ویلهلم وونت

دانشنامه عمومی

ویلهلم ماکسیمیلیان وونت ( به آلمانی: Wilhelm Maximilian Wundt ) ( زاده ۱۶ اوت ۱۸۳۲ – درگذشته ۳۱ اوت ۱۹۲۰ ) پزشک، روان شناس، فیزیولوژیست و استاد دانشگاه آلمانی به عنوان یکی از «پایه گذاران علم روان شناسی تجربی» شناخته می شود. [ ۱] [ ۲] [ ۳] وونت پیشوای مکتب اراده گرایی ( Voluntarism ) است. او درجه پزشکی خود را در هایدلبرگ گرفت ولی به مطالعه و تحقیق در فیزیولوژی پرداخت و همین امر او را به سمت روانشناسی کشانید. در ۱۸۷۵ به لایپزیگ در آلمان رفت و چهل و شش سال دیگر را در همان جا سپری نمود. در سال ۱۸۷۹ وندت اقدام به تأسیس یک آزمایشگاه در دانشگاه شهر لایپزیک نمود که تمرکز اصلی آن بروی مطالعات روانشناسی قرار داشت و اولین آزمایشگاه از نوع خود به حساب می آمد. او در این آزمایشگاه به بررسی ماهیت اعتقادات مذهبی، شناسایی اختلالات مغزی و رفتارهای ناهنجار پرداخته و بدین سان موفق شد روان شناسی را به عنوان رشته ای مجزا از رشته های دیگر تثبیت کند. او همچنین اولین ژورنال علمی در زمینه روان شناسی را در سال ۱۸۸۱ میلادی بنا نهاد.
وونت در حدود ۵۴۰۰۰ صفحه نوشته از خود به یادگار گذاشت. عموماً به وی لقب «پدر روانشناسی آزمایشگاهی» داده اند.
وونت بی تردید یکی از چهره های مهم در تحول روان شناسی نوین بود که امروز او را یکی از پیشگامانی می دانند که روان شناسی را در مسیر خود قرار داد و اولین رویکرد نظام مدار به روان شناسی را به وجود آورد که بعداً توسط تیچنر اصلاح شد و به صورت یکی از نظام های غالب در طول سی سال اول این قرن در آمد. اهمیت وونت نه تنها در رویکرد نظام مدار او به علم جدید، بلکه همچنین در این واقعیت قرار دارد که او با فلسفه قطع رابطه کرد و روان شناسی را به آزمایشگاه برد. وونت در عین حال، فیلسوفی بود که پنج کتاب درباره منطق و اخلاق و فلسفه عمومی نوشت. امروز فلسفه او چندان مورد توجه ما نیست، وقتی که جان لاک دو قرن قبل، زمانی که در برابر خردگرایان ایستاد و اظهار داشت که کل دانش از تجربه ناشی می شود، سنّت تجربی را بنیاد نهاد و این نه تنها در تاریخ علم، بلکه در تاریخ روان شناسی هم گام مهمی محسوب می شد. وونت هم از این سنّت پیروی کرد و روان شناسی را به علم تجربه هشیار تعریف کرد. همان طورکه جان استوارت میل از شیمی ذهنی در تداعی اندیشه ها سخن گفت، برای وونت هم روان شناسی همانند شیمی بود، زیرا وی معتقد بود که تجربه را می توان به عناصرِ آن تجزیه و این عناصر را با هم ترکیب کرد. استوارت میل هم درکتاب منطق خود، احتمال ایجاد روان شناسی آزمایشی را مطرح کرده بود، ولی تحقق بخشیدن به این اندیشه برای وونت باقی ماند.
عکس ویلهلم وونت
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی


ویلهلم وونت در سال 1902
ویلهلم وونت (نشسته) با همکارانش در نخستین آزمایشگاه روان شناختی اش
مقبره ویلهلموونت(1832-1920)(Wilhelm Wundt)
(با نام کامل: ویلهلم ماکسیمیلیان وونت) پزشک، فیزیولوژیست، فیلسوف و روان شناس آلمانی. در نزدیکی بادن (اکنون بخشی از مانهایم) زاده شد. امروزه به عنوان یکی از بنیان گذاران روان شناسی مدرن شناخته می شود. وونت که روان شناسی را در زمرۀ یک علمِ جدا از فلسفه و زیست شناسی عنوان کرده بود، نخستین فردی بود که خودرا روان شناس نامید. بسیاری به او لقب "پدر روان شناسی تجربی" داده اند، چرا کهاولین کسی بود که روان شناسی تجربی را وضع کرد.
وونت کودک تنها و خیال پردازی بود و تمایل چندانی به بازی و تفریح با هم سن و سال هایش نداشت. شاید به همین علت بود که انرژی درونی خود را صرف نوشتن می کرد و در تخیلاتش، خود را نویسنده ای مشهور می دید (که سرانجام هم به واقعیت پیوست چرا که پس از مرگش حدود 54000 صفحه نوشته از خود به جا گذاشت.) او چهارمین فرزند خانواده و پدرش کشیش پروتستانی بود که هر چند مردی اجتماعی جلوه می کرد، اما خاطرات اولیۀ ویلهلم از او چندان خوب و خوشایند نبود. پدر بزرگش، فریدریش پیتر وونت، استاد جغرافی و کشیش در ویبلینگن بود. وقتی او حدود شش سال داشت، خانواده اش به هیدلشیم نقل مکان کردند و سپس به شهر کوچک و قرون وسطایی بادن ـ وورتمبرگ رفتند. به رغم این که از مدرسه بیزار بود و نمرات ضعیفی هم می گرفت (و در 13 سالگی در ژیمنازیوم هم مردود شده بود)، در ۱۹ سالگی تصمیم گرفت برای تحصیل در رشتۀ پزشکی به دانشگاه توبینگن برود و پزشک شود تا بتواند ضمن دنبال کردن هدف خود که فعالیت علمی بود، مخارج زندگی اش را نیز تأمین کند. اما پس از یک سال آن جا را ترک کرد و وارد دانشگاه هایدلبرگ شد و سه سال و نیم نیز آن جا به تحصیل پزشکی پرداخت. اما پس از گذشت چند سال، او شک نداشت که برای این حرفه ساخته نشده است؛ این بود که رشتۀ اصلی اش را به فیزیولوژی تغییر داد و در 1856 به موسسۀ فیزیولوژی دانشگاه برلین رفت و شاگرد یوهانس مولر شد، که در آن دوران بزرگ ترین فیزیولوژیست دنیا به شمار می رفت.
در 1885 برای دریافت درجه دکتری به هایدلبرگ بازگشت و مدرک پزشکی اش را در 1856 از دانشگاه هایدلبرگ اخذ کرد، اما مطالعه و پژوهش در فیزیولوژی سبب شد که به حوزۀ روان شناسی کشیده شود. در دهۀ 1870 ویلهلم وونت دانش بشر را به عرصۀ روان شناسی تجربی وارد کرد. در سال 1879، و کمی بعد از ورود به دانشگاه لایپزیگ، اولین آزمایشگاه رسمی تحقیقات روان شناسیِ آن دانشگاه را دایر کرد که افتتاحش به عنوان شروع روان شناسی مدرن مدنظر قرار گرفته و تمرکز اصلی اش نیز مطالعات روان شناسی بود. وونت در این آزمایشگاه شروع به بررسی و شناسایی اختلالات مغزی و رفتارهای نابهنجار کرد و به این ترتیب موفق شد روان شناسی را به عنوان رشته ای مجزا و مستقل از دیگر رشته ها ثبت کند. پس از آن بود که تمام آزمایشگاه های روان‎شناسی با توجه به مدل او، مدل سازی شدند. وونت در آزمایشگاهش، روان شناسی را به وسیلۀ تجزیه و تحلیل فعالیت های ذهنی به روشی ساختاری تر و با تأکید بر اندازه گیری و کنترل عینی، از فلسفه مجزا کرد. هدف او این بود که افکار و احساسات را ثبت و سپس آن ها را به عناصر سازنده اش تجزیه و تحلیل کند؛ درست مشابه کاری که یک متخصص شیمی برای پی بردن به عناصر و ساختار اصلی ترکیبات شیمی، آن ها را آنالیز می کند. در ۱۸۸۹، وونت به عنوان رییس دانشگاه لایپزیگ انتخاب شد. اما این امر اصلاً باعث کم شدن فعالیت هایش نشد و آثار بسیاری را نوشت و منتشر کرد. او همچنین نخستین مجلۀ علمی با عنوان مطالعات روان شناختیرا برای تحقیقات روان شناختی در 1881 راه اندازی کرد. طبق نظرسنجی منتشر شده در مجلۀ علمی "American Psychologist" در 1991، مشخص شد که وونت رتبۀ اول را از لحاظ شهرت دارد و رتبه های دوم و سوم نیز به ویلیام جیمز و زیگموند فروید اختصاص داشت.
از مهم ترین آثار اوست: مقدمه ای بر روان شناسی، اصول روان شناسی فیزیولوژیک، عناصر روان شناسی عامیانه،عناوین روان شناسی، نظام های اخلاقی، سخنرانی هایی در باب روان شناسی انسان و حیوان، واقعیت های زندگی اخلاقی.
منابع
https://www.simplypsychology.org/wundt.html
https://www.britannica.com/biography/Wilhelm-Wundt
https://plato.stanford.edu/entries/wilhelm-wundt/
https://en.wikipedia.org/wiki/Wilhelm_Wundt

پیشنهاد کاربران

بپرس