ویلهلم گناتسینو ( به آلمانی: Wilhelm Genazino ) ( زادهٔ ۲۲ ژانویه ۱۹۴۳ در مانهایم ) - ۹ دسامبر ۲۰۱۸ ) رمان نویس و نویسندهٔ نمایش نامههای رادیویی، قطعات نمایشی و مقالات اهل آلمان است.
ویلهلم گناتسینو در ۲۲ ژانویه ۱۹۴۳ در مانهایم زاده شد. او دانش آموختهٔ رشته های زبان و ادبیات آلمانی، فلسفه و جامعه شناسی در دانشگاه گوته فرانکفورت است که پس از پایان تحصیلات به عنوان روزنامه نگار و سپس سردبیر به کار مشغول شد و از سال ۱۹۷۰ به عنوان نویسندهٔ آزاد دست به قلم برد. او در اواخر همین دهه سه گانهٔ «آبشافل» را نوشت که داستان آن در مورد زندگی غم انگیز یک کارمند فرانکفورتی است. نوشتن این اثر او را به شهرت رساند و سال ۱۹۸۶ آغازگر اهدای جوایز ادبی متعدد به این نویسنده برای کتاب هایش بود. [ ۱] او هم اکنون در فرانکفورت زندگی می کند. [ ۲]
ویلهلم گناتسینو در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که آرشیو خود را به مرکز آرشیو ادبیات آلمان واقع در مارباخ منتقل می کند. [ ۳] آرشیو گناتسینو متشکل از مراحل ایجاد رمانها، نمایش نامهها و مقالات وی مشتمل بر مجموعه ای بی نظیر از اسناد، شواهد مربوط به دوران زندگی و عکس های وی است. نامه های به جامانده از مکاتبات این نویسنده بخش دیگر این آرشیو را تشکیل می دهد. هاینریش بل، اکهارت هنشاید، بریگیت کروناوئر و یورگن منتی از جمله شخصیت هایی بودند که گناتسینو با آن ها مکاتبه داشت. [ ۴] همچنین یکی از آثار بسیار ارزشمند این مجموعه دفترچه یادداشت های روزانهٔ کاری گناتسینو است که منبع بسیار گران بهایی برای زندگی نامهنویسی و تاریخی ادبی جمهوری فدرال آلمان است و مشتمل است بر مطالب، صحنه ها و مشاهدات مورد استفادهٔ این نویسنده برای نگارش کتاب هایش. [ ۵]
نگاه آثار روایی طنزآمیز ویلهلم گناتسینو همان قدر که شاد و سرزنده است، غمگین و افسرده نیز هست که همین امر منجر به ایجاد یک توقع نابه جای کاری، عشقی، جسمی، سنی و حتی هنری می شود. علاوه بر این، متن های این نویسنده با زبانی لطیف و بی عیب و نقص از قدرت تغییر برخوردارند. آن ها نارسایی ها، بی حوصلگی ها و یکنواختی های شدید را به تجربیات درونی یک حس طنز تبدیل می کنند که این امر جادوی مکتب ادبی ویلهلم گناتسینو است. او استادانه به مخاطبان شیفتهٔ هنر حیات، سابقهٔ عملی ناامیدی، کاهش اشتیاق و فریب بیگانگی را می آموزد. [ ۶]

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفویلهلم گناتسینو در ۲۲ ژانویه ۱۹۴۳ در مانهایم زاده شد. او دانش آموختهٔ رشته های زبان و ادبیات آلمانی، فلسفه و جامعه شناسی در دانشگاه گوته فرانکفورت است که پس از پایان تحصیلات به عنوان روزنامه نگار و سپس سردبیر به کار مشغول شد و از سال ۱۹۷۰ به عنوان نویسندهٔ آزاد دست به قلم برد. او در اواخر همین دهه سه گانهٔ «آبشافل» را نوشت که داستان آن در مورد زندگی غم انگیز یک کارمند فرانکفورتی است. نوشتن این اثر او را به شهرت رساند و سال ۱۹۸۶ آغازگر اهدای جوایز ادبی متعدد به این نویسنده برای کتاب هایش بود. [ ۱] او هم اکنون در فرانکفورت زندگی می کند. [ ۲]
ویلهلم گناتسینو در سال ۲۰۱۲ اعلام کرد که آرشیو خود را به مرکز آرشیو ادبیات آلمان واقع در مارباخ منتقل می کند. [ ۳] آرشیو گناتسینو متشکل از مراحل ایجاد رمانها، نمایش نامهها و مقالات وی مشتمل بر مجموعه ای بی نظیر از اسناد، شواهد مربوط به دوران زندگی و عکس های وی است. نامه های به جامانده از مکاتبات این نویسنده بخش دیگر این آرشیو را تشکیل می دهد. هاینریش بل، اکهارت هنشاید، بریگیت کروناوئر و یورگن منتی از جمله شخصیت هایی بودند که گناتسینو با آن ها مکاتبه داشت. [ ۴] همچنین یکی از آثار بسیار ارزشمند این مجموعه دفترچه یادداشت های روزانهٔ کاری گناتسینو است که منبع بسیار گران بهایی برای زندگی نامهنویسی و تاریخی ادبی جمهوری فدرال آلمان است و مشتمل است بر مطالب، صحنه ها و مشاهدات مورد استفادهٔ این نویسنده برای نگارش کتاب هایش. [ ۵]
نگاه آثار روایی طنزآمیز ویلهلم گناتسینو همان قدر که شاد و سرزنده است، غمگین و افسرده نیز هست که همین امر منجر به ایجاد یک توقع نابه جای کاری، عشقی، جسمی، سنی و حتی هنری می شود. علاوه بر این، متن های این نویسنده با زبانی لطیف و بی عیب و نقص از قدرت تغییر برخوردارند. آن ها نارسایی ها، بی حوصلگی ها و یکنواختی های شدید را به تجربیات درونی یک حس طنز تبدیل می کنند که این امر جادوی مکتب ادبی ویلهلم گناتسینو است. او استادانه به مخاطبان شیفتهٔ هنر حیات، سابقهٔ عملی ناامیدی، کاهش اشتیاق و فریب بیگانگی را می آموزد. [ ۶]


wiki: ویلهلم گناتسینو