پوره پوره کردن

لغت نامه دهخدا

پوره پوره کردن. [ رَ رَ / رِ رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) در تداول قزوینیان تعلل و دست دست کردن. مس مس کردن. این دست و آن دست کردن. باری بهر جهت کردن.

فرهنگ فارسی

در تداول قزوینیان تعلل و دست دست کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس