«پادشاهی فریدون» ششمین داستانِ پادشاهان و ششمین پادشاهی پیشدادی در شاهنامهٔ فردوسی است که دورانِ پانصدسالهٔ پادشاهیِ فریدون را داستان می کند.
در شاهنامه، فریدون از نژاد جمشید معرفی شده است. آبتین پدر فریدون از قربانیان ضحاک است، مادرش فَرانک او را به دور از چشم ضحاک به یاری گاو ناموری به نام برمایه ( پُرمایه ) در بیشه ای پرورش می دهد. تا هنگامی که کاوه با عاصیان به نزد فریدون می روند و وی را به رزم با ضحاک می کشانند. [ ۱] فریدون چرم پارهٔ کاوه را با پرنیان و زر و گوهر می آراید و آن را درفش کاویانی می نامد و به کین خواهی برمی خیزد. برادران فریدون به فرمان او پیشه وران را وامی دارند که گرزی برای او بسازند که بالای سر آن گاوی شکل باشد. چون گرز گاوسر ساخته می شود، فریدون با سپاهش سوی کشور ضحاک حمله می برد.
سروش راز باطل شدن جادوی ضحاک را به فریدون می آموزد. فریدون به کاخ وارد می شود و از شبستان ضحاک شهرنواز و ارنواز، دختران جمشید و خوبرویان گرفتار در آنجا را رها می سازد. [ ۱] هنگام مواجهه با ضحاک، گرز گاوسر را بر سر او می کوبد ولی پیک ایزدی او را از کشتن ضحاک بازمی دارد و فرمان می دهد او را با بندی که از چرم شیر درست شده باشد دست و پای ضحاک را ببندد و در غاری در کوه دماوند زندانی کند. سپس فریدون بر تخت ضحاک جلوس کرده بر جهان حکمرانی می کند.
برخی جشن مهرگان را یادبودی از به تخت نشستن فریدون می دانند. [ ۱] فریدون پس از غلبه بر ضحاک برای واپسین بار با دیوان روبه رو می شود، یا به دیگر سخن با غول ها به مبارزه برمی خیزد و پس از این مبارزه، همه چیز به اندازه های انسانی سوق داده می شود. [ ۱]
فریدون شهرنواز و ارنواز دختران جمشید را که در اسارت ضحاک بودند را به همسری برمی گزیند و سه پسر حاصل این ازدواج ها است. سلم و تور از شهرناز و ایرج از ارنواز. سلم پسر بزرگتر، تور پسر میانی و ایرج پسر کهتر است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفدر شاهنامه، فریدون از نژاد جمشید معرفی شده است. آبتین پدر فریدون از قربانیان ضحاک است، مادرش فَرانک او را به دور از چشم ضحاک به یاری گاو ناموری به نام برمایه ( پُرمایه ) در بیشه ای پرورش می دهد. تا هنگامی که کاوه با عاصیان به نزد فریدون می روند و وی را به رزم با ضحاک می کشانند. [ ۱] فریدون چرم پارهٔ کاوه را با پرنیان و زر و گوهر می آراید و آن را درفش کاویانی می نامد و به کین خواهی برمی خیزد. برادران فریدون به فرمان او پیشه وران را وامی دارند که گرزی برای او بسازند که بالای سر آن گاوی شکل باشد. چون گرز گاوسر ساخته می شود، فریدون با سپاهش سوی کشور ضحاک حمله می برد.
سروش راز باطل شدن جادوی ضحاک را به فریدون می آموزد. فریدون به کاخ وارد می شود و از شبستان ضحاک شهرنواز و ارنواز، دختران جمشید و خوبرویان گرفتار در آنجا را رها می سازد. [ ۱] هنگام مواجهه با ضحاک، گرز گاوسر را بر سر او می کوبد ولی پیک ایزدی او را از کشتن ضحاک بازمی دارد و فرمان می دهد او را با بندی که از چرم شیر درست شده باشد دست و پای ضحاک را ببندد و در غاری در کوه دماوند زندانی کند. سپس فریدون بر تخت ضحاک جلوس کرده بر جهان حکمرانی می کند.
برخی جشن مهرگان را یادبودی از به تخت نشستن فریدون می دانند. [ ۱] فریدون پس از غلبه بر ضحاک برای واپسین بار با دیوان روبه رو می شود، یا به دیگر سخن با غول ها به مبارزه برمی خیزد و پس از این مبارزه، همه چیز به اندازه های انسانی سوق داده می شود. [ ۱]
فریدون شهرنواز و ارنواز دختران جمشید را که در اسارت ضحاک بودند را به همسری برمی گزیند و سه پسر حاصل این ازدواج ها است. سلم و تور از شهرناز و ایرج از ارنواز. سلم پسر بزرگتر، تور پسر میانی و ایرج پسر کهتر است.
wiki: پادشاهی فریدون