پساساختارگرایی

دانشنامه عمومی

پساساختارگرایی به مجموعه ای از افکار روشنفکرانۀ فیلسوفان اروپای غربی و جامعه شناسانی گفته می شود که با گرایش فرانسوی، مطلب نوشته اند. تعریف دقیق این حرکت و تلخیص آن کار دشواری است ولی به طور کلی می توان گفت که افکار این دانشمندان، توسعه و پاسخ به ساختارگرایی بوده است و به همین دلیل پیشوند «پسا» را به آن اضافه کرده اند. پساساختارگرایی و پسامدرنیسم بعضاً به جای یکدیگر به کار می روند. پساساختارگرایی هم چنین رابطهٔ نزدیکی با واسازی دارد.
افرادی مانند ژاک دریدا و میشل فوکو از پیشگامان این مکتب فکری هستند که به نظر عده ای به شکل تنگاتنگی با پسامدرنیسم و پدیدارشناسی مرتبط است. این ارتباط تا حدی است که بعضی متفکران مدعی شده اند که پساساختارگرایی را می توان به شکلی صحیح پساپدیدارشناسی نامید[ ۱]
عکس پساساختارگراییعکس پساساختارگرایی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

پساساختارگرایی (Post-structuralism)
از مکاتب فکری پسا مدرنیستی پدیدآمده در فرانسه، در واکنش به ساختارگرایی. متفکرانی نظیر دریدا، فوکو و کریستوا نمایندۀ آن بودند. فردینان دو سوسور ـ زبان شناس فرانسوی ـ معتقد بود که معنای کلمات بیش از آن که از طریق رابطه شان با یک واقعیت فرازبانی تعیین شود، از رهگذر روابط شان با یکدیگر مشخص می شود. پساساختارگرایان با الهام از سوسور کوشیدند این معانی را در مناسبات قدرت یا در ناخودآگاه نیز دنبال کنند. اما برخلاف ساختارگرایان، ناخودآگاه یا روابط قدرت یا اشکال اجتماعی را تابع قوانین ساختاری ثابتی که منتظر کشف شدن اند نمی دانستند بلکه به پیروی از نیچه، با تقلیل و تحویل پدیده های انسانی به تعمیم ها و کلیت های قانون مانند (در پوزیتیویسم و مارکسیسم) ضدیت می ورزیدند و در مقابل بر بی شکلی، ذهنیت و خودانگیختگی تکیه می کردند. آرای پساساختارگرایان، با طرح کردن مضامینی چون انحلال روان کاوانۀ اِگو، نفی عینیت، واقعیت و حقیقت، جلوۀ بارزی از شکاکیت به حساب می آیند. نیز ← ساختارشکنی

پیشنهاد کاربران

بپرس