پان تورانیسم
فرهنگ فارسی
دانشنامه اسلامی
[ویکی فقه] پانْ تورانیسْم، شباهت صوری میان دو نام «تور» و «تورک» (ترک) پندارها و گمراهی هایی را سبب شده است. همین تصورات در سده های ۱۳و ۱۴ق/۱۹و ۲۰م تحریف ها و دشواری هایی را پدید آورد؛ به ویژه آن که در برخی از مآخذ محدوده هایی خیالی با نام های توران و ترکستان در آسیای مرکزی پدید آمد که از دیدگاه جغرافیایی و تاریخی به اثبات نرسیده اند. اندیشه پان تورانیسم مقدمه ای برای پان ترکیسم بود.
از سدۀ ۶م که ترکان به آسیای مرکزی راه یافتند، شباهت نام های «تور» و «تورک» سبب شد که برخی نام توران و ترکان را یکی بدانند؛ حال آن که رابطه ای میان این دو نام وجود ندارد بعدها صورتی جغرافیایی را برای سرزمین توران مشخص کردند که جز تصور و پندار نبوده است. در این مشخصۀ جغرافیایی دشتهای آسیای مرکزی و جنوب قزاقستان را که شامل بخش بزرگی از صحرای قراقوم و قزل قوم است، توران نامیدند. ظاهراً این سرزمین در جنوب به کوپت داغ، در غرب به دریای کاسپی (خزر)، در شمال شرق به قزاقستان، در جنوب شرق به کوه های تیان شان و پامیر، دشت چوی، محدودۀ کوهستانی رود ایلی و دشت های اطراف دریاچۀ بالخاش منتهی می شده است. نام ترکستان نیز همین حال را داشت و از سوی فاتحان عرب بر اراضی وسیعی از اراضی آسیای مرکزی نهاده شد. این اراضی بخش بزرگی از سرزمین های تابع امپراتوری روسیه (ترکستان روس)، جنوب قزاقستان، سین کیانگ (اویغور= ترکستان چین) و شمال افغانستان را شامل می شده است. در ۱۲۸۴ق/۱۸۶۷م آن بخش از اراضی آسیای مرکزی که تابع روسیه بود، به صورت استانی تابع فرمانداری کل درآمد. از ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م اراضی مذکور رسماً ترکستان نامیده شد. پس از انقلاب روسیه، در ۱۹۱۸م نواحی نواحی غربی سرزمین مذکور، جمهوری شوروی سوسیالیستی خود مختار ترکستان نامیده شد. پس از سال های ۱۳۰۳-۱۳۰۴ش/۱۹۲۴-۱۹۲۵م نام ترکستان از میان رفت و جای خود را به عنوان «آسیای میانه» داد که شامل بخش های آسیای مرکزی تابع اتحاد شوروی سابق بود.
تور و توران در زبان های مختلف
واژۀ «تور» به معنای دلیر و پهلوان است. تور در زبان سنسکریت نیز به همین معناست. این واژه که به صورت صفت در اوستا آمده، با همین معانی به قوم تورانی (توئیریه۱) اطلاق شده است. بعدها از این نام دیوانه و وحشی اراده کرده اند، چنان که در زبان های کردی و گیلکی به همین معنا و مترادف واژۀ دیوانه آمده است. در فرهنگ گیلکی این واژه با ملایمت بیشتری معنا شده، و به صورت «کم خرد و شیرین عقل» آمده است. پسوند (ان) همراه با نام تور به دو معنا آمده است که در یکی نام سرزمین را با نام قوم مربوط می سازد، چون توران، ایران، گیلان (گِلان)، و دیگری نشانۀ تعلق به قوم است، چون توران به معنای تورها، کردان=کردها، ترکان=ترک ها، گیلکان=گیلک ها و جز آنها. در نوشته های اسطوره ای و دینی ایرانی، فریدون که شاه آریاییان بود، سرزمین خویش را میان ۳ فرزند خود سَلم، تور و ایرج بخش کرد. نام سلم در نوشته های باستان به صورت «سئیریم» و «سرم» آمده است. هریک از بخش های مُلک فریدون به نام فرمانروایانشان، سرمان، توران و ایران نام گرفته اند. نام سرمان در تاریخ به صورت «سرمت» و در لاتینی «سرمتای» آمده است. طبری نام تور را به صورت «طوج» آورده است. در اوستا و دیگر نوشته های کهن، افراسیات پسر پَشَنگ و نوادۀ تور فرزند فریدون بوده است. گذشته از نام افراسیاب که به صورت فرنگرسین و در پهلوی فراسیاک و فراسیا آمده است، از دو برادر او با نام های اغرئرث و کرسوزد (اغریرث و گرسیوز) یاد شده است که از نام های ایرانی هستند. گذشته از آن به نام های تورانی دیگری چون ارجاسپ (ارجت اسپ)، گوپت شا، پشنگ، ویسه (وئسک)، پیران (فریان)، هومان، سان، پیلسم، فرنگیس، وراز (گراز) و جز آن ها بر می خوریم که همه از نام های ایرانی هستند. نام سرزمین هایی که پیکار میان ایران و توران در آن روی داد، چون خشتروسوک بالای کنگ دژ (کنک دیز)، فراخ کرت و جز آن ها نیز ایرانی هستند. چنین به نظر می رسد که کنک دیز که بعضی آن را ناحیه ای از خاک توران دانسته اند، در نظر ایرانیان ورجاوند بود. وجود این نام و دیگر نام هایی از این گونه در میان سکاییان مفهوم و روشن بوده است. در نوشته های کهن فریان تورانی به عنوان نام شخص و دودمان او آمده است. برخی از خاورشناسان نام پیران ویسه، سپاه بد افراسیاب را فریان دانسته اند. طبری این نام را «فیران پسر ویسغان» آورده است. در ضمن وی شخصی به نام فرواک (فریاک) را نوادۀ کیومرث خوانده است. دیاکونف اقوام تور را سکایی و سرزمین آنان را «ایران شرقی» دانسته است. آبایف با استناد به نوشتۀ اوستا، فریانه را متعلق به قوم تور و درست تر گفته شود، سکاییان دانسته، و یادآور شده است که وجود این نام و دیگر نام هایی از این گونه در میان سکاییان مفهوم و روشن است.
علت درگیری ایرانی ها و تورانی ها
به گمان بسیار وجود درگیری میان ایرانی ها و تورانی ها که هر دو از یک نژاد و یک تیره بوده اند، می تواند مربوط به دو مسئله باشد: یکی صحراگردی تورانیان که به ایرانیان کشاورز یکجانشین گاه و بیگاه حمله می کردند و دیگری اختلاف در باورهای دینی آنان. گومیلف ایرانیان و تورانیان را اقوام آریایی دانسته است که از دیدگاه قومی و نژادی به یکدیگر نزدیک بودند، ولی آنچه آنان را از یکدیگر جدا می کرد، نه تفاوت قومی بود و نه زبان، بلکه تنها دین عامل افتراق و جدایی آنان به شمار می رفت. آبایف به اختلاف دینی تورانیان و ایرانیان توجه کرده، و ضمن اشاره به عدم نفوذ آیین زرتشت در باورهای دینی مردم اوستیا (آس ها) یادآور شده است که اقوام سکایی و سرمتی تنها اقوامی از تیره های ایرانی بودند که آیین زردشت به سرزمینشان راه نیافت. وی ضمن اشاره به رسم و سنت استفاده از نام های قومی و نژادی به اشتراک نام «آریا» در اقوام ایرانی و تورانی (سکایی) پرداخته، و با اشاره به شباهت نام های ایرانی اریارمنه، اریوبرزن و آریارت با نام های سکایی ـ تورانی آریاپیت، آریافرن و ...، آنها را واژه های قومی از ریشۀ آریا دانسته است. پورداود به نقل از برون هوفر۲ با اشاره به تورانیان در آثار برهمایی می نویسد که گروهی از سرودگویان، ریگ ودا را از تورانیان باسکاها و پارت ها دانسته، و معتقد به انشاء این سرودها در سرزمین ایران و توران در آسیای مرکزی بوده اند. وی می نویسد که ایرانیان و تورانیان از یک دودمان اند. بارتولد تورانیان را شاخه ای با فرهنگ نازل تر از قوم آریایی دانسته، و یادآور شده که میان دو قوم آریان و توران دشمنی وجود داشته است. هنگامی که در سدۀ ۶م ترکستان به تسلط ترکان درآمد، این دو واژه با یکدیگر درآمیختند و نام توران بر ترکان اطلاق شد، حال آن که از آغاز رابطه ای میان این دو نام موجود نبود.
مرز ایران و توران
...
از سدۀ ۶م که ترکان به آسیای مرکزی راه یافتند، شباهت نام های «تور» و «تورک» سبب شد که برخی نام توران و ترکان را یکی بدانند؛ حال آن که رابطه ای میان این دو نام وجود ندارد بعدها صورتی جغرافیایی را برای سرزمین توران مشخص کردند که جز تصور و پندار نبوده است. در این مشخصۀ جغرافیایی دشتهای آسیای مرکزی و جنوب قزاقستان را که شامل بخش بزرگی از صحرای قراقوم و قزل قوم است، توران نامیدند. ظاهراً این سرزمین در جنوب به کوپت داغ، در غرب به دریای کاسپی (خزر)، در شمال شرق به قزاقستان، در جنوب شرق به کوه های تیان شان و پامیر، دشت چوی، محدودۀ کوهستانی رود ایلی و دشت های اطراف دریاچۀ بالخاش منتهی می شده است. نام ترکستان نیز همین حال را داشت و از سوی فاتحان عرب بر اراضی وسیعی از اراضی آسیای مرکزی نهاده شد. این اراضی بخش بزرگی از سرزمین های تابع امپراتوری روسیه (ترکستان روس)، جنوب قزاقستان، سین کیانگ (اویغور= ترکستان چین) و شمال افغانستان را شامل می شده است. در ۱۲۸۴ق/۱۸۶۷م آن بخش از اراضی آسیای مرکزی که تابع روسیه بود، به صورت استانی تابع فرمانداری کل درآمد. از ۱۳۰۳ق/۱۸۸۶م اراضی مذکور رسماً ترکستان نامیده شد. پس از انقلاب روسیه، در ۱۹۱۸م نواحی نواحی غربی سرزمین مذکور، جمهوری شوروی سوسیالیستی خود مختار ترکستان نامیده شد. پس از سال های ۱۳۰۳-۱۳۰۴ش/۱۹۲۴-۱۹۲۵م نام ترکستان از میان رفت و جای خود را به عنوان «آسیای میانه» داد که شامل بخش های آسیای مرکزی تابع اتحاد شوروی سابق بود.
تور و توران در زبان های مختلف
واژۀ «تور» به معنای دلیر و پهلوان است. تور در زبان سنسکریت نیز به همین معناست. این واژه که به صورت صفت در اوستا آمده، با همین معانی به قوم تورانی (توئیریه۱) اطلاق شده است. بعدها از این نام دیوانه و وحشی اراده کرده اند، چنان که در زبان های کردی و گیلکی به همین معنا و مترادف واژۀ دیوانه آمده است. در فرهنگ گیلکی این واژه با ملایمت بیشتری معنا شده، و به صورت «کم خرد و شیرین عقل» آمده است. پسوند (ان) همراه با نام تور به دو معنا آمده است که در یکی نام سرزمین را با نام قوم مربوط می سازد، چون توران، ایران، گیلان (گِلان)، و دیگری نشانۀ تعلق به قوم است، چون توران به معنای تورها، کردان=کردها، ترکان=ترک ها، گیلکان=گیلک ها و جز آنها. در نوشته های اسطوره ای و دینی ایرانی، فریدون که شاه آریاییان بود، سرزمین خویش را میان ۳ فرزند خود سَلم، تور و ایرج بخش کرد. نام سلم در نوشته های باستان به صورت «سئیریم» و «سرم» آمده است. هریک از بخش های مُلک فریدون به نام فرمانروایانشان، سرمان، توران و ایران نام گرفته اند. نام سرمان در تاریخ به صورت «سرمت» و در لاتینی «سرمتای» آمده است. طبری نام تور را به صورت «طوج» آورده است. در اوستا و دیگر نوشته های کهن، افراسیات پسر پَشَنگ و نوادۀ تور فرزند فریدون بوده است. گذشته از نام افراسیاب که به صورت فرنگرسین و در پهلوی فراسیاک و فراسیا آمده است، از دو برادر او با نام های اغرئرث و کرسوزد (اغریرث و گرسیوز) یاد شده است که از نام های ایرانی هستند. گذشته از آن به نام های تورانی دیگری چون ارجاسپ (ارجت اسپ)، گوپت شا، پشنگ، ویسه (وئسک)، پیران (فریان)، هومان، سان، پیلسم، فرنگیس، وراز (گراز) و جز آن ها بر می خوریم که همه از نام های ایرانی هستند. نام سرزمین هایی که پیکار میان ایران و توران در آن روی داد، چون خشتروسوک بالای کنگ دژ (کنک دیز)، فراخ کرت و جز آن ها نیز ایرانی هستند. چنین به نظر می رسد که کنک دیز که بعضی آن را ناحیه ای از خاک توران دانسته اند، در نظر ایرانیان ورجاوند بود. وجود این نام و دیگر نام هایی از این گونه در میان سکاییان مفهوم و روشن بوده است. در نوشته های کهن فریان تورانی به عنوان نام شخص و دودمان او آمده است. برخی از خاورشناسان نام پیران ویسه، سپاه بد افراسیاب را فریان دانسته اند. طبری این نام را «فیران پسر ویسغان» آورده است. در ضمن وی شخصی به نام فرواک (فریاک) را نوادۀ کیومرث خوانده است. دیاکونف اقوام تور را سکایی و سرزمین آنان را «ایران شرقی» دانسته است. آبایف با استناد به نوشتۀ اوستا، فریانه را متعلق به قوم تور و درست تر گفته شود، سکاییان دانسته، و یادآور شده است که وجود این نام و دیگر نام هایی از این گونه در میان سکاییان مفهوم و روشن است.
علت درگیری ایرانی ها و تورانی ها
به گمان بسیار وجود درگیری میان ایرانی ها و تورانی ها که هر دو از یک نژاد و یک تیره بوده اند، می تواند مربوط به دو مسئله باشد: یکی صحراگردی تورانیان که به ایرانیان کشاورز یکجانشین گاه و بیگاه حمله می کردند و دیگری اختلاف در باورهای دینی آنان. گومیلف ایرانیان و تورانیان را اقوام آریایی دانسته است که از دیدگاه قومی و نژادی به یکدیگر نزدیک بودند، ولی آنچه آنان را از یکدیگر جدا می کرد، نه تفاوت قومی بود و نه زبان، بلکه تنها دین عامل افتراق و جدایی آنان به شمار می رفت. آبایف به اختلاف دینی تورانیان و ایرانیان توجه کرده، و ضمن اشاره به عدم نفوذ آیین زرتشت در باورهای دینی مردم اوستیا (آس ها) یادآور شده است که اقوام سکایی و سرمتی تنها اقوامی از تیره های ایرانی بودند که آیین زردشت به سرزمینشان راه نیافت. وی ضمن اشاره به رسم و سنت استفاده از نام های قومی و نژادی به اشتراک نام «آریا» در اقوام ایرانی و تورانی (سکایی) پرداخته، و با اشاره به شباهت نام های ایرانی اریارمنه، اریوبرزن و آریارت با نام های سکایی ـ تورانی آریاپیت، آریافرن و ...، آنها را واژه های قومی از ریشۀ آریا دانسته است. پورداود به نقل از برون هوفر۲ با اشاره به تورانیان در آثار برهمایی می نویسد که گروهی از سرودگویان، ریگ ودا را از تورانیان باسکاها و پارت ها دانسته، و معتقد به انشاء این سرودها در سرزمین ایران و توران در آسیای مرکزی بوده اند. وی می نویسد که ایرانیان و تورانیان از یک دودمان اند. بارتولد تورانیان را شاخه ای با فرهنگ نازل تر از قوم آریایی دانسته، و یادآور شده که میان دو قوم آریان و توران دشمنی وجود داشته است. هنگامی که در سدۀ ۶م ترکستان به تسلط ترکان درآمد، این دو واژه با یکدیگر درآمیختند و نام توران بر ترکان اطلاق شد، حال آن که از آغاز رابطه ای میان این دو نام موجود نبود.
مرز ایران و توران
...
wikifeqh: پان_تورانیسم
پیشنهاد کاربران
پان تورانیسم
تورانیسم که با نام پان تورانیسم هم شناخته می شود ایدئولوژی بود که توسط یک فرد مجارستانی ساخته و پرداخته شد. این روش فکر به منظور مقابله با روش فکرهای دیگر کشورهای اروپایی ( مثل پان اسلاویسم و پان ژرمنیسم ) هم زمان با شکل گیری و رشد فزاینده ایدئولوژی های ملی گرایی اروپایی، برای یارگیری مجارستانی ها و اتحاد آنها با کشورهای ترک زبان مانند عثمانی و برخی قومیت های اورالی زیر سایه امپراتوری تزار روسیه ساخته شد و هدف آن ها یارگیری سیاسی برای مقابله با همدیگر بود. ریشه اصلی کلمه پان تورانیسم به کتاب شاهنامه فردوسی و سرزمین افسانه ای توران برمی گردد. ایده پان تورانیسم ۵۰ سال پیش از شعله ور شدن جنگ جهانی اول شکل گرفت.
... [مشاهده متن کامل]
در اوایل سده بیستم برخی از اندیشمندان و سیاستمداران ترکیه و تاتارستان در تعریف توران آن را تبدیل به وسیله ای برای توجیه پانترکیسم قرار دادند و این منطقه اساطیری را �همه سرزمین ها و کشورهایی که در آن به ترکی سخن گفته می�شود� تعریف نمودند. این موضوعی است که در ادبیات سیاسی ترکیه هنوز هم کم و بیش مطرح است. طبق این ادبیات سیاسی، پان تورانیسم به اندیشه متحد کردن همه ترکان جهان و سرزمین های آنان گفته می�شود. در اوایل سده بیستم، بعضی روشنفکران و سیاست پردازان ترکیه مانند ضیا گوک آلپ و انور پاشا از اندیشه اتحاد ترکان دفاع کردند. حتی انور پاشا که از فرماندهان مشهور ارتش عثمانی بود، بعد از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول و قطع کمک بلشویک ها، در سال ۱۹۲۲ برای تحقق خیال متحد کردن ترکان آسیای مرکزی به آنجا رفته و در زد و خوردهایی که در تاجیکستان کنونی با بلشویک ها رخ داد، جان خود را از دست داد. همچنین، اندیشمند معروف پان ترک، ضیا گوک آلپ در کتاب �پایه های پان ترکیسم� و در تعریف �تورانیسم� نوشت که عثمانی ها، آذربایجانی ها، تاتارها و ترکان آسیای مرکزی مشمول پان تورانیسم می�شوند اما �این اندیشه شامل مجارها، تونگوزها، مغول ها و فنلاندی ها نیست. �
ولادمیر مینورسکی نوشته است که ایده پان تورانیسم دست کم به ۱۸۳۹ میلادی در مجارستان می رسد. نخستین بار مجارها بودند که دربارهٔ توران و تورانیان به طور جدی پژوهش کردند؛ در حدود نیم قرن پیش از آغاز جنگ جهانی اول، دولتمردان مجار در جستجوی متحدانی بر ضد جنبش پان اسلاویسم بودند و از آنجا که ترکی نیز از زبانهای تورانی است، اگر چه از شاخهٔ فین ( اویغوری ) ، اندیشهٔ اثبات خویشاوندی ترکها، برای اتفاق مجار ـ ترک بر ضد اسلاوها، مطرح شد. پیشرفت خاورشناسی و بویژه ترک شناسی را یکی از مهمترین عوامل فرهنگی زمینه ساز پیدایش، اشاعه و توسعهٔ پان ترکیسم دانسته اند. ترک شناسی شاخه ای از دانش خاورشناسی است که ضمن داشتن سابقهٔ چندین قرنی، در قرن نوزدهم میلادی عمق و وسعت روزافزون یافت. پژوهشهای خاورشناسانی چون دوگینی، کائن و دیویدز دربارهٔ تاریخ، زبان، ادبیات و مردم شناسی قوم ترک، به آگاهی از تاریخ آسیای مرکزی و تمدن پیش از عثمانی ترکها افزود. با رخنهٔ این آگاهیها به میان ترکهای ساکن روسیهٔ تزاری و امپراتوری عثمانی، پان ترکیسم در ذهن و زبان و قلم نخبگان آنان بتدریج شکل گرفت.
ولادیمیر مینورسکی در مورد جعل پان ترک ها برای هویت سازی خودشان و مصادره کشورهای دیگر جهان چنین گفته است: �هر جا که پرسش حل نشده ای در زمینه فرهنگ قوم های شرق باستان پدید آید ترکان بی درنگ دست خود را همان جا دراز می کنند�
منابع ها.
Touraj Atabaki, Pan - Turanism, Encyclopedia of Islam and the Muslim World
G�kalp, Z. : T�rk��l�ğ�n Esasları, İstanbul, 1968, s. 21 - 25.
G�kalp: Ibid.
رئیس نیا، رحیم، �پان ترکیسم�، دانشنامه جهان اسلام، جلد۵، صص۴۶۶–۴۷۲
رضا، عنایت الله، �پانترکیسم�، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۳، چاپ اول: ۱۳۸۳ ش، تهران، شابک: ISBN 964 - 7025 - 25 - 4، صص ۵۴۹–۵۵۶
Pan Turkism, par minorsky dans ensycolpdie de l`Islam, Livraison N. P. 924 Akopov G. B. , Voprosi etnogeneza narodov Blizhnego Vostoka. . . "Izvestia AN - Arm SSR", 1956, No. 7, str. 37
Whitehorn, Alan ( 2015 ) . The Armenian Genocide: The Essential Reference Guide. Santa Barabara, California: ABC - CLIO, LLC. p. 209. ISBN 978 - 1 - 61069 - 687 - 6.
تورانیسم که با نام پان تورانیسم هم شناخته می شود ایدئولوژی بود که توسط یک فرد مجارستانی ساخته و پرداخته شد. این روش فکر به منظور مقابله با روش فکرهای دیگر کشورهای اروپایی ( مثل پان اسلاویسم و پان ژرمنیسم ) هم زمان با شکل گیری و رشد فزاینده ایدئولوژی های ملی گرایی اروپایی، برای یارگیری مجارستانی ها و اتحاد آنها با کشورهای ترک زبان مانند عثمانی و برخی قومیت های اورالی زیر سایه امپراتوری تزار روسیه ساخته شد و هدف آن ها یارگیری سیاسی برای مقابله با همدیگر بود. ریشه اصلی کلمه پان تورانیسم به کتاب شاهنامه فردوسی و سرزمین افسانه ای توران برمی گردد. ایده پان تورانیسم ۵۰ سال پیش از شعله ور شدن جنگ جهانی اول شکل گرفت.
... [مشاهده متن کامل]
در اوایل سده بیستم برخی از اندیشمندان و سیاستمداران ترکیه و تاتارستان در تعریف توران آن را تبدیل به وسیله ای برای توجیه پانترکیسم قرار دادند و این منطقه اساطیری را �همه سرزمین ها و کشورهایی که در آن به ترکی سخن گفته می�شود� تعریف نمودند. این موضوعی است که در ادبیات سیاسی ترکیه هنوز هم کم و بیش مطرح است. طبق این ادبیات سیاسی، پان تورانیسم به اندیشه متحد کردن همه ترکان جهان و سرزمین های آنان گفته می�شود. در اوایل سده بیستم، بعضی روشنفکران و سیاست پردازان ترکیه مانند ضیا گوک آلپ و انور پاشا از اندیشه اتحاد ترکان دفاع کردند. حتی انور پاشا که از فرماندهان مشهور ارتش عثمانی بود، بعد از شکست امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول و قطع کمک بلشویک ها، در سال ۱۹۲۲ برای تحقق خیال متحد کردن ترکان آسیای مرکزی به آنجا رفته و در زد و خوردهایی که در تاجیکستان کنونی با بلشویک ها رخ داد، جان خود را از دست داد. همچنین، اندیشمند معروف پان ترک، ضیا گوک آلپ در کتاب �پایه های پان ترکیسم� و در تعریف �تورانیسم� نوشت که عثمانی ها، آذربایجانی ها، تاتارها و ترکان آسیای مرکزی مشمول پان تورانیسم می�شوند اما �این اندیشه شامل مجارها، تونگوزها، مغول ها و فنلاندی ها نیست. �
ولادمیر مینورسکی نوشته است که ایده پان تورانیسم دست کم به ۱۸۳۹ میلادی در مجارستان می رسد. نخستین بار مجارها بودند که دربارهٔ توران و تورانیان به طور جدی پژوهش کردند؛ در حدود نیم قرن پیش از آغاز جنگ جهانی اول، دولتمردان مجار در جستجوی متحدانی بر ضد جنبش پان اسلاویسم بودند و از آنجا که ترکی نیز از زبانهای تورانی است، اگر چه از شاخهٔ فین ( اویغوری ) ، اندیشهٔ اثبات خویشاوندی ترکها، برای اتفاق مجار ـ ترک بر ضد اسلاوها، مطرح شد. پیشرفت خاورشناسی و بویژه ترک شناسی را یکی از مهمترین عوامل فرهنگی زمینه ساز پیدایش، اشاعه و توسعهٔ پان ترکیسم دانسته اند. ترک شناسی شاخه ای از دانش خاورشناسی است که ضمن داشتن سابقهٔ چندین قرنی، در قرن نوزدهم میلادی عمق و وسعت روزافزون یافت. پژوهشهای خاورشناسانی چون دوگینی، کائن و دیویدز دربارهٔ تاریخ، زبان، ادبیات و مردم شناسی قوم ترک، به آگاهی از تاریخ آسیای مرکزی و تمدن پیش از عثمانی ترکها افزود. با رخنهٔ این آگاهیها به میان ترکهای ساکن روسیهٔ تزاری و امپراتوری عثمانی، پان ترکیسم در ذهن و زبان و قلم نخبگان آنان بتدریج شکل گرفت.
ولادیمیر مینورسکی در مورد جعل پان ترک ها برای هویت سازی خودشان و مصادره کشورهای دیگر جهان چنین گفته است: �هر جا که پرسش حل نشده ای در زمینه فرهنگ قوم های شرق باستان پدید آید ترکان بی درنگ دست خود را همان جا دراز می کنند�
منابع ها.
G�kalp, Z. : T�rk��l�ğ�n Esasları, İstanbul, 1968, s. 21 - 25.
رئیس نیا، رحیم، �پان ترکیسم�، دانشنامه جهان اسلام، جلد۵، صص۴۶۶–۴۷۲
رضا، عنایت الله، �پانترکیسم�، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد ۱۳، چاپ اول: ۱۳۸۳ ش، تهران، شابک: ISBN 964 - 7025 - 25 - 4، صص ۵۴۹–۵۵۶