چاپ

/CAp/

مترادف چاپ: افست، طبع، منتشر، نشر، باسمه، دروغ، شایعه، گزافه، اغراق

لغت نامه دهخدا

چاپ. ( اِ ) طبع. باسمه. عملی است که بواسطه آن میتوان از روی یک نوشته چند نسخه شبیه به آن تهیه کرد. ( لغات نو فرهنگستان ). طبع و باسمه و تافت و انطباع و تافتگی از روی خط و نوشته. ( ناظم الاطباء )؛ چاپ اول ، طبع نخستین کتابی ؛ چاپ عبدالرحیم ، طبع او. چاپ سنگی و چاپ سربی و چاپ ژلاتینی از انواع طبع است. || دروغ. گزافه. اغراق. در وجه اشتقاق این کلمه عقاید مختلف اظهار شده است. بعض دانشمندان کلمه چاپ را مأخوذ از «چاو» دانسته اند ( لفظ «چاو» یک کلمه چینی است و شرح آن درجای خود بتفصیل آمده است برای اطلاع به «چاو» رجوع شود ) از جمله دانشمند فقید عباس اقبال در مجله بهار سال 2 شماره 8 تحت عنوان «چاو، چاپ ، اسکناس » مینویسد: «چیزی که به احتمال قوی میتوان گفت این است که دو لفظ «چاپ » و «چاپ خانه » ( معمول امروزی ) همان «چاو» و «چاوخانه ٔ» قدیم است که با اندک تحریف ، یعنی با تبدیل «و» به «پ » به این صورت در آمده...» و نیز آقای پورداود استاد دانشگاه در تعریف لغت «چاو» نوشته اند:
«... ( چاو ) از این گذشته در زبان فارسی به هیئت «چاپ » و «چاپخانه » مانده که بجای کلمات عربی «طبع» و «مطبعه » بکار میرود شک نیست که این کلمه یادگار روزگار «کیخاتوخان » و از «چاو» و «چاوخانه » آن زمان است در هند هم این کلمه بجای مانده چهاب ، چهاپه ، چهاپه خانه ، چهاپاتی و چهاپتا ( چاپ کردن ) موجود است ». ( هرمزدنامه ص 224 ). اما دانشمندان دیگر با تحقیقات بیشتری که در این خصوص بعمل آورده اند اشتقاق «چاپ » را از چاو بعید می دانند و این عقیده را رد می کنند. آنان معتقدند که «چاپ » از لفظ «چهاپ » و «چهاپه » هندی گرفته شده است از جمله آقای مجتبی مینوی استاد دانشگاه در پایان مقاله ای تحت عنوان «ترجمه علوم چینی بفارسی در قرن هشتم هجری » مینویسد: «... چاپ از لفظ «چهاپه » هندی مشتق است و این جانب تفصیل این مطلب را در ذیل مقاله ای که راجع به رفتن محصلین ایرانی بفرنگستان تحت عنوان اولین کاروان معرفت ،در مجله یغما نوشته بیان کرده ام.» ( مجله دانشکده ادبیات شماره 1 سال سوم مهر ماه 1334 ). اینک تفصیل آن مطلب را از ذیل مقاله «اولین کاروان معرفت » در اینجا میاوریم : «در باب کلمه چاپ ( و اینکه این لفظ از کجا آمده است ) عقاید مختلف اظهار شده است و چندی پیش یکی ازفضلای ایران حدس زد که شاید این کلمه از لفظ«چاو» مغولی آمده باشد. لفظ «چاو» بر پولی اطلاق میشده است که هفتصد سال پیش در ایران از کاغذ یا چرم میساخته اند و بر آن مهر میزده اند یا علاماتی نقش میکرده اند ولی بسیار مستبعد است که این کلمه ربطی با لفظ چاپ داشته باشد. در سفرنامه های ایرانیان که در حدود صد و سی چهل سال پیش نوشته شده است کلمه طبع و چاپ مکرر آمده است و محتاج به گفتن نیست که فن چاپ در ترکیه و هندوستان و مصر زودتر از ایران رائج شد. کسانی که کتب چاپ ترکیه و مصر را دیده بودند این صنعت را به لفظ طبع و طباعت میخواندند و آنهائی که به هندوستان سفر کرده بودند و کتابهای چاپ هند را دیده بودند لفظ «چهاپه » یا «چاپ » را بکار میبردند ( مثل میرزا ابوالحسن خان شیرازی و میرزا ابوطالب خان اصفهانی ) - در سفرنامه میرزاابوطالب خان هر دو لفظ استعمال شده است.در زبان هندی لفظ چاپ بمعنی مُهر است و پارچه هایی را که ( مثل چیت و قلمکار ) بوسیله مهرها یا قالبهای چوبی نقش میکنند «چهاپانیا» و «چهاپاره » میگفته اند. وچون صنعت طباعت شبیه به همین مهر زدن و نقش کردن بوسیله قالب است همان چهاپه را در این مورد نیز بکار برده اند. در مسیر طالبی یعنی سفرنامه میرزا ابوطالب خان اصفهانی این عبارت آمده است : «ذکر کارخانه تبع ( کذا ) یعنی چهاپه گری کتاب و تصویر، از صنعتهای مفید است فایده چهاپه کتاب نشر علم است که علت غائی و علماء و مصنفین میباشد... و طریق آن صنعت بواسطه وجود آن در کلکته بمردم ظاهر است » پانزده سال بعد از اومیرزا صالح در سفرنامه خود نوشت که در سال 1445 م.در هلند اختراع چاپ زنی شده و در سال 1477 م. صنعت مزبور را بانگلند آورده در سال 1536 م. باسمه کردن تصاویر در بالای مس و نسخه آن بر روی کاغذ در انگلند اختراع گردیده. میرزاصالح در کتاب خود مکرر از چاپ وچاپخانه و چاپ کردن و استاد چاپ زن و چاپ شدن و چاپ زدن و از چاپ بیرون آمدن بحث میکند» ( مجله یغما شماره هشتم سال ششم آبانماه 1332 ). بدیهی است از دو عقیده که دانشمندان درباره اشتقاق کلمه «چاپ » اظهار داشته اند عقیده دوم صائب تر و اشتقاق «چاپ » از «چهاپ » و «چهاپه » ( چنانکه آقای مینوی نوشته و استدلال کرده اند ) صحیح تر مینماید.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

نقش کردن نوشته هاوتصاویردرروی کاغذبوسیله حروف، سربی وکلیشه وماشین های مخصوص این کار
( اسم ) نقش کردن نوشته ها و تصویرها روی کاغذ بوسیل. آلات و ابزاری مخصوص: طبع . یا چاپ سنگی.طبع نوشته ها و غیره بوسیل. تحریربرروی صفح. مخصوص وانعکاس آن بر روی کاغذ. یا چاپ سربی طبع نوشته ها و غیره بوسیل. حروف سربی .
طبع : باسمه . عملی است که بواسط. آن میتوان از روی یک نوشته چند نسخ. شبیه به آن تهیه کرد . یا دروغ . گزافه . اغراق . در وجه اشتقاق این کلمه عقاید مختلف اظهار شده است .

فرهنگ معین

[ هند. ] (اِ. ) نقش کردن نوشته ها و تصاویر روی کاغذ به وسیلة ماشین های ویژة این کار، طبع . ،~ سنگی طبع نوشته ها و غیره به وسیلة تحریر بر روی صفحة مخصوص و انعکاس آن بر روی کاغذ. ،~ سربی طبع نوشته ها و غیره به وسیلة حروف سربی . ،~ مسطح طبع نوشته ها به

فرهنگ عمید

۱. تکثیر و تولید نوشته به تعداد زیاد.
۲. نقش کردن تصویر یا نوشته برروی کاغذ یا پارچه.
۳. تولید و انتقال فیلم بر روی کاغذ عکاسی.
۴. (اسم ) تمامی نسخه های یک کتاب که در یک زمان منتشر می شود: چاپ دوم کتاب.

فرهنگستان زبان و ادب

{print} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از زیرگزینه های پرونده که برای چاپ پروندۀ مورد نظر به کار می رود متـ . چاپ کردن

گویش مازنی

/chaap/ دروغ

دانشنامه عمومی

چاپ را در اصطلاح، انتقال مطالب شامل نوشته ها، تصاویر، اعداد و علائم بر روی یک حامل فرم و انتقال آن بر روی یک سطح چاپ شونده و تکثیر آن به شمارگان زیاد می گویند.
از مهم ترین رخدادهای تاریخ، اختراع حروف چاپی مستقل و دستگاه چاپ بوده است که به تصور غالب، اولین بار، یوهانس گوتنبرگ ( ۱۴۶۸–۱۳۹۷ ) آلمانی در سال ۱۴۵۶ میلادی آن را اختراع کرد؛ اما در حقیقت اختراع فن چاپ به قرن ها پیش از گوتنبرگ برمی گردد.
ادوار تاریخی چاپ و تحولات آن از ابتدا تاکنون به طور کلی به ۶ دسته تقسیم بندی می شود:
• پیش از تاریخ و آغاز دوران تاریخی
• دوران باستان
• دوران چینی ها
• دوران هنری
• دوران مکانیک
• دوران فتو مکانیک[ ۱]
این دوران از آغاز خط نویسی و پیش از آن تا حدود قرن ۲۰ میلادی را شامل می شود.
آشوریان چند هزار سال پیش از میلاد بر خشت هایی از گل رس مُهر می زدند. انگشترهای خاتم نیز که در زمان باستان استفاده می شد بر همین اساس کار می کرد، چاپ باسمه نیز قرن ها قبل از گوتنبرگ در چین شناخته شده بود، در دوران حکومت سلسلهٔ تانگ در چین ( ۹۰۶–۶۱۸ ) ، قدیمی ترین نمودهای صنعت چاپ دیده شده است. در این دوره، نقش ها بر روی صفحه ای چوبی حکاکی، و بعد بر روی پارچه چاپ می شد. اولین اشاره به چاپ، در سال ۵۹۳ و یک فرمان حکومتی چینی است که در آن، امپراتور ون تی، دستور می دهد تصاویر و متون بودایی را چاپ کنند. این متون را اول بر قطعه ای کاغذ نازک می نوشتند و بعد آن را بر صفحه ای چوبی می چسباندند و متن را بر روی چوب حکاکی می کردند تا یک «زینک» چوبی بسازند و از آن برای چاپ متن استفاده کنند. این شیوه زمان زیادی می برد، چرا که هر صفحه از کتاب باید بر یک صفحهٔ چوبی جداگانه حکاکی می شد.
قدیمی ترین کتاب چاپی[ ۲] که تاکنون پیدا شده است، یک متن مذهبی بودایی است که در سال ۸۶۸ چاپ شده، این متن در غار دون هوانگ در جادهٔ ابریشم کشف شده است. در قرن نهم، کتاب های چاپی با تیراژ بالا در شو ( ایالت چچوان امروز ) عرضه شد و دلالان خصوصی امکان خرید آن ها را داشتند. کمی بعد، فن چاپ به ایالت های دیگر نیز گسترش یافت و در اواخر قرن نهم، در تمام چین رواج یافت. کتاب هایی نظیر کتاب های کنفوسیوسی، متون بودایی، فرهنگ های لغت، کتاب های ریاضیات و . . . در این دوران چاپ شده است. این فن به سرعت پیشرفت کرد و در سال ۱۰۰۰ میلادی، کتاب های صحافی شده به سبک امروز، جانشین تومارها شد.
عکس چاپ
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

چاپ (printing)
تکثیر نسخه های متعدد از نوشته یا تصویر روی کاغذ، مانند تولید کتاب یا روزنامه، یا روی انواع مواد، مانند ظرف های پلاستیکی. در آغاز برای چاپ، از کلیشه های چوبی استفاده می کردند. پس از آن، استفاده از حروف چوبی کنده کاری شده یا حروف فلزی ریخته شده در قالب و ماشین های دستی رایج شد. امروزه، چاپ با ماشین هایی صورت می گیرد که کنترل الکترونیکی دارند. فرآیندهای رایج چاپ عبارت اند از حروف چینی نوری الکترونیکی۱، چاپ افست (مسطح)۲، و چاپ گراوور۳.
منشأ. از قرن ۶م، هنر چاپ با کلیشۀ چوبی را در چین می شناختند. در قرن ۱۱م، استفاده از حروف متحرک رایج شد. در اروپا، تا قرن ۱۴م، کسی با فرآیند چاپ آشنا نبود. در قرن ۱۵م، یوهانس گوتنبرگ۴ آلمانی آن را دوباره اختراع کرد و هنر چاپ از آلمان به ایتالیا، فرانسه، و انگلستان گسترش یافت.
نیروی بخار. تا قرن ۱۹ پیشرفت دیگری در فرآیند چاپ روی نداد. در این قرن، نیروی بخار جای ماشین های چاپ دستی را گرفت و تولید بی وقفه را امکان پذیر کرد. حروف چینی دستی که در آن هر حرف کوچک فلزی را با دست از داخل گارسه برمی داشتند و به صورت سطری می چیدند، جای خود را به ماشین هایی داد که با صفحه کلید کار می کردند. لاینوتایپ فرآیندی بود که در آن از فلز مذاب استفاده می شد. در این فرآیند هر سطر از متن به صورت یکپارچه ریخته می شد و برای چاپ روزنامه، مجله، و کتاب به کار می رفت. این فرآیند را اوتمار مرگنتالر۵ در ۱۸۸۶ اختراع کرد و تا دهۀ ۱۹۸۰ رایج بود. مونوتایپ در چاپ کتاب به کار می رفت و رشته ای حرف و نشانۀ مجزا و قابل تصحیح با دست تولید می کرد. در ۱۸۸۹ تالبرت لانستون۶ (۱۸۴۴ـ۱۹۱۳) آن را در امریکا اختراع کرد. این پیشرفت ها با همۀ اهمیتی که داشتند تحولی بنیادی ایجاد نکردند و صرفاً روش هایی بودند که عملیات پایۀ حروف چینی را سریع تر صورت می دادند و فرآیند واقعی چاپ با فشردن حروف آغشته به مرکب روی کاغذ و با استفاده از ماشین چاپ سربی صورت می گرفت.
تحولات قرن ۲۰. در دهۀ ۱۹۶۰، ماشین چاپ افست و روش گراورسازی مطرح شدند. در فرآیند چاپ افست، عمل چاپ با استفاده از سطح تخت مرکب خورده صورت می گیرد. گراورسازی برای چاپ نشریاتی به کار می رود که تیراژ بالایی دارند و در آن از صفحه هایی دارای فرورفتگی استفاده می کنند. در دهۀ ۱۹۶۰، با پیدایش ماشین های حروف چینی نوری الکترونیکی، عملیات حروف چینی و تصحیح به ترتیب ماشین نویسی امکان پذیر شد و دیگر به کارگاه حروف چینی با فلز مذاب، با دود و بخار خطرناک، خرده های سرب، و سروصدا، نیاز نبود و فقط تهیۀ زینک و ادارۀ ماشین های چاپ به روش سنتی صورت می گرفت. در دهۀ ۱۹۷۰، چاپ بدون زینک آغاز شد. در این روش، از فرآیندهای گوناگونی مانند باریکۀ لیزر رایانه ای یا فواره های پیوستۀ مرکب استفاده می شود. در روش اخیر، مرکب به شیوۀ آکوستیکی تجزیه و به قطره های ریز و هم اندازه ای تبدیل می شود که تحت کنترل رایانه بار الکترواستاتیکی پیدا می کنند. با استفاده از اسکنرهای نوری، می توان تصاویر را به رایانه نیز منتقل کرد.
چاپ در ایران. چاپ از واژۀ چینی چاو به معنی پول کاغذی گرفته شده که در عهد سلطنت گیخاتوخان رایج شد (۶۹۳ق) و می توان آن را اولین طریقۀ چاپ در ایران شمرد، اما نخستین چاپ خانۀ عربی و فارسی ظاهراً در حدود ۱۰۲۰ تا ۱۰۳۰ق به وسیلۀ کشیشان کرملی در اصفهان دایر شد. این چاپخانه را بَصمه خانه می نامیدند. ارمنیانی که شاه عباس اول به اصفهان کوچانید در ۱۰۵۰ق چاپ خانه ای در جلفای اصفهان تأسیس کردند. عباس میرزای ولیعهد، مشوق ایجاد مطبعۀ چاپ سربی شد و آقا زین العابدین تبریزی چاپ خانه ای را نخست در تبریز و بعد از چندی به فرمان فتحعلی شاه در تهران تأسیس کرد و رساله های «فتحنامه» و «آبله کوبی» را به زبان فارسی، اما با حروف عربی به چاپ رسانید (۱۲۳۳ق). چاپ سنگی در حدود ۱۲۴۰ق به ایران راه یافت. با ازدیاد مدارس و مطبوعات، چاپ و چاپ خانه در ایران تدریجاً رواج و رونق گرفت و چاپ خانه های متعدد و مدرن نیز به وجود آمدند.
electronic phototypesettingoffset printinggravure printJohannes GutenbergOttmar MergenthalerTolbert Lanston

مترادف ها

impression (اسم)
تاثیر، اثر، گمان، خیال، احساس، عقیده، ادراک، چاپ، خاطر، خاطره، نشان گذاری، جای مهر

printing (اسم)
طبع، چاپ، چاپ پارچه، باسمه زنی

stamp (اسم)
مهر، نشان، نوع، داغ، جنس، نقش، چاپ، استامپ، تمبر، باسمه

press (اسم)
جمعیت، فشار، ماشین فشار، ازدحام، چاپ، دستگاه پرس، مطبوعات، پرس، جراید، ماشین چاپ، مطبعه، منگنه

edition (اسم)
ویرایش، چاپ

print (اسم)
چاپ، عکس چاپی

فارسی به عربی

انطباع , تابع , صحافة , طباعة , طبعة

پیشنهاد کاربران

سلیم
چاپ: وقتی دبستانی بودیم به بچه هایی که از روی یکی دیگر می نوشت یا نقاشی می کرد می گفتیم فلانی چاپ می کنه، یعنی مانند نویسی یا مانند نگاری می کند.
سلیم
چاپ: مانند نویسی ماشینی، مانند نویسی رایانه ای
در لری میگوییم چاو و رو که چاو همان چاپ و رو همان روایت میباشد.
چاپ. نوشتِند.
در آبادیس که نوشتِند میکنیم گاه شپه ( شبه؛اشتباه ) میکنیم ، که باید آن نوشتِند را درست نماییم .
واژه چاپ ترکیه دوست عزیز
اگه ترکی نبود نمیتونست به شکل چاپماق استفاده بشه
مثلا سوار رو نمیشه سوارماق نوشت چون ترکی نیست حداقل این ظاهرش
آت چاپار
یعنی اسب پاهاشو میکوبه زمین
به دلیل کوبیدن مهر در همچین معنایی استفاده میشه
با احترام به نظر محققین بنده اعتقاد دارم که کلمه چاپ به زمانی بر می گردد که مهر اختراع شده است و ز مانی که ان مهر رابر کاغذ یا پارچه می زده اند لفظ چاپ را به کار می برده اند وبه کسی که حامل آن نامه مهر شده بوده که ان را به صاحب برساند چاپار می گفته اند
...
[مشاهده متن کامل]

واحتمال می دهم کلمه چاپلوس در اصل ( چاپ بوس ) بوده است چون وقتی ما موری اثر ان مهر را می گرفته ان را می بوسیده است
الان هم این امر رواج دارد وقتی کسی حکمی از بزرگی می گیرد ان را می بوسد

چاپ به احتمال زیاد لغتی فارسی است که حتی در دوران هخامنشیان هم استفاده می شده است ؛ چه اینکه پیام های مهم و نامه های حکومتی در آن دوران به وسیله ی سوارانی تندرو به مقصد می رسیده است که به آن ها چاپار گفته می شده است ؛ چاپ آر ؛ به معنی آورنده ی پیام مهم .
چاپ در سنسکریت چاپه cApa و به معنی رنگین کمان، نگاره ای کماندیس است که در آسمان کشیده شده است.
واژه چاپ
معادل ابجد 6
تعداد حروف 3
تلفظ čāp
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [سنسکریت]
مختصات ( اِ. )
آواشناسی CAp
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع واژگان مترادف و متضاد
میشه تو فکر نکنی، آبروی تیره و طایفه رو بردی با این فکر کردنت.
هروقت عذری و اوزرا تورکی شد ترکیب چ و پ هم ترکی میشه چپ اندیش.
#چاپ
واژه آریایی با بیش از ۶ هزار سال
دیرینگی که به اشتباه آن را ترکی میدانند این واژه از ایرانی به ارمنی و از انجا به ترکی عثمانی راه یافته است
آریایی: *chapp -
پهلوی و ارمنی :�չափ� ( čʿapʿ
...
[مشاهده متن کامل]

پارسی: چپک‎� ( čapak ) , �چپه‎� ( čape ) .
هندی: छापना� ( chāpnā
این واژه در آریایی زبانها یعنی هندوها و ایرانیان بکار میرفته و سپس به زبان ترکها راه یافته است و واژه با بن مایه تورکی و مغولی نیست
بن مایه و مرجع:
Turner, Ralph Lilley� ( 1969–1985 ) , “chapp”, in�A Comparative Dictionary of the Indo - Aryan Languages, London: Oxford University Press
McGregor, Ronald Stuart� ( 1993 ) , “छापना”, in�The Oxford Hindi - English Dictionary, London: Oxford University Press

#چاپ
واژه آریایی با بیش از ۶ هزار سال
دیرینگی که به اشتباه و از نادانی آن را ترکی میدانند این واژه از ایرانی به ارمنی و از انجا به ترکی عثمانی راه یافته است
زمانی که ترکهای چینی وجود نداشتند اریایی ها از این واژه به چم و معنی فشردن دو سطح بر روی هم بهره می بردند
...
[مشاهده متن کامل]

آریایی: *chapp -
پهلوی و ارمنی :�չափ� ( čʿapʿ
پارسی: چپک‎� ( čapak ) , �چپه‎� ( čape ) .
هندی: छापना� ( chāpnā
این واژه در آریایی زبانها یعنی هندوها و ایرانیان بکار میرفته و سپس به زبان ترکها راه یافته است
بن مایه و مرجع جهت افراد خوش خیال که فکر می کنند این واژه از بن ترکی است تا از خیال خام خارج شوند
Turner, Ralph Lilley� ( 1969–1985 ) , “chapp”, in�A Comparative Dictionary of the Indo - Aryan Languages, London: Oxford University Press
McGregor, Ronald Stuart� ( 1993 ) , “छापना”, in�The Oxford Hindi - English Dictionary, London: Oxford University Press

چاپ. چاپماق. چاپقین. چاپلیق. تورکی است
در ترکی
basmak : چاپ کردن
basımlamak : نشر کردن ، چاپ کردن
baskı : چاپ ، انتشار
کف زدن در زبان ملکی گالی بشکرد
گرته، گرته زنی، گرته برداری
طبع
پارچه سازی
مطبوع
چاپ و چاپخانه ( 1 ) ، صنعت تکثیر نوشته ها و تصاویر بر روی کاغذ، که با اختراع دستگاه چاپ توسط گوتنبرگ، در 1436/840، تحولی بزرگ یافت . این مقاله در باره مباحث کلی ، چاپ و چاپخانه در ایران و چاپ و چاپخانه در جهان عرب است .
...
[مشاهده متن کامل]

1 ) کلیات . فن چاپ ، همچون کاغذسازی ، از ابداعات چینیان است ( برای گاه شماری تحولات فن چاپ و کاغذسازی از ابتدا تا 906/ 1500 رجوع کنید به شعبان عبدالعزیز خلیفه ، ص 157ـ191 ) . اما چاپ رایج در شرق دور، هم به لحاظ شیوه و هم به لحاظ هدف ، تفاوتی عمده با چاپ در دوره جدید داشت . چاپ آسیایی ، اغلب ، باسمه ای بود و با الواح چوبی یا فلزی انجام می شد، نه با حروف متحرک . هدف از آن نیز، بیشتر، تکثیر تصاویر یا متون مقدّس و جادویی بود، نه انتشار علم به معنای عام ( بورستین ، ص 36؛ در باره تحولات چاپ باسمه ای و دیگر انواع چاپ برجسته رجوع کنید به دوما، ج 2، ص 868ـ885، ج 3، ص 958ـ964؛ نیز رجوع کنید به باسمه * ) . با این وصف ، حروف متحرک نیز اختراع چینیان است . گونه ای ابتدایی از این حروف چاپی نخستین بار در دوره چینگ لی ( 433ـ440/ 1041ـ 1048 ) به وسیله صنعتگری به نام پی شنگ ساخته شد، اما دشواری تهیه و استفاده از بیش از سی هزار نشانه چاپی برای زبان بدون الفبای چینی ، مانع رواج این شیوه شد ( بورستین ، ص 40؛ مرکلی، ص 5؛ برای اطلاع از ابتکارات چاپچیهای کره ای در چاپ باسمه ای و حروفی تا پیش از گوتنبرگ رجوع کنید به استیپچویچ ، قسم 2، ص 17ـ23؛ بورستین ، ص 41ـ42 ) . چاپ در خاور دور پیش از آنکه به خدمت علم درآید، در زندگی روزانه مردم به کار می رفت . چاپ روی منسوجات و چاپ کارتهای بازی سنّتهایی دیرینه دارد. همچنین چاپ اسکناسهای چرمی و کاغذی سالها در میان چینیان و پس از آن مغولان رایج بود. در اواخر قرن چهارم / اوایل قرن یازدهم تشکیلاتی گسترده در چین برای چاپ پول کاغذی فعال بود که سالانه چهار میلیون قطعه اسکناس منتشر می ساخت ( بورستین ، ص 38ـ40؛ در باره تلاش برای چاپ پول کاغذی در ایران عصر ایلخانی رجوع کنید به چاو* ) .
مسلمانان ، سالها پیش از اختراع دستگاه گوتنبرگ ، از طریق ارتباط با شرق از مصارف گوناگون این صنعت آگاهی یافتند ( رجوع کنید به سامرائی ، ص 49؛ کالدی ـ ناگی ، ص 201 ) . مسلمانان در اواخر سده سوم در مشرق اسلامی و اندلس به شیوه چینیان کتابهایی چاپ می کردند. بیش از پنجاه سند کشف شده در نزدیکی فیوم مصر، متعلق به سالهای 278 تا 751، با قالبهای چوبی بر روی پوست ، کاغذ و پارچه چاپ شده اند ( رجوع کنید به استیپچویچ ، قسم 1، ص 249ـ250؛ سامرائی ، همانجا ) . به رغم این شواهد، گاه مسلمانان مانعی در برابر انتقال فن چاپ از خاور دور به اروپا دانسته شده اند ( کارتر، ص 213؛ قس سامرائی ، ص 48ـ51 که گسترش صنعت کاغذسازی و چاپ باسمه ای در مغرب اسلامی را زمینه ساز دستیابی اروپاییان به صنعت چاپ می داند ) . اما ظاهراً اکراه مسلمانان از به کارگیری فن چاپ ، که در این دوره فقط با الواح چوبی ممکن بود، بیش از آنکه دلیلی دینی داشته باشد، دلایل فنی و هنری داشته است . پیشرفت مسلمانان در هنر خوشنویسی و کتاب آرایی چندان چشمگیر بود که تا مدتها کتابهای ساده چاپی نمی توانست در بازارهای اسلامی جایی باز کند ( رجوع کنید به سامرائی ، ص 49؛ برای نمونه ای از مقاومت نساخان در برابر ترویج چاپ رجوع کنید به خلیل صابات ، ص 299 ) .
دومین تحول بزرگ در تاریخ چاپ هنگامی رخ داد که گوتنبرگ در خلال سالهای 1436 تا 1444/ 840 تا 848 قالب حروف یا ماتریس را اختراع کرد و با استفاده از حروف فلزی متحرک شیوه نوین چاپ را پدید آورد. او نخست برای هر یک از حروف ، حرکتها و نشانه های سجاوندی ، یک سنبه نشانی از فلز سخت ساخت . بعد سنبه را در فلزی نرم تر کوبید تا قالبی برای ریختن قطعاتی مشابه همان حرف پدید آید. جنس این حروف ، همبسته ای ( آلیاژی ) از سرب ، آنتیموان و قلع بود ( برای آگاهی از شیوه کار دستگاه گوتنبرگ و تصاویری از حروف و ماشین چاپ او رجوع کنید به مرکلی ، ص 5؛ در باره حروفچینی دستی رجوع کنید به معصومی همدانی ، 1359 ش الف ، ص 13ـ15؛ در باره حروفچینی ماشینی و دستگاههای لاینوتایپ و مونوتایپ رجوع کنید به همو، 1359 ش ب ، ص 52 ـ54 ) . نزدیک به چهل سال بعد مسلمانان از این اختراع آگاهی یافتند و احتمالاً به آزمودن و به کار بستن آن تمایل داشتند، چرا که سلطان عثمانی بایزید دوم در 890، از بیم تحریف کتابهای دینی ، رعایای خود را از چاپ کتاب با حروف عربی برحذر داشت و پسر او سلطان سلیم در 921 لازم دید فرمان پدر را تجدید کند. البته باب عالی *در این فرمانها یهودیان را مستثنا کرده بود ( رجوع کنید به شیخو، ص 17ـ 18؛ خلیل صابات ، ص 21ـ22 ) . گوتنبرگ در طراحی حروف و صفحه آرایی کتابهای چاپی خود از اسلوب صومعه ها در تهیه نسخه های خطی نفیس پیروی کرد ( مرکلی ، ص 5 ) . نخستین کتابی که او چاپ کرد انجیلی بود با حروف گوتیک ، اما بعداً تنوع قلمهای حروف کارگاهِ وی تقریباً به سیصد نوع رسید. اومانیستهای ایتالیایی آن روزگار معتقد بودند که حروف خط گوتیگ از دور تار و محو به نظر می رسد و از نزدیک چشم را خسته می کند؛ ازاین رو کوشیدند تا با الهام از کتیبه های رم باستان ، حروفی ساده تر و زیباتر پدید آورند ( رجوع کنید به در باره این کوششها و نتایج آن رجوع کنید به دروئه ، ص 11ـ12 ) .
اندک زمانی بعد از اختراع گوتنبرگ ، نخستین حروف متحرک سربی برای زبانهای شرقی نیز ساخته شد. در 860/1455 تورات به زبان عبری به طبع رسید و در 920/1514 کتاب صَلاه السَّواعی به عربی چاپ شد ( شیخو، ص 9 ) . تهیه حروف متحرک کاری بسیار پرهزینه بود، اما فعالیتهای تبشیری و تبلیغی آبای کلیسا انگیزه ای قوی برای صرف این هزینه بود. همه چاپخانه های اروپایی که دارای حروف عربی بودند عهد جدید یا بخشهایی از آن را به عربی ترجمه و چاپ کردند. برای نمونه ، چاپخانه مدیچی در 1000/1591 چهار هزار نسخه از ترجمه عربی عهد جدید به طبع رساند که این شمارگان در آن زمان چشمگیر بود ( رجوع کنید به سا . . .

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس