پابرجا کردن


معنی انگلیسی:
consolidate, establish, reinforce, secure, settle, stabilize

لغت نامه دهخدا

پابرجا کردن. [ ب َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اثبات.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - استوار کردن اثبات تائ کید . ۲ - پایدار کردن .

فارسی به عربی

مازق

پیشنهاد کاربران

بپرس