چهارمضراب
/CAhArmezrAb/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
اصطلاح موسیقی است و این اصطلاح شاید از ۴ سیم تار قدیم گرفته شده باشد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
دانشنامه آزاد فارسی
نام یکی از فرم های موسیقی ایران در سال های اخیر. چهارمضراب یکی از مهم ترین و رایج ترین فرم های موسیقی است که اساساً بی کلام است و ساختمان آن براساس یک یا چند فیگور ریتمیک قرار دارد که «پایه» نامیده می شود و اغلب در وزن های ۸/۶،۱۶/۶و۴/۲ است و گاهی در وزن های دیگر نیز ساخته می شود. در ردیف موسیقی ایران نمونه های ساده ای از چهارمضراب وجود دارد، مانند چهارمضراب نوا، همایون، دلکش، ماهور، در ردیف موسی معروفی، و سه گاه که برخی از آن ها در شروع دستگاه نواخته می شود؛ مانند چهارمضراب نوا، همایون، و سه گاه و برخی مابین گوشه ها نواخته می شود، مانند چهارمضراب ماهور یا دلکش. گوشه مجلس افروز که امروز در ردیف موسیقی موجود است، در واقع نوعی چهارمضراب محسوب می شود. اولین هنرمندی که به شکل تخصصی روی چهارمضراب کار کرد، استاد ابوالحسن صبا بود که چهارمضراب های متنوعی را در همه دستگاه ها ابداع کرد. چهارمضراب ماهور او، که برخی به اشتباه آن را به درویش نسبت می دهند، بسیار معروف است. پس از صبا، فرامرز پایور، پرویز مشکاتیان، و حسین علیزاده، روی این فرم بیش از دیگران کار کردند و آثاری به صورت کتاب و نوار انتشار دادند. از چهارمضراب های معروف معاصر می توان چهارمضراب مخالف سه گاه اثر پایور؛ شورانگیز اثر مشکاتیان؛ بیات ترک اثر حسین علیزاده را نام برد.
wikijoo: چهارمضراب
پیشنهاد کاربران
چهارمضراب یک فرم از موسیقی سازی ( بدون آواز ) و متریک است که در موسیقی سنتی ایرانی رواج دارد. چهارمضراب معمولاً جزو تندترین بخش های موسیقی سنتی ایران دانسته می شود و عموماً میزان بندی 68 یا 616 دارد.
... [مشاهده متن کامل]
اجرای چهارمضراب در ابتدا روی سازهای تار و سه تار مرسوم بود و احتمال دارد که نام آن به نواختن هر چهار سیم این سازها توسط نوازنده اشاره کند یا به این اشاره کند که در اجرای این گونه موسیقی، زخمه هایی که با مضراب به سیم ها زده می شد، الگویی چهارتایی داشته اند. با این حال، چند وجه تسمیه احتمالی دیگر نیز برای چهارمضراب مطرح شده است. در دوره های معاصرتر، چهارمضراب برای سازهای دیگر از جمله ویولن و کمانچه نیز نوشته و اجرا شده است و اجرای آن با همراهی یک ساز ضربی نظیر تنبک یا با کمک دو ساز مختلف نیز متداول گشته است. در توصیف نحوهٔ اجرای چهارمضراب از اصطلاح های «پایه» و «واخوان» استفاده می شود که پایه به الگوی ساده ای که در زمینهٔ چهارمضراب مرتب تکرار می شود، اشاره می کند و واخوان به نت های تک تکی که بین الگوی پایه اجرا می شوند و ملودی چهارمضراب را شکل می دهند.
موسیقی شناسان در مورد کاربرد چهارمضراب اتفاق نظر ندارند؛ برخی آن را وسیلهٔ تمرین نوازنده می دانسته و از این جهت آن را با اتود در موسیقی کلاسیک غربی مقایسه کرده اند، دیگران آن را حاصل خلاقیت آهنگسازان برای کاهش یکنواختی اجرای موسیقی ردیفی دانسته اند و از دید عده ای هدف از اجرای چهارمضراب نمایش دادن مهارت نوازندهٔ ساز و استراحت دادن به خواننده بوده است.
در بین فرم های موسیقی سنتی ایرانی، چهارمضراب قدمت کمتری دارد. شکل گیری چهارمضراب های جدید را به درویش خان نسبت داده اند و از حبیب سماعی، ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، جواد معروفی، علی تجویدی و فرامرز پایور به عنوان سازندگان چهارمضراب های معروف نام برده می شود. از پایور آلبومی به نام چهارمضراب نیز برجای مانده است.
چهارمضراب یک فرم سازی ( بدون آواز ) و متریک در موسیقی ایرانی است که معمولاً طی یک فرآیند آهنگسازی — گاه از پیش و گاه حین بداهه نوازی — بر روی یک ضرب آهنگ پایه ساخته می شود. چهارمضراب معمولاً تندترین قطعهٔ موسیقی است و معمولاً میزان بندی 68 یا 616 دارد.
اجرای چهارمضراب ابتدا روی سازهای مضرابی نظیر تار، سه تار و سنتور متداول بوده و بعداً روی سازهای دیگر مثل ویولن رواج و توسعه پیدا کرده است. علی اکبر دهخدا در لغتنامه اش این حدس را مطرح می کند که چهارمضراب به این دلیل چنین نام گرفته که در آن بر هر چهار سیم تار نواخته می شود. دکتر خاچی نیز نظری مشابهی دارد؛ به عقیدهٔ او از آنجا که سیم های ساز تار به صورت جفتی تعبیه می شوند و از آنجا که در زمان چهارمضراب نوازی به یک جفت سیم زیر و یک جفت سیم بمتر همزمان زخمه زده می شود، نام چهارمضراب به آن داده شده است که ژان دورینگ معنای نام چهارمضراب را در نواختن چهار ضربه با مضراب بر روی یک سیم می داند. محمدعلی بهارلو نیز همین نظریه را مطرح کرده است و می گوید که در چهارمضراب های قدیمی که کوتاه هم بودند، پایهٔ چهارمضراب نیازمند چهار ضربه بود ( همچنین بخش § ساختار را ببینید ) . فرهاد فخرالدینی هم این دیدگاه را تأیید می کند و می نویسد که قدما پایه های چهارمضراب را با دو ضربه بر سیم سفید، یک ضربه بر سیم زرد و یک ضربه بر سیم بم اجرا می کردند که مجموعاً متشکل از چهار ضربهٔ مضراب بود. البته بهارلو اشاره می کند که پایهٔ خیلی از چهارمضراب ها چهارضربی نیست، و این نام کماکان بر حسب عادت برای توصیف این فرم استفاده می شود اگرچه وجه تسمیه اش برای همهٔ مصادیق این فرم دقیقاً صادق نباشد. محمدرضا لطفی نیز به این تنوع ضرب در پایهٔ چهارمضراب ها اشاره کرده و می گوید که برای ترکیب های دو ضربی، سه ضربی و . . . از اصطلاحاتی مثل «دو مضراب» و «سه مضراب» و . . . نیز استفاده می شود. برونو نتل وجه تسمیهٔ آن را چنین می داند که چهارمضراب به قدری سریع نواخته می شود که گویی چهار نفر دارند با مضراب هایشان ساز را همزمان می نوازند.


... [مشاهده متن کامل]
اجرای چهارمضراب در ابتدا روی سازهای تار و سه تار مرسوم بود و احتمال دارد که نام آن به نواختن هر چهار سیم این سازها توسط نوازنده اشاره کند یا به این اشاره کند که در اجرای این گونه موسیقی، زخمه هایی که با مضراب به سیم ها زده می شد، الگویی چهارتایی داشته اند. با این حال، چند وجه تسمیه احتمالی دیگر نیز برای چهارمضراب مطرح شده است. در دوره های معاصرتر، چهارمضراب برای سازهای دیگر از جمله ویولن و کمانچه نیز نوشته و اجرا شده است و اجرای آن با همراهی یک ساز ضربی نظیر تنبک یا با کمک دو ساز مختلف نیز متداول گشته است. در توصیف نحوهٔ اجرای چهارمضراب از اصطلاح های «پایه» و «واخوان» استفاده می شود که پایه به الگوی ساده ای که در زمینهٔ چهارمضراب مرتب تکرار می شود، اشاره می کند و واخوان به نت های تک تکی که بین الگوی پایه اجرا می شوند و ملودی چهارمضراب را شکل می دهند.
موسیقی شناسان در مورد کاربرد چهارمضراب اتفاق نظر ندارند؛ برخی آن را وسیلهٔ تمرین نوازنده می دانسته و از این جهت آن را با اتود در موسیقی کلاسیک غربی مقایسه کرده اند، دیگران آن را حاصل خلاقیت آهنگسازان برای کاهش یکنواختی اجرای موسیقی ردیفی دانسته اند و از دید عده ای هدف از اجرای چهارمضراب نمایش دادن مهارت نوازندهٔ ساز و استراحت دادن به خواننده بوده است.
در بین فرم های موسیقی سنتی ایرانی، چهارمضراب قدمت کمتری دارد. شکل گیری چهارمضراب های جدید را به درویش خان نسبت داده اند و از حبیب سماعی، ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، جواد معروفی، علی تجویدی و فرامرز پایور به عنوان سازندگان چهارمضراب های معروف نام برده می شود. از پایور آلبومی به نام چهارمضراب نیز برجای مانده است.
چهارمضراب یک فرم سازی ( بدون آواز ) و متریک در موسیقی ایرانی است که معمولاً طی یک فرآیند آهنگسازی — گاه از پیش و گاه حین بداهه نوازی — بر روی یک ضرب آهنگ پایه ساخته می شود. چهارمضراب معمولاً تندترین قطعهٔ موسیقی است و معمولاً میزان بندی 68 یا 616 دارد.
اجرای چهارمضراب ابتدا روی سازهای مضرابی نظیر تار، سه تار و سنتور متداول بوده و بعداً روی سازهای دیگر مثل ویولن رواج و توسعه پیدا کرده است. علی اکبر دهخدا در لغتنامه اش این حدس را مطرح می کند که چهارمضراب به این دلیل چنین نام گرفته که در آن بر هر چهار سیم تار نواخته می شود. دکتر خاچی نیز نظری مشابهی دارد؛ به عقیدهٔ او از آنجا که سیم های ساز تار به صورت جفتی تعبیه می شوند و از آنجا که در زمان چهارمضراب نوازی به یک جفت سیم زیر و یک جفت سیم بمتر همزمان زخمه زده می شود، نام چهارمضراب به آن داده شده است که ژان دورینگ معنای نام چهارمضراب را در نواختن چهار ضربه با مضراب بر روی یک سیم می داند. محمدعلی بهارلو نیز همین نظریه را مطرح کرده است و می گوید که در چهارمضراب های قدیمی که کوتاه هم بودند، پایهٔ چهارمضراب نیازمند چهار ضربه بود ( همچنین بخش § ساختار را ببینید ) . فرهاد فخرالدینی هم این دیدگاه را تأیید می کند و می نویسد که قدما پایه های چهارمضراب را با دو ضربه بر سیم سفید، یک ضربه بر سیم زرد و یک ضربه بر سیم بم اجرا می کردند که مجموعاً متشکل از چهار ضربهٔ مضراب بود. البته بهارلو اشاره می کند که پایهٔ خیلی از چهارمضراب ها چهارضربی نیست، و این نام کماکان بر حسب عادت برای توصیف این فرم استفاده می شود اگرچه وجه تسمیه اش برای همهٔ مصادیق این فرم دقیقاً صادق نباشد. محمدرضا لطفی نیز به این تنوع ضرب در پایهٔ چهارمضراب ها اشاره کرده و می گوید که برای ترکیب های دو ضربی، سه ضربی و . . . از اصطلاحاتی مثل «دو مضراب» و «سه مضراب» و . . . نیز استفاده می شود. برونو نتل وجه تسمیهٔ آن را چنین می داند که چهارمضراب به قدری سریع نواخته می شود که گویی چهار نفر دارند با مضراب هایشان ساز را همزمان می نوازند.

