پیرو جیلاردی ( به ایتالیایی: Piero Gilardi ) ؛ ( زادهٔ ۱ ژانویهٔ ۱۹۴۲ میلادی ) یک هنرمند تجسمی است او در تورین، ایتالیا و در خانواده ای سوئیسی به دنیا آمد و در دبیرستان هنری در تورین تحصیل کرد. جیلاردی در مصاحبه ای با له گریس جی. بنسون اظهار داشت که برخورد شخصی او با هنرمند میکل آنجلو پیستلتو و دیگران به او در توسعهٔ آثار هنری خود ( به موازات پاپ آرت آمریکایی ) کمک کرد. با تلاش برای درک ایدهٔ سایبرنتیک بازخور و منطق علمی پشت سنتز ذهنی انسان، دیدگاه او نسبت به واقعیت تغییر کرد. او سپس بر فلوکسوس و ارتباط چیزهای اطراف خود تمرکز کرد. [ ۱]
یک شخصیت کاتالیزوری در جنبش آرته پوورا ( هنر فقیر ) ، متمرکز در تورین در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی، فداکاری اتوپیایی و غیر خودخواهانه جیلاردی برای اتصال هنرمندان نئو - آوانگارد در سراسر اروپای غربی و آمریکای شمالی او را به یکی از تأثیرگذارترین چهره های هنری آن دوره تبدیل کرد، اگرچه معروف ترین نیست. او در صحنهٔ بین المللی شناخته شد و شاهد تأثیر هنر پاپ اروپا بود. هنرمند دوره گرد، نظریه پرداز و سازمان دهنده، او به تولد آرته پوورا کمک کرد، به ویژه برای برقراری روابط با سایر ابتکارات مشابه که همزمان در خارج از ایتالیا اتفاق می افتاد، کمک می کرد و از هنرمندانی مانند ریچارد لانگ و یان دیبتس حمایت کرد و همین طور به معرفی بروس نومان و اوا هسه در اروپا.
تعهد سازش ناپذیر او به نفع پیوندهای نزدیکتر بین هنر و زندگی، او را به اقدام در زمینه های روانپزشکی و مردم شناسی رهنمون کرد؛ جیلاردی در سال های ۱۹۸۰–۱۹۷۰ میلادی اشکال جمعی تئاتر سیاسی، کارگاه ها و مبارزات فعال را با کارگران فیات و علیه اجرای تی آوی ( ترنی آلتو ویلوچیتا: قطارهای سریع السیر ) تجربه کرد.
در طول دههٔ ۲۰۰۰ میلادی، جیلاردی پروژهٔ فضای باز «پارک هنر زندگی» را در تورین آغاز کرد، که از هنرمندان ( دومینیک گونزالس - فورستر، ژیل کلمنت، لارا آلمارسگی، میشل بلازی … ) بلکه از دانشمندان و به ویژه عموم مردم دعوت شد که مستقیماً در این پروژه شرکت کنند. پیرو جیلاردی به عنوان چهره ای نمادین از تحولات هنر و جامعه در پنج دههٔ گذشته شناخته می شود؛ کار و تحقیقات نظری او همیشه می تواند پتانسیل اثربخشی هنر را در واقعیت ارزیابی کند. [ ۲] [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفیک شخصیت کاتالیزوری در جنبش آرته پوورا ( هنر فقیر ) ، متمرکز در تورین در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی، فداکاری اتوپیایی و غیر خودخواهانه جیلاردی برای اتصال هنرمندان نئو - آوانگارد در سراسر اروپای غربی و آمریکای شمالی او را به یکی از تأثیرگذارترین چهره های هنری آن دوره تبدیل کرد، اگرچه معروف ترین نیست. او در صحنهٔ بین المللی شناخته شد و شاهد تأثیر هنر پاپ اروپا بود. هنرمند دوره گرد، نظریه پرداز و سازمان دهنده، او به تولد آرته پوورا کمک کرد، به ویژه برای برقراری روابط با سایر ابتکارات مشابه که همزمان در خارج از ایتالیا اتفاق می افتاد، کمک می کرد و از هنرمندانی مانند ریچارد لانگ و یان دیبتس حمایت کرد و همین طور به معرفی بروس نومان و اوا هسه در اروپا.
تعهد سازش ناپذیر او به نفع پیوندهای نزدیکتر بین هنر و زندگی، او را به اقدام در زمینه های روانپزشکی و مردم شناسی رهنمون کرد؛ جیلاردی در سال های ۱۹۸۰–۱۹۷۰ میلادی اشکال جمعی تئاتر سیاسی، کارگاه ها و مبارزات فعال را با کارگران فیات و علیه اجرای تی آوی ( ترنی آلتو ویلوچیتا: قطارهای سریع السیر ) تجربه کرد.
در طول دههٔ ۲۰۰۰ میلادی، جیلاردی پروژهٔ فضای باز «پارک هنر زندگی» را در تورین آغاز کرد، که از هنرمندان ( دومینیک گونزالس - فورستر، ژیل کلمنت، لارا آلمارسگی، میشل بلازی … ) بلکه از دانشمندان و به ویژه عموم مردم دعوت شد که مستقیماً در این پروژه شرکت کنند. پیرو جیلاردی به عنوان چهره ای نمادین از تحولات هنر و جامعه در پنج دههٔ گذشته شناخته می شود؛ کار و تحقیقات نظری او همیشه می تواند پتانسیل اثربخشی هنر را در واقعیت ارزیابی کند. [ ۲] [ ۳]
wiki: پیرو جیلاردی