پاکنما. پاکگر. پاکوَر. پاکورز. پاکچی. پاکن. پاکان، پاک آن":طاهر.
سلام !
کلمه مورد نظر: پاک
معنی و مفهوم: تمیز، پاکیزه، بی گناه، بی عیب، منزه، صاف و صادق، بی نقص
متضاد: کثیف، آلوده، گناه کار، خطاکار
هم خانواده: پاکیزه | ریشه اصلی: ( پ ا ک )
به انگلیسی: Clear
به عربی: واضح
امیدوارم این مقاله مفید بوده باشد.
واژه پاک
معادل ابجد 23
تعداد حروف 3
تلفظ pāk
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [پهلوی: pāk، مقابلِ چرک و نجس]
مختصات ( ص . )
آواشناسی pAk
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
منبع فرهنگ فارسی معین
واژگان مترادف و متضاد
پاک، پالایش، پالیدن، پالنگ و پالوده
ریشه هندو اروپائی پیو peu - و pewH - در واژه های بالا بکار رفته که دلالت به پاکی و بی آلایشی میباشد. در اوستاپوئیتیکا puitika ودر سانسکریت پاواکا pāvaka و یونانی punati نیز معنی پاکی را میدهند در لاتین پوروس purus بهمین معنیست. در انگلیسی پیور pure نیز در این معنی شریک است.
... [مشاهده متن کامل]
گوهر پاک بباید که شود قابل فیض. ورنه هر سنگ و گلی لولو مرجان نشود
#پاک و پوک
این واژه از ریشه ایران باستان *puHt�s و *pawHāk�s به چم پاکیزگی و بی آلایشی است.
این واژه در زبان پهلویی به ریخت پاک pāk و پوک. p�k در امده است.
این واژه به لاتین راه یافته و به ریخت pūrus و putus به چم پاک و پالیده ( ناب ) می باشد
... [مشاهده متن کامل]
واژگانی که از ریشه پاک و پوک ایرانی است :
نام کشور پاکستان
Italian:�puro پورو به چم پاک
French:�purب. پیوخ به چم پاک و پالیده
Portuguese:�puroپورو به چم پالیده
English:�pureاوای ان pyo͝or به چم پالیده
German:�pur. púr
پواا به چم پالیده ( خالص )
در بیشتر زبان های اروپایی و هند ی واژه پالیده ( خالص ) و پاک ( تمیز ) و پوک ( پوچ ) از ریشه ایرانی است.
ReferencesEdit
MacKenzie, D. N. � ( 1971 ) , “pāk”, in�A concise Pahlavi dictionary, London, New York, Toronto: Oxford University Press, �page 64
Kroonen, Guus ( 2013 ) , “faujan - ”, in�Etymological Dictionary of Proto - Germanic� ( Leiden Indo - European Etymological Dictionary Series; 11 ) , Leiden, Boston:�Brill, �→ISBN, �page 132
@iranaryan
مقابل ناپاک ، بی عیب ، خالص ، خوب و پسندیده
پاینده واندیشیدم
پاک و پوک از یک ریشه و بهمعنی تمیز
بی آغشته
زلال پاکیزه تمیز
نقی . . .
واژه پاک در زبان کردی به معنی پاکیزه و همه و جمع و کل هست
اما در فارسی کلاسیک به معنی جمع و کل و همه بوده
در گورانی از وآژه پی کو به معنی با هم و جمع بودن استفاده میشه احتمالا ریشه واژه اشکانی بوده چون گورانی و زازایی ریشه پهلوی اشکانی دارند
نزیه، طاهر، پاکیزه
پاک: به کل، سراسر، بالکُلّ
( ( چون ترا از تو پاک بستانند
دولت آن دولت است و کار آن کار ) )
دکتر شفیعی کدکنی در مورد این واژه می نویسد: ( ( هنوز هم در خراسان به همین معنی رواج دارد. رودکی گفته است.
... [مشاهده متن کامل]
این جهان پاک، خوب کردار است
آن شناسد ک دلش بیدار است ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص۳۷۶. )
امروزه در محاورات گفته می شود فلان چیز پاک از دستم رفت یعنی به کل. ( نگارنده )
بی الایش
پاستوریزه
در فیلمنامه نویسی و در دیالوگ نویسی:
پاک به معنای به کلی، یکسره و یکباره
مثلا مادر خطاب به شوهر درباره پسرشون بحث میکنند
=پسره پاک زده به سرش یعنی پسره یکباره زده به سرش
نزیه
بی غش
پیشنهاد آفریدگار جهانیان بخشنده مهربان
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢١)