از طرف کنسرواتوآر پاریس مورد ستایش قرار گرفت وی در آنجا به تحصیل کنترپوآن و آهنگسازی پرداخت و تبدیل به یک پیانیست با استعداد و درخشان شد. از همان سال های اولیه تحصیل استعداد خود را در آهنگسازی به نمایش گذاشت. مثال بارز آن سمفونی در دو ماژور است که در ۱۷ سالگی آن را تهیه کرد اما تا سال ۱۹۳۵ اجرا نشد. اپرای دون پروکوپیو که در اوایل ۲۰ سالگی تهیه شد دلیل دیگری بر توانایی های ذاتی بیزه در آهنگسازی است، این اپرا نیز تا سال ۱۹۰۶ اجرا نشد.
در ویلا مدیسی، حرارت، صداقت دوستانه و استعداد او در نواختن پیانو، سبب شد مقبولیت عام یابد. او آگاهانه از تقلید دوری می جست، به جای یک مس سنتی، اولین ساخته ای که به رم فرستاد، یک اپرای مضحک ایتالیایی بود به نام ون پروکوپیو. در بازگشت از ایتالیا، بیزه خانه نشین شد و عملاً دیگر از پاریس و حومهٔ آن تکان نخورد. تنها در ۱۸۶۲ با گونو به بادن بادن رفت. درست در زمانی که برلیوز تئاتر جدید را با بئاتریس و بندیکت افتتاح می کرد. حرفهٔ او آن چنان که انتظار داشت ارضایش نمی کرد. به دلیل دو دلی و نگرانی از چگونگی رسیدن به کمال، بارها آنچه را که بدست آورد، رها کرد ( نزدیک به پانزده اپرا و اپرا کمیک، برنامه ریزی شده یا نیمه کاره باقی ماند ) و آنچه که این آهنگساز تئاتر به طور کامل به مردم ارائه کرد، اغلب، به خوبی استقبال نشد ( به استثناء دختری زیبای پرت با اجرای عالی و استقبالی رضایت بخش ) .
wiki: ژرژ بیزه