ویوان

فرهنگ اسم ها

اسم: ویوان (پسر) (فارسی) (تلفظ: vivan) (فارسی: ویوان) (انگلیسی: vivan)
معنی: نام حاکم رُخّج در زمان داریوش پادشاه هخامنشی
برچسب ها: اسم، اسم با و، اسم پسر، اسم فارسی

پیشنهاد کاربران

ویوان: نام پسرانه - واژه اوستایی و پهلوی
نام فرمانروا رُخَّج ( امروزه قندهار ) در زمان داریوش بزرگ هخامنشی
در اوستا به دو گونه آمده است:
ویاوَنت ( vyāvant ) مانند: ویام!
اَئیویامَه ( aiwyāma )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( آن را با واژه اوستایی دیگر که در بَهرام یشت آمده است، یکسان ندانید:
"ویام بور، vyāmbura": گروهی از دیوهای درنده - درنده خو، سرکش، وحشی، یاغی - بد دهن، زبان دراز، پتیاره، سلیطه! ) )
در پهلوی: ویاوان ( wiyāvān ) : عاشق، دلداده
.
معنی: عاشق پیشه، عاشق کُش، دلبند، دلکش، طناز، لَوَند، معشوق، جانان، دلارام،
دلبر، دلربا، دلفریب، عشوه گر، کرشمه گر، فریبنده، دلنشین، گیرا، کاریزما! -
نور پادشاهی، فَرّ ایزدی، برگزیده، گیرا، مهره مار، فرهمند ( فرمند ) ، جذاب، دلنشین، کاریزما دار!
سودمند، بدرد بخور، کار راه انداز، وِشکَرد! -
خوشگوار، روان آرام و خوش داشتن، نیک کردار، خوش برخورد، گُشاده رو، دوست داشتنی، خواستنی، کاریزما دار! -
دل گُنده و دریا دل، همدل، دوست، مهربون، مِهروَرز،
بخشنده، بزرگوار، جوانمرد، رادمرد، دست و دل باز!
.
کارنامه اردشیرپاپکان، فرگرد ( فصل ) 3، بند2:
rōz - ē ka ardxšīr pad stōr - gāh nišast ud tanbūr zad ud srūd wāzīg ud huramīh kard ō ardaxšīr dīd ud pad - iš�wiyāvān�būd
معنی: روزی که اردشیر به ستورگاه نشسته و تنبور می زد و سرود و دیگر خُرّمی ( موسیقی ) می کرد، [دختری] اردشیر را دید، و بهش ویاوان ( عاشق ) شد

منابع• https://fa.m.wikipedia.org/wiki/رخج• https://www.parsigdatabase.com/• https://www.parsigdatabase.com/surf?lang=Fa• https://www.parsigdatabase.com/search?lang=Fa
در زبان هندی/سنسکریت به معنی " سرشار از زندگی" و " اولین اشعه خورشید صبحگاهی" است.
ماه
سلامتی، سرشار از سلامتی

بپرس