چان
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
چان ( به ترکی استانبولی: Çan ) شهری است در کشور ترکیه که در استان چاناق قلعه واقع شده است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی ۲۸٬۸۳۵ نفر و بر اساس برآوردهای سال ۲۰۰۹ میلادی ۲۸٬۴۹۸ نفر می باشد. [ ۱] [ ۲]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفwiki: چان
پیشنهاد کاربران
چان جلوی اسم دختران در ژاپن به معنای صمیمیت است
به چینی کنار اسم دخترا میاد یا در انیمه ها مثلاً توکا چان در کل یه جوری معنی دختر میده
به چینی عَکسَرَن کنار اسم دخترا میاد یا تو انیمه ها مثلاً توگا چان
چان در زبان ژاپنی معمولا کنار اسم دخترا میاد
به کره ای یعنی عزیز مثلا ساکورا چان
چان ( �an ) : در زبان ترکی به معنی دستگاه خرمنکوب
چان به کره ای یه نوع احترامه
چان :1 - درگویش ترکی نواحی وفس اراک به وسیله ای که برای خرمن کوبی بکارمی رفت ودارای تیغه های آهنی مدورکه درسه ردیف گردونه بود وبوسیله گاویا استرکشیده می شد چان میگفتند .
2 - چان درزبان فارسی بصورت گان که معنی دارندگی ویا نسبت را می رساند ومترادف گان وجان است بکارمی رود . مانند موچان که نام روستای قدیمی درفراهان اراک است . وایجان وبرازجان و. . . .
... [مشاهده متن کامل]
3 - چان که ریشه درزبان مغولی دارد ووارد ترکی هم شده به صورت مستقل به معنی جهان است . ومفهوم جهان درباورمغولان با مفهوم رایج ومترداف دنیا تفاوت دارد وبه مفهوم جهان که ازدوبخش جَه ان که تغیر وحرکت ودگرگونی را می رساند نزدیک است . چان درفرهنگ مغولی یعنی تبلور همه چیز: حرکت ونیرو وقدرت و. . . . وشادی وغم و. . . . زیبایی و. . . و یا نمودهایی که به چشم واحساس قابل تشخیص هستند وواژه خان هم ازواژه چان گرفته شده ولقب امیران وفرمان روایان بوده که همان مفهوم جهان درباورشمنسیم این نژادرا می رساند ونام تموچین که نام چنگیزبوده وهمانطور واژه چنگیز نیز داری مفهوم چان هستند. که به اشکال قاآن وخاقان هم بکارمی رود .
2 - چان درزبان فارسی بصورت گان که معنی دارندگی ویا نسبت را می رساند ومترادف گان وجان است بکارمی رود . مانند موچان که نام روستای قدیمی درفراهان اراک است . وایجان وبرازجان و. . . .
... [مشاهده متن کامل]
3 - چان که ریشه درزبان مغولی دارد ووارد ترکی هم شده به صورت مستقل به معنی جهان است . ومفهوم جهان درباورمغولان با مفهوم رایج ومترداف دنیا تفاوت دارد وبه مفهوم جهان که ازدوبخش جَه ان که تغیر وحرکت ودگرگونی را می رساند نزدیک است . چان درفرهنگ مغولی یعنی تبلور همه چیز: حرکت ونیرو وقدرت و. . . . وشادی وغم و. . . . زیبایی و. . . و یا نمودهایی که به چشم واحساس قابل تشخیص هستند وواژه خان هم ازواژه چان گرفته شده ولقب امیران وفرمان روایان بوده که همان مفهوم جهان درباورشمنسیم این نژادرا می رساند ونام تموچین که نام چنگیزبوده وهمانطور واژه چنگیز نیز داری مفهوم چان هستند. که به اشکال قاآن وخاقان هم بکارمی رود .