پشین
فرهنگ اسم ها
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، ز شخصیتهای شاهنامه، نام سومین پسر کیقباد ( کی پشین ) پادشاه کیانی
برچسب ها: اسم، اسم با پ، اسم پسر، اسم فارسی، اسم تاریخی و کهن
لغت نامه دهخدا
پشین بود از تخمه کیقباد
خردمند شاهی دلش پر ز داد.
فردوسی.
و نیز رجوع به کی پشین شود.فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
پشین تختگاه غرجستان بود و مهتر انرا شار پشین میگفتند درحدود العالم امده است
غرجستان ناحیتیست و پشین قصبه اوست و مهتر این ناحیت را شار خوانند
استاده بدی به بامیان شیری
بنشسته بعز در پشین شاری
ناصرخسرو
غرجستان ناحیتیست و پشین قصبه اوست و مهتر این ناحیت را شار خوانند
استاده بدی به بامیان شیری
بنشسته بعز در پشین شاری
ناصرخسرو