پیر محمد ( زاده ۱۳۷۴ - مرگ ۸۰۹ ق / ۲۲ فوریه ۱۴۰۷ ) فرزند میرزا جهانگیر و نوه تیمور لنگ از امیران و حکمرانان تیموری بود. وی در پی شورش وزیر خویش پیرعلی تاز کشته شد.
تیمور به هنگام مرگ، او را به ولیعهدی خود برگزید چرا که از فرزندان ذکورش، عمرشیخ و جهانگیر در زمان حیاتش درگذشته بودند و میرانشاه و شاهرخ نیز چون مورد توجه او نبودند، به جانشینی انتخاب نشدند[ ۱] و تیمور، پیرمحمد جهانگیر را که در آن زمان والی کابل بود، به جانشینی خود برگزید. [ ۲] [ ۳]
بازماندگان تیمور که بیشتر از نوادگانش بودند، پس از مرگش به مخالفت با یکدیگر پرداختند و قلمرو وسیعی را که او با وجود آن همه جنگ و شقاوت به هم پیوند داده بود، تجزیه نمودند. [ ۴]
در آغاز، همراهان تیمور، مرگ او را پنهان داشتند و طرح حمله به چین را بی آن که لغو نمایند، متوقف کردند و چون پیرمحمد در آن هنگام دور از پایتخت و در حدود غزنین بود، موقتاً برای آرام کردن اوضاع دیگری را به نیابت از او جانشین تیمور نمودند. این شخص خلیل سلطان نوهٔ دیگر تیمور و پسر میرانشاه بود و در آن هنگام با لشکر تیمور همراه و حاضر شده بود. البته این اقدام فایده ای نبخشید و به زودی با مخالفت بازماندگان مواجه شد. به تدریج این اختلافات طولانی شد و دامنه پیدا کرد. چنان که در اندک مدتی، این توطئه ها و تحریکات، میراث عظیم تیمور را به حکومتهای مستقل و متخاصم تبدیل کرد. [ ۴]
در این بین میرزا خلیل سلطان از رها کردن حکومت خودداری کرد و به همین خاطر پیر محمد ناگزیر شد تا برای به دست آوردن جانشینی که حق خود می دانست به زور متوسل شود. از طرفی چون سپاه و توان لازم را برای برخورد با خلیل سلطان نداشت، به همین خاطر حق جانشینی خود را به معین الدین شاهرخ که عمو و شوهر مادرش بود واگذاشت. به این ترتیب، شاهرخ نیز، پیر محمد را به حکومت فارس فرستاد و کوشش نمود تا او را راضی و خرسند نگه دارد. [ ۵]
با این حال چون، سازش شاهرخ با خلیل سلطان، بر پیر محمد گران آمد، از این رو به فرارود ( ماوراءالنهر ) لشکر کشید، اما در این نبرد شکست خورد و به قندهار گریخت. تا این که چندی بعد در بلخ در سال ۸۰۹ قمری ( ۱۴۰۶ میلادی ) به دست وزیر خویش، پیرعلی تاز کشته شد. [ ۵]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفتیمور به هنگام مرگ، او را به ولیعهدی خود برگزید چرا که از فرزندان ذکورش، عمرشیخ و جهانگیر در زمان حیاتش درگذشته بودند و میرانشاه و شاهرخ نیز چون مورد توجه او نبودند، به جانشینی انتخاب نشدند[ ۱] و تیمور، پیرمحمد جهانگیر را که در آن زمان والی کابل بود، به جانشینی خود برگزید. [ ۲] [ ۳]
بازماندگان تیمور که بیشتر از نوادگانش بودند، پس از مرگش به مخالفت با یکدیگر پرداختند و قلمرو وسیعی را که او با وجود آن همه جنگ و شقاوت به هم پیوند داده بود، تجزیه نمودند. [ ۴]
در آغاز، همراهان تیمور، مرگ او را پنهان داشتند و طرح حمله به چین را بی آن که لغو نمایند، متوقف کردند و چون پیرمحمد در آن هنگام دور از پایتخت و در حدود غزنین بود، موقتاً برای آرام کردن اوضاع دیگری را به نیابت از او جانشین تیمور نمودند. این شخص خلیل سلطان نوهٔ دیگر تیمور و پسر میرانشاه بود و در آن هنگام با لشکر تیمور همراه و حاضر شده بود. البته این اقدام فایده ای نبخشید و به زودی با مخالفت بازماندگان مواجه شد. به تدریج این اختلافات طولانی شد و دامنه پیدا کرد. چنان که در اندک مدتی، این توطئه ها و تحریکات، میراث عظیم تیمور را به حکومتهای مستقل و متخاصم تبدیل کرد. [ ۴]
در این بین میرزا خلیل سلطان از رها کردن حکومت خودداری کرد و به همین خاطر پیر محمد ناگزیر شد تا برای به دست آوردن جانشینی که حق خود می دانست به زور متوسل شود. از طرفی چون سپاه و توان لازم را برای برخورد با خلیل سلطان نداشت، به همین خاطر حق جانشینی خود را به معین الدین شاهرخ که عمو و شوهر مادرش بود واگذاشت. به این ترتیب، شاهرخ نیز، پیر محمد را به حکومت فارس فرستاد و کوشش نمود تا او را راضی و خرسند نگه دارد. [ ۵]
با این حال چون، سازش شاهرخ با خلیل سلطان، بر پیر محمد گران آمد، از این رو به فرارود ( ماوراءالنهر ) لشکر کشید، اما در این نبرد شکست خورد و به قندهار گریخت. تا این که چندی بعد در بلخ در سال ۸۰۹ قمری ( ۱۴۰۶ میلادی ) به دست وزیر خویش، پیرعلی تاز کشته شد. [ ۵]
wiki: پیرمحمد جهانگیر