پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و انذار خویشان

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و انذار خویشان. منبع: زندگانی حضرت محمد صلی الله علیه و آله
نویسنده: سید هاشم رسولی محلاتی
مورخین از شیعه و اهل سنت روایت کرده اند که چون آیه شریفه «وانذر عشیرتک الاقربین» نازل گردید. رسول خدا صلی الله علیه و آله خویشان نزدیک خود را از فرزندان عبدالمطلب که در آن روز حدود چهل نفر یا بیشتر بودند به خانه خود و صرف غذا دعوت کرد و غذای مختصری را که معمولا خوراک چند نفر بیش نبود برای آن ها تهیه کرد و چون افراد مزبور به خانه آن حضرت آمده و غذا را خوردند همگی را کفایت کرده و سیر شدند.
در این وقت بود که ابولهب فریاد زد: براستی که محمد شما را جادو کرد!
رسول خدا صلی الله علیه و آله که سخن او را شنید آن روز چیزی نگفت، و روز دیگر به امام علی علیه السلام دستور داد به همان گونه میهمانی دیگری ترتیب دهد و خویشان مزبور را به صرف غذا در خانه آن حضرت دعوت نماید و چون علی علیه السلام دستور او را اجرا کرد و غذا صرف شد رسول خدا صلی الله علیه و آله شروع به سخن کرده چنین فرمود: «ای فرزندان عبدالمطلب من در میان عرب کسی را سراغ ندارم که برای قوم خود بهتر از آن چه را من برای شما آورده ام آورده باشد، من خیر و سعادت دنیا و آخرت را برای شما ارمغان آورده ام و آن چیزی است که خدای عزوجل مرا به ابلاغ و دعوت شما به آن مامور فرموده است و مرا به رسالت آن مبعوث داشته و بدانید که هر یک از شما به من ایمان آورده و در کارم مرا یاری کند و کمک دهد او برادر و وصی و وزیر من و جانشین پس از من در میان دیگران خواهد بود...».
و در حدیثی است که به دنبال این سخنان یا پیش از آن جمله دیگری را نیز ضمیمه کرده فرمود: «نشانه صدق گفتار (و معجزه) من نیز همین ماجرایی بود که مشاهده کردید چگونه با غذایی اندک همه شما سیر شدید، اکنون که این آیت و معجزه را مشاهده کردید دعوتم را بپذیرید و سخنم را بشنوید که اگر فرمانبردار شوید رستگار و سعادتمند خواهید شد...».
سخنان رسول خدا صلی الله علیه و آله به پایان رسید ولی هیچ کدام از آن ها جز علی علیه السلام دعوت آن حضرت را اجابت نکرد و برای بیعت با او از جای برنخاست، تنها علی - همان تربیت شده دامان آن حضرت - بود که از جا برخاست و آمادگی خود را برای ایمان به رسول خدا صلی الله علیه و آله و یاری آن حضرت اطلاع داد، علی علیه السلام در آن روز در سنین نوجوانی بود ولی همچون مردان نیرومند، با شهامت خاصی از جا برخاست و با گام های محکمی که برمی داشت پیش آمده عرض کرد: **//ای رسول خدا من به تو ایمان آورده ام و آماده یاری تو در انجام این ماموریتی که بدان مبعوث گشته ای می باشم.//**

پیشنهاد کاربران

بپرس