پولارون یک شبه ذره است که در فیزیک ماده چگال برای درک برهمکنش بین الکترون ها و اتم ها در یک ماده جامد استفاده می شود. مفهوم پولارون توسط لو لانداو در سال 1933[ ۱] و Solomon Pekar در سال 1946[ ۲] برای توصیف الکترونی که در یک کریستال دی الکتریک حرکت می کند، ارائه شد که در آن اتم ها از موقعیت های متعادل خود خارج شده تا به طور مؤثر بار یک الکترون را که با نام ابر فونون شناخته شده است غربال کند. . این امر تحرک الکترون را کاهش می دهد و جرم مؤثر الکترون را افزایش می دهد.
طیف انرژی یک الکترون که در یک پتانسیل متناوب شبکه کریستالی صلب حرکت می کند، طیف بلوخ نامیده می شود. این طیف انرژی از نوارهای مجاز و باندهای ممنوع تشکیل شده است. الکترونی با انرژی درون یک باند مجاز به عنوان یک الکترون آزاد حرکت می کند اما جرم مؤثری دارد که با جرم الکترونی در خلاء متفاوت است. با این حال، یک شبکه کریستالی قابل تغییر شکل است و جابجایی اتم ها ( یون ها ) از موقعیت های تعادلی آن ها بر حسب فونون توصیف می شود. الکترون ها با این جابه جایی ها برهمکنش می کنند و این برهمکنش به نام جفت الکترون - فونون شناخته می شود. یک سناریوی ممکن که در مقاله اصلی سال ۱۹۳۳ توسط لو لانداو پیشنهاد شد شامل تولید یک نقص شبکه مانند یک مرکز F و به دام انداختن الکترون توسط این نقص است. سناریوی متفاوتی توسط Solomon Pekar ارائه شد که در آن، الکترون را با پلاریزاسیون شبکه ( ابری از فونون های قطبی مجازی ) می پوشاند. چنین الکترونی با تغییر شکل همراه، آزادانه در کریستال با افزایش جرم مؤثر حرکت می کند، [ ۳] پکار برای این حامل بار اصطلاح پولارون را ابداع کرد.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفطیف انرژی یک الکترون که در یک پتانسیل متناوب شبکه کریستالی صلب حرکت می کند، طیف بلوخ نامیده می شود. این طیف انرژی از نوارهای مجاز و باندهای ممنوع تشکیل شده است. الکترونی با انرژی درون یک باند مجاز به عنوان یک الکترون آزاد حرکت می کند اما جرم مؤثری دارد که با جرم الکترونی در خلاء متفاوت است. با این حال، یک شبکه کریستالی قابل تغییر شکل است و جابجایی اتم ها ( یون ها ) از موقعیت های تعادلی آن ها بر حسب فونون توصیف می شود. الکترون ها با این جابه جایی ها برهمکنش می کنند و این برهمکنش به نام جفت الکترون - فونون شناخته می شود. یک سناریوی ممکن که در مقاله اصلی سال ۱۹۳۳ توسط لو لانداو پیشنهاد شد شامل تولید یک نقص شبکه مانند یک مرکز F و به دام انداختن الکترون توسط این نقص است. سناریوی متفاوتی توسط Solomon Pekar ارائه شد که در آن، الکترون را با پلاریزاسیون شبکه ( ابری از فونون های قطبی مجازی ) می پوشاند. چنین الکترونی با تغییر شکل همراه، آزادانه در کریستال با افزایش جرم مؤثر حرکت می کند، [ ۳] پکار برای این حامل بار اصطلاح پولارون را ابداع کرد.
wiki: پولارون