فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
ژانْرْ (genre)
(یا: گونه) نوع ادبی یا هنری که وجه افتراقش ممکن است ساختار، درونمایه، یا سبک باشد. مثلاً رمان، یک ژانر ادبی است، و رمان تاریخی در دایرۀ شمول ژانرِ رمان قرار می گیرد. وسترنیک ژانر سینمایی است، و پوئم سمفونیژانری از موسیقی به شمار می رود. لازم به ذکر است که در موضوع هنر، از معادل های «گونه» و نیز «سنخ» برای واژۀ ژانر استفاده می شود.
ژانرهای ادبی. در ادبیات، ژانر برای طبقه بندی متون به کار می رود، و متن هایی با ساختار، درونمایه، یا سبک مشابه، در یک ژانر می گنجند. در کلی ترین حالت، ادبیات را به ژانرهای شعر، نثر، داستانی، و غیرداستانیمی توان تقسیم کرد. ژانر ممکن است بر ساختار اثر (مثل رباعی و قصیده)، درونمایۀ آن (مانند علمی ـ تخیلییا وسترن)، سبک اثر (ازجمله غناییو روایی)، کاربرد آن (همچون مرثیهیا خطابه)، و یا منبع اثر (مثل قصه های عامیانه) دلالت داشته باشد.
ژانرهای هنری. اصطلاح ژانر به طور خاص به نقاشی هایی اطلاق می شود که صحنه هایی آشنا از زندگی روزمره اند. یکی از نخستین استادان نقاشی از صحنه های زندگی روزمره، پیتر بروگلِمهتر بود. زندگی روستایی در هلند در تِنیرسهای پدر و پسر و آدریان بروئوورنیز تأثیر گذاشت. برادران لونَندر فرانسه نیز زندگی روستاییِ قرن ۱۷ را به تصویر کشیدند. هلند معدن نقاشی های زندگی روزمرۀ شهری به قلم یان ورمیر، پیتر دِ هوخ، گابریِل متسو، خرارت تربورخ، یان استن، و دیگران است. ژان باپتیست شاردنزندگی طبقۀ متوسط پاریسی را در قرن ۱۸ به تصویر کشید. ویلیام هوگارتاز خلال این نوع نقاشی به کندوکاو اخلاقی در لایه ای از اجتماع می پردازد. نقاشی های اِدوئار مانه، اوگوست رنوار، و ادگار دگااز زندگی پاریسی نشان می دهند که نقاشی صحنه های زندگی روزمره از نظر زیبایی یا کیفیت، لزوماً نازل تر از نقاشی هایی با موضوع های مهم تر نیست.
(یا: گونه) نوع ادبی یا هنری که وجه افتراقش ممکن است ساختار، درونمایه، یا سبک باشد. مثلاً رمان، یک ژانر ادبی است، و رمان تاریخی در دایرۀ شمول ژانرِ رمان قرار می گیرد. وسترنیک ژانر سینمایی است، و پوئم سمفونیژانری از موسیقی به شمار می رود. لازم به ذکر است که در موضوع هنر، از معادل های «گونه» و نیز «سنخ» برای واژۀ ژانر استفاده می شود.
ژانرهای ادبی. در ادبیات، ژانر برای طبقه بندی متون به کار می رود، و متن هایی با ساختار، درونمایه، یا سبک مشابه، در یک ژانر می گنجند. در کلی ترین حالت، ادبیات را به ژانرهای شعر، نثر، داستانی، و غیرداستانیمی توان تقسیم کرد. ژانر ممکن است بر ساختار اثر (مثل رباعی و قصیده)، درونمایۀ آن (مانند علمی ـ تخیلییا وسترن)، سبک اثر (ازجمله غناییو روایی)، کاربرد آن (همچون مرثیهیا خطابه)، و یا منبع اثر (مثل قصه های عامیانه) دلالت داشته باشد.
ژانرهای هنری. اصطلاح ژانر به طور خاص به نقاشی هایی اطلاق می شود که صحنه هایی آشنا از زندگی روزمره اند. یکی از نخستین استادان نقاشی از صحنه های زندگی روزمره، پیتر بروگلِمهتر بود. زندگی روستایی در هلند در تِنیرسهای پدر و پسر و آدریان بروئوورنیز تأثیر گذاشت. برادران لونَندر فرانسه نیز زندگی روستاییِ قرن ۱۷ را به تصویر کشیدند. هلند معدن نقاشی های زندگی روزمرۀ شهری به قلم یان ورمیر، پیتر دِ هوخ، گابریِل متسو، خرارت تربورخ، یان استن، و دیگران است. ژان باپتیست شاردنزندگی طبقۀ متوسط پاریسی را در قرن ۱۸ به تصویر کشید. ویلیام هوگارتاز خلال این نوع نقاشی به کندوکاو اخلاقی در لایه ای از اجتماع می پردازد. نقاشی های اِدوئار مانه، اوگوست رنوار، و ادگار دگااز زندگی پاریسی نشان می دهند که نقاشی صحنه های زندگی روزمره از نظر زیبایی یا کیفیت، لزوماً نازل تر از نقاشی هایی با موضوع های مهم تر نیست.
wikijoo: ژانر
پیشنهاد کاربران
موضوع ، دسته ، ترند ( در توئیتر )
واژه ژانر
معادل ابجد 258
تعداد حروف 4
تلفظ žānr
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: genre]
مختصات ( نْ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی ZAner
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد 258
تعداد حروف 4
تلفظ žānr
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [فرانسوی: genre]
مختصات ( نْ ) [ فر. ] ( اِ. )
آواشناسی ZAner
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
رسته
سبک. موضوع. دسته
موضوع
درون مایه، موضوع ، گونه
نوع ، گونه
نوعی ، سبک
درون مایه
شکل، نوع، طریق، نحو
موضوع, مدل, دسته, سبک
یک واژه فرانسوی به معنی سبک٬نوع٬مدل
سبک ، گونه و نوع
ژانر ( Genre ) :[ اصطلاح توییتر]وقتی اکثریت افراد دربارۀ موضوعی خاص صحبت کنند، می گویند فلان موضوع ژانر شده است. مثلاً وقتی حادثۀ پلاسکو اتفاق افتاد، ژانر توییتر، ساختمان پلاسکو بود.
دوستان محترم ژانر با سبک خیلی فرق داره مخصوصاً تو هنر. مدیران محترم سایت برای شما زشته که خیلی ها ژانر معنی کردن سبک شما هم چاپ کردید.
بهترین واژه که تا تا این لحظه براش گفته شده ( ( گونه ) ) است
بهترین واژه که تا تا این لحظه براش گفته شده ( ( گونه ) ) است
ژانر. دسته.
سبک. مدل. موضوع
سبک. مدل. موضوع
سنخ. طیف. جایگاه.
سبک، نوع، دسته و در کل به طبقه بندی در آثار ادبی سینمایی معماری و هنری اطلاق می گردد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)