چغندر قند

/oqondarqand/

معنی انگلیسی:
sugar beet

لغت نامه دهخدا

چغندر قند. [ چ ُ غ ُ دَ رِ ق َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) نوعی از چغندرکه به کار ساختن شکر و قند آید. قسمی چغندر که در کارخانه های بزرگ یا کارگاههای کوچک بوسایل صنعتی و شیمیائی قند و شکر از آن بدست آورند. آقای مسعود کیهان در کتاب جغرافیای اقتصادی خود در باره چغندر قند چنین نوشته اند: «چغندر بر دو نوع است : یک قسم آن که فعلاً هم زراعتش در ایران معمول میباشد برای خوراک اهالی و بعضی اوقات بحیوانات هم میدهند، زراعت این قسم چغندر را میتوان گفت تفننی و در کنار جالیزهای صیفی کاشته میشود، موقع کشت آن بهار و محصول آن در اوائل زمستان بدست می آید. این چغندر معمولاً قرمز و سفید و ریشه آن مدور است. قسم دیگر که اهمیت زراعتی و صنعتی دارد «چغندر قند» است. در ایران سابقاً زراعت کمی از این قسم چغندر شده و نتیجه خوبی داده و حتی قند و شکر هم بمقدار قلیلی از آن بدست آمده ولی بعد کارخانه قندسازی که در «کهریزک » بنا شده بود تعطیل گردید. ( این کارخانه پس از مدتی تعطیل دوباره بکار افتاد ). این اواخر دولت بخیال تأسیس کارخانه قندسازی افتاد و برای انتخاب محل زراعت چغندر قند متخصصینی از «چک اسلواکی » جلب و متخصصین مزبور در کرج و سایر نقاط امتحاناتی نموده و و راپرتهائی بدولت تقدیم داشته اند، حاکی از آنکه نتیجه آزمایشها بسیار درخشان و امید بخش بوده است و نشان میداده است که مقدار قند چغندر کرج 5 ر 23 درصد است در صورتی که در کشور چک اسلواکی مقدار قند چغندر بطور متوسط 16 و گاه 20 درصد میباشد و نیز مقدار محصول چغندر در کرج هر هکتار 51 تن بوده و در کشور چک اسلواکی حداکثر محصول در زمین های مرغوب از 40 تن در هر هکتار تجاوز نمیکند». ( از کتاب جغرافیایی اقتصادی کیهان ص 100 و 101 و 102 ). سپس آقای کیهان در کتاب خود به تصمیم گرفتن دولت در جلب و استخدام متخصصین خارجی برای نظارت در کشت چغندر و انتخاب بذر خوب و اراضی مرغوب اشاره میکنند و چنانکه میدانیم دنباله این آزمایشها و نتیجه تصمیم دولت بدانجا منتهی می گردد که کارخانه قند کهریزک براه افتاد و کارخانه های دیگری نیز بتدریج در مرکز و استانهای کشور تأسیس شد و کشت چغندر قند در ایران توسعه یافت. و نیز آقای مهندس ریاحی در کتابی بنام «کلیات صنعت قندسازی » که از انتشارات دانشگاه تهران است در فصل چهارم ذیل عنوان «چغندر قند و ترکیبات و زراعت آن » چنین نوشته اند: «برای روشن شدن مطالبی که بعدها مورد بحث قرار میگیرند لازم است که قبلا بدانیم چغندر چیست ؟ از کجا آمده ؟ از چه موادی ترکیب شده و این موادچه خواصی دارند و ارزش صنعتی آنها چه اندازه است.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نوعی از چغندر که بکار ساختن شکر و قند آید . قسمی چغندر که در کارخانه های بزرگ یا کارگاههای کوچک بوسایل صنعتی وشیمیائی قند وشکر از آن بدست آورند

دانشنامه عمومی

چغندر قند ( نام علمی: Beta vulgaris ) گیاهی است دو ساله از تیره اسفناج که به صورت گیاهی یکساله زراعت می شود. چغندر قند طی دوره رشد رویشی فاقد ساقه بوده و به صورت مجموعه ای از برگ های بزرگ افقی تا عمودی مشاهده می شود. طول دوره رشد برای تولید قند ۶ تا ۹ ماه می باشد. معمولاً در آب وهوای کوهستانی از رشد و کیفیت خوبی برخوردار است و در ایران مناطقی چون شهرستان اقلید، شهرکرد، تربت حیدریه چناران قوچان و میاندوآب بالاترین سطح کشت را دارند.
چغندر قند سازگاری وسیعی به شرایط محیط متنوع دارد به سرما و گرما نسبتاً مقاوم است تحمل خشکی را دارد به شوری خاک نیز مقاوم است. عوامل محیطی مانند حرارت، نور، طول روز و رطوبت خاک تا حد زیادی تعیین کننده نحوه رشد و ذخیره قند در ریشه می باشد. خاک های بارور، دارای زهکشی خوب، بافت متوسط و اسیدیته خنثی تا کمی قلیایی برای چغندر قند ایدئال است. عملکرد در خاک های نیمه سنگین بشرط وجود زهکشی خوب نیز مطلوب می باشد.
محصول زراعی چغندر، ریشه ای است بزرگ و آبدار که شامل سه قسمت است:
طوقه که قسمت بالایی ضخیم شده و برگ ها از آن منشأ می گیرد.
• منطقه کوتاه و صاف در زیر طوقه که گردن گفته می شود. گردن قطورترین منطقه ریشه می باشد.
• قسمت گوشتی ریشه که ذخیره قند در آن انجام می گیرد. مقدار قند در منطقه گردن و طوقه پایین است مقدار قند در ارقام اصلاح شده به ۱۶ تا ۲۰ درصد می رسد. امراض و کمبود مواد غذایی موجب افزایش ریزش برگ ها گشته و عملکرد را پایین می آورد زیرا در این حالت برگ های جدید به وجود می آید که صرفاً با مصرف قند ذخیره شده ریشه رشد می کند. معمولاً ساقه گل دهنده چغندر که در سال دوم رشد به وجود می آید از مرکز طوقه رشد می کند گل ها کوچک و در روی گل آذین خوشه ای مرکب به طور منفرد با دسته جات ۲ تا ۷ گلی مشاهده می شود خود عقیمی و دگرگشتی بر گیاه حاکم است باد عامل مهم در گرده افشانی بشمار می رود.
شته سیاه باقلا با نام علمی Aphis fabae از آفات عمومی محصولات زراعی است این شته بین ۲/۵ تا ۳ ملی متر طول داشته و به رنگ سیاه براق و گاهی تا سبز زیتونی دیده می شود این شته از شیره پرورده گیاه تغذیه و باعث پیچیدگی، پژمردگی و زردی برگ ها و حتی خشکیدن آن ها می گردد با این آفت می توان با سموم متأسیستوکس، دیمتوات و سوپر اسید مبارزه کرد. و مهم ترین آفت که از سال ۹۱ روبه رشد است کرم قوزه ویا لاروشبپرک است که کشاورزان اراک را تا حدودی دچار مشکل کرده است.
عکس چغندر قندعکس چغندر قندعکس چغندر قند
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

جدول کلمات

ساکارز

مترادف ها

sugar beet (اسم)
چغندر قند

پیشنهاد کاربران

Beet Sugar
چغندر قند
ساکارز
37. در یادداشتهای پیش گفته شد که نام گونه ای از Beta در هند به اسفناج داده شد و هنوز هم در چین اسفناج را به همین نام می نامند. همچنین نامی چینی ـ ایرانی برای نوعی Beta هست : ، kün - t'a، *gwun - d'ar، که از گیاهان گزیده سرزمین موـ لو ( Mo - lu ) ، *Mar - luk، در عربستان بود. در Čen su wen آمده که این گیاه امروزه بنادرست ken ta ts'ai یا ta ken ts'ai نامیده می شود که همان tien ts'ai ( "سبزی شیرین" ) است. استوارت نام آخری را همراه با kün - t'a آورده و آن را همان Beta vulgaris، چغندر قند سفید، دانسته که به گفته وی در چین می روید. اما لغزشش آنجاست که می گوید در گیاهنامه ها نامی از آن برده نشده. نامش هم در Čen lei pen ts'ao آمده و هم در Pen ts'ao kan mu و در دومی kün - t'a هم آمده که در اولی نیست. لی شی ـ چن درباره این نام می گوید توضیح داده نشده، و این نظر معمولاً نشانه بیگانه بودن واژه است، اما نام مأخذ خود را نمی گوید. تردیدی نیست که این kün - t'a تنها نگارش دیگری است از که پیشتر یاد شد. پیشینه فرونگاشت به دوره تانگ می رسد و در Yu yan tsa tsu آمده و در آنـــجا برگ yu tien ts'ao ( "گیاه با خالهای روغنی" ) با برگ kün - t'a مقایسه شده است. در این کتاب وصف kün - t'a نیامده، اما از همین اشاره گذرا می شود نتیجه گرفت که این گیاه در نیمه دوم سده نهم سراپا شناخته بوده است.
...
[مشاهده متن کامل]

در فارسی امروزی Beta vulgaris راچُغُندَر، čugundur یا چِگُندِر، čegonder می گویند و ابومنصور از آن نام برده است. تازی اش سِلق ( silk ) است. ظاهراً آوانگاشت چینی مربوط به دوره تانگ بر مبنای صورت فارسی میانه ای ازجنس
*gundar یا *gundur ساخته شده است. Beta vulgaris از گیاهان مدیترانه ای و باختر آسیایی است که تا پیرامون دریای خزر و ایران کشت می شود. به گفته دوکاندول، دیرندگی کشت آن به بیش از سه یا چهار سده پیش میلاد نمی رسد. از دید من تصویر مصری که اف ووینگ در تأیید فرضیه کشت چغندر در مصر باستان آورده قانع کننده نیست.
بنابراین، هرچند هیچ مدرکی نمایانگر ورود Beta vulgaris به چین در اختیار نداریم، چه بسا که این گیاه در دوره تانگ، شاید به دست اعراب که بسیاری واژه ها و محصولات ایرانی را به چین آوردند، وارد آن سرزمین شده باشد. به همین دلیل در اسناد چینی گاه واژه های ایرانی را به تاـ شی ( Ta - ši ) ( اعراب ) نسبت داده اند؛ برای مثال شماره های تاس که در واقع فارسی است، اما آن را به اعراب بسته اند.
نام چینی راستین این گیاه tien ts'ai است که نویسه نخست آن از لحاظ صدا و معنا با tien ( "شیرین" ) توضیح داده می شود. لی شی ـ چن tien ts'ai را همان kün - t'a می داند. کهن ترین توصیف tien ts'ai را سو کون ( Su kun ) از دوره تانگ به دست داده است؛ او برگهــــــایش را به šen ma Actea spicata، از گیاهان تیره آلاله مانند کرده و افزوده مردم جنوب جوانه های آن را با بخار پخته می خورند و خوراکی است بسیارخوشمزه و خوشبو . هرچند بروشنی گفته نشده که tien ts'ai گیاهی است وارداتی.
38. در صفحات پیش از متن ارزشمند T'an hui yao یاد کردیم که در آن نام محصولات گیاهی سرزمینهای بیگانه که به درخواست روشن فغفور تایی تسون ( T'ai Tsun ) از دودمان تانگ در سال 647 م به دربار وی فرستاده شد آمده است. در این متن، پس ازنام بردن از اسفناج نپال، آمده است: "در میان آنها ts'o ts'ai ( "سبزی شراب" ) نیز بود با برگهای پهن و دراز. طعمی چون شراب خوب دارد و k'u ts'ai ( سبزی تلخ، کاهو، Lactuca ) که بظاهر چون
kü است، اما برگهای آن درازتر و پهن تر است. گرچه به نسبت تلخ است، خوردن دراز مدتش سود آرد. hu k'in بظاهر چون k'in ( "کرفس"، Apium graveolens ) است و خوشبو. "
از این توصیف می توان بر می آید گویا سبزی ts'o ts'ai گونه ای از Lactuca Cichorium، یا Sonchus بوده است. این جنسها ارتباطی نزدیک با یکدیگر دارند و همگی از تیره Cichoraceae اند و چینی ها با گذاشتن نامهائی چند بر آنها موجب درآشفتگی شان با هم شده اند. دو کاندول گمان می کرد که کاهو ( Lactuca sativa ) در دورانهای قدیم در چین شناخته نبوده، زیرا به گفته لوریرو ( Loureiro ) ، اروپاییان آن را به ماکائو برده بودند. نگر برتشنایدر درباره این گفته این است که شاید دوکاندول درست رفته هر چند در گیاهنامه ها سخنی از ورود آن به چین در میان نیست؛ به نظر نمی رسد نویسندگان پیش از دوره تانگ ( 906 - 618 ) از šen ts'ai ( نام متداول کاهو در پکن ) یا pai - kü نام برده باشند. " دوکاندول در این مورد نیز به این مطلب استناد کرده و آن را در کتاب خود خاستگاه گیاهان بستانی ( ص 96 ) آورده است. به هر روی ، مسئله به این سادگیها نیست. چه بسا برتشنایدر در آن زمان گیاهنامه های چینی را به نسبت سطحی خوانده باشد، زیرا در آنها برخی گونه های Lactuca بروشنی دارای خاستگاه بیگانه دانسته شده است. وی بیست و پنج سال سپس این باری دیگر در همین موضوع نوشت، و کمترین سخنی از ورود این گیاه به چین نگفت و برعکس از نوشته او برمی آید که Lactuca، Cichorium و Sonchus از دوران باستان بومی چین بوده اند، زیرا در Pen kin و Pie lu از سبزی تلخ ( k'u ts'ai ) نام برده شده است.
گمان می رود نامهای pai kü و ku kü نام Cichorium endivia تره فرنگی، آندیو باشند؛ و wo - kü نام Lactuca sativa [کاهو]، لی شی ـ چن در توضیح نام آخری به نقل از Mo k'o hui si نوشته پن چن ( P'en Čen ) ، در نیمه نخست سده یازدهم، می گوید wo ts'ai ( "سبزی wo" ) از سرزمین کوا ( Kwa ) آمده و نامش را از همین جا گرفته است. در Ts'in I lu نوشته تائو کو ( T'ao ku ) از دوره سونگ، آمده است: فرستادگانی از سرزمین کوا ( Kwa ) به چین آمدند و به درخواست مردم تخم نوعی سبزی را پخش کردند؛ پاداش این کار آنان چنان سخاوتمندانه بود که این سبزی ts'ien kin ts'ai ( "سبزی هزار اشرفی" ) نامیده شد؛ اکنون این سبزی را wo - kü می نامند. " این افسانه ها گنگ و کودکانه و بدور از درستی تاریخی اند. هیچ سرزمینی به نام کوا نیست و این نا . . .

بپرس