ویلهلم هاینریش اِرب ( آلمانی: Wilhelm Heinrich Erb؛ ۳۰ نوامبر ۱۸۴۰ – ۲۹ اکتبر ۱۹۲۱ ) یک متخصص مغز و اعصاب، پزشک، عصب شناس برجستهٔ اهل آلمان بود.
او مدرک پزشکی خود را در سال ۱۸۶۴ میلادی از دانشگاه هایدلبرگ دریافت داشت و مدتی دستیار نیکلاس فریدرایش بود.
اِرب بطور گسترده ای از الکترودیاگنوزیس استفاده می کرد و ثابت کرد که در جریان بیماری کزاز، افزایش حساسیت اعصاب حرکتی وجود دارد. او بود که موجب رواج و متداول شدن استفاده از چکش رفلکس در معاینات عصبی شد. وی همچنین مطالعاتی در زمینهٔ سیفلیس، تابس دورسالیس، فلج اطفال و «تحلیل پیش روندهٔ عضلات» دارد.
اِرب در سال ۱۸۷۸ میلادی، بیماری میاستنی گراویس را توصیف کرد که نامِ دیگرش «بیماری ارب - گلدفلام» ( به افتخار وی و ساموئل گلدفلام ) است. او بیش از ۲۵۰ مقاله و کتاب در زمینهٔ پزشکی دارد که از جمله می توان به «راهنمای الکتروتراپی» ( آلمانی: Handbuch der Elektrotherapie ) اشاره کرد که در زمینهٔ الکتروتراپی است. او از پایه گذاران «ژورنال نورولوژی آلمان» ( Deutsche Zeitschrift für Nervenheilkunde ) است و در نخستین شمارهٔ آن مقاله ای دربارهٔ دیستروفی ماهیچه ای منتشر کرد. [ ۱]
امیل کریپلین، ماکس نونه، ارنست ریماک و پاول یولیوس موبیوس از شاگردان او بودند. [ ۲]
• فلج ارب - دوشن: به فلج ارب و فلج شبکه بازویی هم شهرت دارد و نوعی فلج عضلانی در دوران کودکی است که نامش را از دوشن دو بولونیه و او می گیرد.
• فلج اِرب - شارکو: نوعی نادر از سیفلیس نخاعی که به افتخار وی و ژان - مارتن شارکو نامگذاری شده است.
• نقطهٔ ارب: ناحیه ای کوچک در حدود ۲ تا ۳ سانتی متر بالای استخوان ترقوه. تحریک الکتریکی این نقطه، موجب انقباض ماهیچه های متعددی در بازو می شود.
• علامت ارب - وستفال: یک رفلکس در بیماری تابس دورسالیس که به افتخار وی و کارل فریدریش اتو وستفال نامگذاری شده است.
• ناحیهٔ اِرب: ناحیه ای کوچک در کالبدشناسی سطح قفسهٔ سینه جهت شنود صداهای قلبی که مکانش، فضای بین دنده ای سومِ چپ و در حدود ۳ سانتی متر به سمت چپ است که بیشتر صداها و سوفل های قلبی در آنجا شنیده می شوند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفاو مدرک پزشکی خود را در سال ۱۸۶۴ میلادی از دانشگاه هایدلبرگ دریافت داشت و مدتی دستیار نیکلاس فریدرایش بود.
اِرب بطور گسترده ای از الکترودیاگنوزیس استفاده می کرد و ثابت کرد که در جریان بیماری کزاز، افزایش حساسیت اعصاب حرکتی وجود دارد. او بود که موجب رواج و متداول شدن استفاده از چکش رفلکس در معاینات عصبی شد. وی همچنین مطالعاتی در زمینهٔ سیفلیس، تابس دورسالیس، فلج اطفال و «تحلیل پیش روندهٔ عضلات» دارد.
اِرب در سال ۱۸۷۸ میلادی، بیماری میاستنی گراویس را توصیف کرد که نامِ دیگرش «بیماری ارب - گلدفلام» ( به افتخار وی و ساموئل گلدفلام ) است. او بیش از ۲۵۰ مقاله و کتاب در زمینهٔ پزشکی دارد که از جمله می توان به «راهنمای الکتروتراپی» ( آلمانی: Handbuch der Elektrotherapie ) اشاره کرد که در زمینهٔ الکتروتراپی است. او از پایه گذاران «ژورنال نورولوژی آلمان» ( Deutsche Zeitschrift für Nervenheilkunde ) است و در نخستین شمارهٔ آن مقاله ای دربارهٔ دیستروفی ماهیچه ای منتشر کرد. [ ۱]
امیل کریپلین، ماکس نونه، ارنست ریماک و پاول یولیوس موبیوس از شاگردان او بودند. [ ۲]
• فلج ارب - دوشن: به فلج ارب و فلج شبکه بازویی هم شهرت دارد و نوعی فلج عضلانی در دوران کودکی است که نامش را از دوشن دو بولونیه و او می گیرد.
• فلج اِرب - شارکو: نوعی نادر از سیفلیس نخاعی که به افتخار وی و ژان - مارتن شارکو نامگذاری شده است.
• نقطهٔ ارب: ناحیه ای کوچک در حدود ۲ تا ۳ سانتی متر بالای استخوان ترقوه. تحریک الکتریکی این نقطه، موجب انقباض ماهیچه های متعددی در بازو می شود.
• علامت ارب - وستفال: یک رفلکس در بیماری تابس دورسالیس که به افتخار وی و کارل فریدریش اتو وستفال نامگذاری شده است.
• ناحیهٔ اِرب: ناحیه ای کوچک در کالبدشناسی سطح قفسهٔ سینه جهت شنود صداهای قلبی که مکانش، فضای بین دنده ای سومِ چپ و در حدود ۳ سانتی متر به سمت چپ است که بیشتر صداها و سوفل های قلبی در آنجا شنیده می شوند.
wiki: ویلهلم هاینریش ارب