ویستاخ

فرهنگ اسم ها

پیشنهاد کاربران

گُستاخ: واژه پارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
پهلوی: ویستاخ ( wistāx )
وی: ویهیستن -
نمو، رشد کردن، روییدن، حرکت کردن، رواندن، بالِش ( بالندگی ) ، پیشرفت
.
آخ: اَه، آوَخ! - لفظ کودکانه ( اَیی )
...
[مشاهده متن کامل]

آسیب، صدمه، گزند، زخم، خسارت، زیان، انگره! -
ناخوشایندی، کراهت، بیماری، زننده، نفرت اگیز، درد و رنج، آزار و اذیت، سختی و گرفتاری
.
معنی: رشد ناخوشایند، حرکت زننده، رفتار بیمارگونه -
پر رو، بی ادب، بی آزرم و حیا، بی شرم و آبرو، بی چشم و رو، نمک نشناش، دریده!
.
اندرز آذرباد مِهراَسپَندان، بند4:
pad xwadāy ud sālār mard wastār ud�"wistāx"�ma bāš
معنی: در برابر ( نسبت ) به خدای بزرگ[اهورامزدا]، خودسر ( مغرور ) و "گستاخ" مَباش!
.
گاه، از معنای مجازی "پر رو" به معنی:
اعتماد ( اطمینان ) و باور ( آره! ) می شود!
اندرز دانایان به مَزدَِیَسنان، بند14:
pad ǰuwānīh�"wistāx"�ma bawēd ōšōmandān mardōmān, čē was kasān ī pad aburnāyīh az gētīg be widard hēnd wany ud apaydāg būd hēnd, kē tā dagr zamān pattāyist, bē pas - iz frazām widaštan wany ud apaydāg būdan abāyēd
معنی: ای مردمان فانی ( اَستومَند، جسمانی ) ،
به جوانی "اعتماد، باور" مَکنید؛ زیرا، بسیار کسان [هستند] که در جوانی از گیتی درگذشتند [و] نابود و ناپیدا شدند، کسی هم که تا دیر زمان ( پیری ) به جا بماند، ولی [او] نیز سرانجام باید درگذرد ( بمیرد ) و نابود و ناپیدا شود

منابع• https://abadis.ir/fatofa/گست/• https://abadis.ir/fatofa/خیز/• https://abadis.ir/fatofa/اوخ/• https://www.parsigdatabase.com/• https://www.parsigdatabase.com/surf?lang=Fa• https://www.parsigdatabase.com/search?lang=Fa

بپرس