پیراسته تاریخنامه هرات

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] "پیراسته تاریخ نامه هرات یا تاریخ نامه هرات"، نوشته سیف بن محمد بن یعقوب سیفی هروی (681- پس از 721 ق) و به زبان فارسی است؛ گزارش اوضاع و رخدادهای هرات از آغاز تاخت مغول تا سال 721ق. سیفی تاریخ نامه را به دستور فرمانروای هرات، ملک غیاث الدین محمدکرت، نگاشته است.
در آغاز، مقدماتی در اساطیر، اخبار و روایات در تاریخ و چگونگی ساختن شهر هرات و سازنده یا سازندگان آن و نیز مطالبی در احوال و اوضاع شهرهای نزدیک هرات؛ همچون مرو، نشابور و... آورده است. سپس رخدادها را از سال 634 تا سال 721ق به گونه سال شمار به تفصیل آورده و مجموعه مطالب کتاب که اکنون در دست است، در 138 فصل، یا چنانکه مولف نام نهاده، در 138 ذکر به پایان می رسد؛ هر چند مولف در مقدمه می نویسد که او کتاب را در 400 ذکر تمام کرده است.
سیفی در چگونگی تالیف تاریخ نامه می نگارد که او کتاب مجموعه غیاثی را که در علم آداب نگاشته بود، وسیله شناسایی خویش قرار داده و آن را به «ملک غیاث الدین تقدیم کرده است. ملک سیفی را نواخت و او را به نگارش رخدادهای هرات از روزگار چنگیزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقایع برگماشت. سیفی از ملک نقل کرده که گفته است، چون تاریخی درست از هرات و رخدادهای آن در دست نیست گزارش گران و جهان گردان آن چه خود می خواهند، به هم می بافند و باعث گمراهی مردم و دور ماندن آنان از دریافتن حقایق می گردند.»
سیفی در پایان رخدادهای سال 721ق می نگارد که «امید واثق است به کرم ملک عادل عالم حاجی غازی غیاث الحق والدین خلد ملکه که من بنده را به نظر عنایت منظور دارد تا به اندک روزگاری دفتر ثانی را در کتابت آرم.»
او همچنین از یکی از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبت هایش به مولف هنگام تالیف کتاب یاد کرده، او را دعا می کند و می نویسد: «اگر تربیت او نبودی، این تاریخ نامه که 120 تا کاغذ است، سال ها به انجام نپیوستی و بی کرم و تقویت او چنین کتاب معتبر در دو سال و نیم به آخر نرسیدی.»

[ویکی فقه] پیراسته تاریخنامه هرات (کتاب). پیراسته تاریخ نامه هرات یا تاریخ نامه هرات ، نوشته سیف بن محمد بن یعقوب سیفی هروی (۶۸۱- پس از ۷۲۱ ق) و به زبان فارسی است؛ گزارش اوضاع و رخدادهای هرات از آغاز تاخت مغول تا سال ۷۲۱ ق. سیفی تاریخ نامه را به دستور فرمانروای هرات، ملک غیاث الدین محمدکرت، نگاشته است.
در آغاز، مقدماتی در اساطیر، اخبار و روایات در تاریخ و چگونگی ساختن شهر هرات و سازنده یا سازندگان آن و نیز مطالبی در احوال و اوضاع شهرهای نزدیک هرات؛ همچون مرو، نیشابور و... آورده است. سپس رخدادها را از سال ۶۳۴ تا سال ۷۲۱ ق به گونه سال شمار به تفصیل آورده و مجموعه مطالب کتاب که اکنون در دست است، در ۱۳۸ فصل، یا چنانکه مولف نام نهاده، در ۱۳۸ ذکر به پایان می رسد؛ هر چند مولف در مقدمه می نویسد که او کتاب را در ۴۰۰ ذکر تمام کرده است.
گزارش محتوا
سیفی در چگونگی تالیف تاریخ نامه می نگارد که او کتاب مجموعه غیاثی را که در علم آداب نگاشته بود، وسیله شناسایی خویش قرار داده و آن را به «ملک غیاث الدین تقدیم کرده است. ملک سیفی را نواخت و او را به نگارش رخدادهای هرات از روزگار چنگیزخان به بعد با دقت در گزارش درست و راست وقایع برگماشت. سیفی از ملک نقل کرده که گفته است، چون تاریخی درست از هرات و رخدادهای آن در دست نیست گزارش گران و جهان گردان آن چه خود می خواهند، به هم می بافند و باعث گمراهی مردم و دور ماندن آنان از دریافتن حقایق می گردند.» سیفی در پایان رخدادهای سال ۷۲۱ ق می نگارد که «امید واثق است به کرم ملک عادل عالم حاجی غازی غیاث الحق والدین خلد ملکه که من بنده را به نظر عنایت منظور دارد تا به اندک روزگاری دفتر ثانی را در کتابت آرم.» او همچنین از یکی از صدورمعظم هرات، خواجه شهاب و محبت هایش به مولف هنگام تالیف کتاب یاد کرده، او را دعا می کند و می نویسد: «اگر تربیت او نبودی، این تاریخ نامه که ۱۲۰ تا کاغذ است، سال ها به انجام نپیوستی و بی کرم و تقویت او چنین کتاب معتبر در دو سال و نیم به آخر نرسیدی.» مولف نام کتاب را تاریخ نامه و یک بار هم تاریخ هرات می نویسد؛ «هر چند پس از وی از این کتاب با نام هایی؛ چون تاریخ ملوک کرت و تاریخ ملوک هرات یاد می کنند؛ اما تاریخ نامه به این دلیل مناسب تر می نماید که این کتاب در بردارنده رخدادهای کامل دوران ملوک کرت هرات نیست و با گزارش برخی رخدادهای سال ۷۲۱ ق پایان می پذیرد؛ در حالی که فرمانروایی ملوک کرت تا سال ۷۸۳ ق ادامه می یابد.» او چون تصریح می کند که کتاب را در دو سال و نیم نگاشته، در این صورت باید آغاز تالیف سال ۷۱۸ ق بوده باشد. سیفی ظاهرا به اسناد دولتی دسترسی داشته است، زیرا در بسیاری از جاها، چون از نامه یا فرمانی یاد می کند، متن آن را هم می آورد. از سویی او به نقد و صحیح ساختن روایات می کوشد و چون رخدادی را روایت می کند، سپس صورت درست تر آن را با یادکرد منبع یا شخصی که آن رخداد را از نزدیک دیده یا شنیده است، با آوردن عبارت «اصلح آن است که» نقل می کند؛ گاهی چون از جایی یا کسی یاد می کند به تعریف و تشریح آن می پردازد؛ مثلا چون از گروه حایطیان یاد می کند، شرح می دهد که چرا آنان را حایطی می گویند و دقیقا زمان و مکانی را که این نام از آن برخاسته یاد می کند یا هنگامی که از مابیژناباد نام می برد، می نویسد که آن جای را مابیژناباد می گویند، زیرا آن را مادر بیژن آباد کرده است.
← روش مؤلف در بیان منابع و مأخذ
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.

پیشنهاد کاربران