پرشان
فرهنگ اسم ها
معنی: رزمجو، مبارز، دلاور، ( از اوستایی، paršāna )
برچسب ها: اسم، اسم با پ، اسم پسر، اسم پهلوی، اسم اوستایی، اسم تاریخی و کهن
پیشنهاد کاربران
پرشان parshān: این نام در سنسکریت: پرشن parshan و به معنی راهنما، رهبر می باشد. ( نگاه کنید به فرهنگ سنسکریت - انگلیسی مونیر ویلیامز چاپ 1872 ص 556 ستون میانی ) ؛
ولی پرشان به هیچ صورت آن یعنی: پرشان، پرشن، پرشون، پارشن و. . . در فرهنگ چهار جلدی اوستایی ( نوشته احسان بهرامی ) آمده نیامده است؛ ولی پَرِش به معنی رزمیدن، جنگ ـ پیکار ـ ستیز ـ نبرد کردن، گلاویز ـ درگیر شدن آمده است و اگر پسوند ان جداگانه به آن افزوده شود، پَرِشان pareshān می شود که شاید چنین بوده و رفته رفته پرشان parshān شده است.
... [مشاهده متن کامل]
در فرهنگ واژه های پهلوی ( نوشته دکتر بهرام فره وشی و دیوید مکنزی ) و در واژه های پارتی ( اشکانی ) و مانوی ( نوشته ماری بویس ) و در فرهنگ واژه های سغدی ( بدرالزمان قریب ) پرشان نیامده است. و جای افسوس دارد که نگارنده فرهنگ اسم ها بی این که به این فرهنگ ها نگاهی بیندازد، این واژه را اوستایی و پهلوی دانسته است. در پهلوی پَرش به معنی خال و در سغدی به معنی لب است. پس می توان گفت واژه ی سنسکریت پرشن به معنی راهنما بیش تر با پرشان همخوانی دارد تا این که آن را از واژه ی پَرش اوستایی و پسوند جداگانه ی ان بدانیم.
ولی پرشان به هیچ صورت آن یعنی: پرشان، پرشن، پرشون، پارشن و. . . در فرهنگ چهار جلدی اوستایی ( نوشته احسان بهرامی ) آمده نیامده است؛ ولی پَرِش به معنی رزمیدن، جنگ ـ پیکار ـ ستیز ـ نبرد کردن، گلاویز ـ درگیر شدن آمده است و اگر پسوند ان جداگانه به آن افزوده شود، پَرِشان pareshān می شود که شاید چنین بوده و رفته رفته پرشان parshān شده است.
... [مشاهده متن کامل]
در فرهنگ واژه های پهلوی ( نوشته دکتر بهرام فره وشی و دیوید مکنزی ) و در واژه های پارتی ( اشکانی ) و مانوی ( نوشته ماری بویس ) و در فرهنگ واژه های سغدی ( بدرالزمان قریب ) پرشان نیامده است. و جای افسوس دارد که نگارنده فرهنگ اسم ها بی این که به این فرهنگ ها نگاهی بیندازد، این واژه را اوستایی و پهلوی دانسته است. در پهلوی پَرش به معنی خال و در سغدی به معنی لب است. پس می توان گفت واژه ی سنسکریت پرشن به معنی راهنما بیش تر با پرشان همخوانی دارد تا این که آن را از واژه ی پَرش اوستایی و پسوند جداگانه ی ان بدانیم.
پَرشان - واژه فارسی میانه اشکانی ( پَهلَوانیگ، پَهلَوانیک ) -
نام پسرانه
این واژه را به سربازان اشکانی وابسته می دانند؛زیرا، سربازان ( جنگاوران ) تا زمانی که به مرز و بوم ( میهن ) خود نرسند، آرام نمی گیرند و تا هنگامی که برای وطن خویش نجنگند، دلواپس دیار خود هستند!
... [مشاهده متن کامل]
پَر: ژولیده، آشفته - دلشوره، تنش، دلواپس، نگران
شان: شانه - خانه، سَرا، اندرون -
سرزمین، دیار، میهن، وطن، زادبوم -
لانه، کندو، آشیان ( آشیانه )
( ( به مانند: کاشان >>> کا: مطبوع، خوشایند، دلپذیر - روح و روان
یعنی: سرزمین خوشبو، وطن جان ) )
معنی: وطن پرست، میهن دوست -
نگران خانه و کاشانه، دلواپس سرزمین و دیار، دلشوره و دردِ وطن داشتن، سرباز وطن، بی قرار و تپیدن برای ایران -
رزمجو، جنگجو، جنگاور، شجاع، نترس، دلیر، دلاور، مبارز،
پهلوان، یَل، گُرد، سالار، قهرمان، سورن ( سورنا ) !
نام پسرانه
این واژه را به سربازان اشکانی وابسته می دانند؛زیرا، سربازان ( جنگاوران ) تا زمانی که به مرز و بوم ( میهن ) خود نرسند، آرام نمی گیرند و تا هنگامی که برای وطن خویش نجنگند، دلواپس دیار خود هستند!
... [مشاهده متن کامل]
پَر: ژولیده، آشفته - دلشوره، تنش، دلواپس، نگران
شان: شانه - خانه، سَرا، اندرون -
سرزمین، دیار، میهن، وطن، زادبوم -
لانه، کندو، آشیان ( آشیانه )
( ( به مانند: کاشان >>> کا: مطبوع، خوشایند، دلپذیر - روح و روان
یعنی: سرزمین خوشبو، وطن جان ) )
معنی: وطن پرست، میهن دوست -
نگران خانه و کاشانه، دلواپس سرزمین و دیار، دلشوره و دردِ وطن داشتن، سرباز وطن، بی قرار و تپیدن برای ایران -
رزمجو، جنگجو، جنگاور، شجاع، نترس، دلیر، دلاور، مبارز،
پهلوان، یَل، گُرد، سالار، قهرمان، سورن ( سورنا ) !
گلی زینتی گل یاس. جنگجو. دلیر. مبارزه کن
دلاور - مبارز - رزمجو
از نام های کهن و باستانی ایرانی ( اوستایی - پهلوی )
از نام های اوستایی ( از زبان های ایرانی که کتاب دینی زرتشتیان - اوستا - به آن نوشته شده است )
از نام های پهلوی ( زبان متداول دوره اشکانیان و ساسانیان - زبان مردم سرزمین پارت )
... [مشاهده متن کامل]
نام قدیمی تالاب بین المللی پریشان ( بنابر باور مردم و افراد سالخورده روستاهای پیرامون تالاب پریشان در کازرون، در زمان های گذشته در این منطقه پادشاهی به نام پرشان می زیسته است. این تالاب نام خود را از پرشان گرفته و بعدها به صورت پریشان درآمده است )
از نام های کهن و باستانی ایرانی ( اوستایی - پهلوی )
از نام های اوستایی ( از زبان های ایرانی که کتاب دینی زرتشتیان - اوستا - به آن نوشته شده است )
از نام های پهلوی ( زبان متداول دوره اشکانیان و ساسانیان - زبان مردم سرزمین پارت )
... [مشاهده متن کامل]
نام قدیمی تالاب بین المللی پریشان ( بنابر باور مردم و افراد سالخورده روستاهای پیرامون تالاب پریشان در کازرون، در زمان های گذشته در این منطقه پادشاهی به نام پرشان می زیسته است. این تالاب نام خود را از پرشان گرفته و بعدها به صورت پریشان درآمده است )