پاپ پیوس نهم ( به لاتین: Pius IX ) ( ۱۳ مه ۱۷۹۲ – ۷ فوریه ۱۸۷۸ ) یکی از پاپ های کلیسای کاتولیک رم بود که در ایتالیا به دنیا آمد و از سال ۱۸۴۶ تا سال ۱۸۷۸ میلادی پاپ بود.
پیوس در یک خانواده طبقه پایین اجتماع متولد شد. خانواده او تمایل زیادی به اصلاحات معتدل داشتند و این نشان می داد که خانواده پیوس از همان ابتدا با سیاست آشنایی داشتند. پیوس از سال 1802 تا 1809 مشغول به تحصیل در دانشگاهی در ولترای توسکانی شد تا اینکه مبتلا به حملات صرع شد. او مدتی با بیماری دست و پنجه نرم کرد و پس از آنکه سلامتی خود را بازیافت شروع به مطالعه الهیات در دانشگاه رم کرد؛ رمی که پس از اشغال فرانسه هنوز به طور کامل سازمان و نظام خود را بازنیافته بود و مشغول سامان دادن به امور دینی و شهری خود بود. بنابر این پیوس در جوانی با شرایط آشفته موجود بخوبی آشنا شده بود.
با روحیه معنوی ایگناتیوسی ها که توسط کاردینال کارلو اودسالچی رونق یافته بود، پیوس برای مدت کوتاهی به فکر پیوستن به ژزوئیت ها افتاد. اما پس از مدت کوتاهی از ایشان جدا گشته و قدم در مسیر کشیشی نهاد. او سال های نخستین کشیشی خود را در یتیم خانه تاتا جیوانی گذراند. سپس از سال 1823 تا 1825 به عنوان مأمور رسیدگی منصوب شد.
در این زمان پیوس با موتزی آشنا شد که تغییر شگرفی در زندگی او گذارد. "جیوانی موتزی" نماینده ی پاپ در شیلی و پرو کسی بود که او را علاقه مند به تبشیر کرده بود، تبشیری که همچنان روبه رشد بود. پیوس مدتی را به امر تبشیر سپری کرد و اندکی بعد به ایتالیا بازگشت. پس از بازگشت به ایتالیا پیوس از پذیرش حرفه های سیاسی سرباز زد و مسئولیت آسایشگاه سن میشل رم را به عهده گرفت.
از سال 1827 تا 1832 پیوس عهده دار سمت اسقفی اسپولتو بود و در این زمان با مشکلات و مسائل انقلابی سال 1831 روبرو شد که البته هنوز ملایم بودند و نه تند. هنگامی که در سال 1832 به ایمولای بولونیا رفت و در سال 1840 به مقام کاردینالی ارتقا یافت، با غیرت تمام رهبری قلمرو پاپی را به عهده گرفت و بخوبی در قلمرو تحت اختیارش فرمانروایی کرد و از هرگونه تخاصم و جدال پرهیز کرد.
البته او در پی انقلاب سال 1848 موقتا قلمروهای پاپی را از دست داد، و پس از آن به شدت به مخالفت با همه انواع لیبرالیسم در حیات سیاسی و فکری پرداخت. در فهرست خطاهایی که پیوس در سال 1864 منتشر کرد بیان شد که پاپ نمی تواند و نباید با ترقی، لیبرالیسم و تمدن مدرن آشتی کرده و کنار آید.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفپیوس در یک خانواده طبقه پایین اجتماع متولد شد. خانواده او تمایل زیادی به اصلاحات معتدل داشتند و این نشان می داد که خانواده پیوس از همان ابتدا با سیاست آشنایی داشتند. پیوس از سال 1802 تا 1809 مشغول به تحصیل در دانشگاهی در ولترای توسکانی شد تا اینکه مبتلا به حملات صرع شد. او مدتی با بیماری دست و پنجه نرم کرد و پس از آنکه سلامتی خود را بازیافت شروع به مطالعه الهیات در دانشگاه رم کرد؛ رمی که پس از اشغال فرانسه هنوز به طور کامل سازمان و نظام خود را بازنیافته بود و مشغول سامان دادن به امور دینی و شهری خود بود. بنابر این پیوس در جوانی با شرایط آشفته موجود بخوبی آشنا شده بود.
با روحیه معنوی ایگناتیوسی ها که توسط کاردینال کارلو اودسالچی رونق یافته بود، پیوس برای مدت کوتاهی به فکر پیوستن به ژزوئیت ها افتاد. اما پس از مدت کوتاهی از ایشان جدا گشته و قدم در مسیر کشیشی نهاد. او سال های نخستین کشیشی خود را در یتیم خانه تاتا جیوانی گذراند. سپس از سال 1823 تا 1825 به عنوان مأمور رسیدگی منصوب شد.
در این زمان پیوس با موتزی آشنا شد که تغییر شگرفی در زندگی او گذارد. "جیوانی موتزی" نماینده ی پاپ در شیلی و پرو کسی بود که او را علاقه مند به تبشیر کرده بود، تبشیری که همچنان روبه رشد بود. پیوس مدتی را به امر تبشیر سپری کرد و اندکی بعد به ایتالیا بازگشت. پس از بازگشت به ایتالیا پیوس از پذیرش حرفه های سیاسی سرباز زد و مسئولیت آسایشگاه سن میشل رم را به عهده گرفت.
از سال 1827 تا 1832 پیوس عهده دار سمت اسقفی اسپولتو بود و در این زمان با مشکلات و مسائل انقلابی سال 1831 روبرو شد که البته هنوز ملایم بودند و نه تند. هنگامی که در سال 1832 به ایمولای بولونیا رفت و در سال 1840 به مقام کاردینالی ارتقا یافت، با غیرت تمام رهبری قلمرو پاپی را به عهده گرفت و بخوبی در قلمرو تحت اختیارش فرمانروایی کرد و از هرگونه تخاصم و جدال پرهیز کرد.
البته او در پی انقلاب سال 1848 موقتا قلمروهای پاپی را از دست داد، و پس از آن به شدت به مخالفت با همه انواع لیبرالیسم در حیات سیاسی و فکری پرداخت. در فهرست خطاهایی که پیوس در سال 1864 منتشر کرد بیان شد که پاپ نمی تواند و نباید با ترقی، لیبرالیسم و تمدن مدرن آشتی کرده و کنار آید.
wiki: پیوس نهم