ویس و رامین

/veysorAmin/

لغت نامه دهخدا

ویس و رامین. [ س ُ ] ( اِخ ) نام دو تن از عشاق معروف افسانه ای و نام داستان آنان. این افسانه ایرانی از قدیمترین زمانها موجود بوده و پهلوی ِ آن را به شعر ترجمه کرده اند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). ویس و رامین که فخرالدین اسعد گرگانی ترجمه آن را [ از پهلوی ] بیش از نُه قرن پیش ، میان سالهای 432 و 446 هَ.ق. یعنی پنجاه سال پس از آنکه فردوسی شاهنامه را به پایان برد، پرداخته است ، داستانی بسیار شایان توجه است. منظومه بر اساس افسانه ( پهلوی ) کهنی است که به ابهام یادآور داستان تریستان و ایزوت و مارک شاه و برانژین است. بسیاری از وقایعی که در داستان می گذرد، متضمن اوضاع و احوالی مخالف عقاید اسلامی درباره ازدواج و زن و عشق است. در استعداد شاعرانه فخر گرگانی جای هیچ شک نیست. نقصی که در داستان هست ، تناقضاتی در تجسم و نمایش اشخاص و اطناب و تفصیل در گفتگوهای میان عاشقان و سخنانی است که هر یک از آنها با خویشتن می گوید. منظومه فخر گرگانی به احتمالی در آغاز قرن سیزدهم م. [ در حدود صدوپنجاه سال پس از نظم آن به فارسی ] به زبان گرجی ترجمه شده است واز اینکه یکسان مورد توجه مسلمانان و همسایگان مسیحی آنان در آن سوی قفقاز واقع شده ارزش و اعتبار اصل داستان و تهذیب فخر گرگانی از آن ، آشکار می گردد. اخبار قدیم و متعددی درباره ویس و رامین در ادبیات فارسی وجود دارد، مؤلف مجمل التواریخ و القصص ، زمان داستان را هنگام پادشاهی دومین شاهنشاه ساسانی می داند و می گوید: «موبد برادر رامین صاحب طرفی بود از دست شاپور، به مرو نشستی و خراسان و ماهان به فرمان او بود». عوفی فخر گرگانی را ناظم ویس و رامین می داند و حمداﷲ مستوفی از داستان ویس و رامین در زمان سلطنت بیژن اشکانی پسر گودرز پسر بلاش پسر اشک نام می برد و فخرالدین اسعد را ناظم آن می خواند و میرخواند آن را منسوب به زمان یکی از پادشاهان اشکانی می داند و او را شاپوربن اشک اشکانی می خواند. ( از تعلیقات ویس و رامین چ محجوب ص 393 و 394 ) : اندر عهد شاپور اردشیر قصه ویس و رامین بوده است. ( مجمل التواریخ ).
ویس و رامین خسرو و شیرین بخوان
تا چه کردند از حسد آن گمرهان.
مولوی.
چه حاجت است به گل عیش ویس و رامین را
میان خسرو و شیرین شکر کجا باشد؟
سعدی.
او که الحمد را نکرده درست
ویس و رامین چراش باید جست ؟
اوحدی.

فرهنگ فارسی

داستان عشقی منظومی است که در حدود سال ۴۴۶ ه.ق . بوسیله فخرالدین اسعد گرگانی شاعر قرن پنجم که در خدمت عمید ابوالفتح حاکم اصفهان بود بنظم فارسی در آمد . اصل قصه ویس و رامین بزبان پهلوی و متعلق بدوره اشکانیان است .

دانشنامه آزاد فارسی

سرودۀ فخرالدین گرگانی، منظومه ای عاشقانه، به فارسی. فخرالدین اسعد این داستان را میان سال های ۴۳۲ و ۴۴۶ق به نظم درآورد. اصل این داستان، افسانه ای کهن به زبان پهلوی از روزگار اشکانیان است. ویس و رامین در بحر هزج مقصور یا محذوف در حدود ۸۹۰۰ تا ۹هزار بیت است. ویس، دختر شهرو، و رامین، برادر شاه موبد، دلباختۀ هم می شوند، در حالی که شاه موبد از شهرو قول گرفته بود که اگر دختر بزاید از آن اوست. از این روی در طول داستان، در کامیابی آن ها موانع فراوان به وجود می آید تا آن که شاه موبد در حادثه ای در شکارگاه درمی گذرد و عاشق و معشوق به هم می رسند. در پایان داستان، پس از درگذشت ویس، رامین در آتشکده ای بست می نشیند. نظامی در سرودن خسرو و شیرین به ویس و رامین نظر داشته است. نخستین چاپ این منظومه، به کوشش کبتان و لیم ناسولیس و منشی احمدعلی صاحب منتشر شد (کلکلته، ۱۸۶۴ـ۱۸۶۵). ویس و رامین به کوشش مجتبی مینوی (۱۳۱۴ش)، محمدجعفر محجوب (۱۳۳۷ش)، الکساندر گواخاریا (۱۳۴۹ش) و محمد روشن (۱۳۷۷ش) به چاپ رسیده است.

پیشنهاد کاربران

منظومه ویس و رامین از شاهکارهای ادب فارسی و جهان است که سروده فخرالدین اسعد گرگانی شاعر قرن پنجم هجری است. این داستان عاشقانهٔ منظوم در حدود ۹۰۰۰ بیت* دارد که در بحر هزج مسدس محذوف* یا مقصور* سروده شده است. چنان که از شواهد و قراین بر می آید فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را از متنی پهلوی به شعر پارسی برگردانده است و داستان مربوط به عصر اشکانی - ساسانی است. که در این ترجمه با آرایش کلام و به کاربردن صنایع لفظی و معنوی* شاهکاری عظیم خلق کرده است. محمد عوفی تذکره نویس قرن هفتم هجری چنین گفته است: «. . . و آنچه از غرّر اوصاف و درّر تشبیهات در آنجا ایراد کرده است مقوّمان ضمیر افاضل از تقویم آن عاجزند و جوهریان صنعت از تصریع معارضهٔ آن قاصر…» ∗
...
[مشاهده متن کامل]

مؤلف کتاب مجمل التواریخ و القصص وقوع داستان را در عهد شاپور پسر اردشیر بابکان می داند. ∗ ولی ولادیمیر مینورسکی، خاورشناس و ایران شناس روسی و استاد دانشگاه لندن، بر پایهٔ پاره ای از جزئیات، زمان حادث شدن این رویداد را مربوط به دورهٔ اشکانیان و برابر با زمان پادشاهی گودرز دوم، یعنی سال های ۳۹ تا ۵۱ میلادی برآورد کرده است. ∗
ابوالفتح مظفر، از فخرالدین به نظم کشیدن اثر را درخواست کرد. از آنجا که اثر منثور اصلی به زبان پهلوی داشت، بعضی از کلمه ها و ترکیب های پهلوی به شعر فخرالدین راه یافته است: چون دژخیم، دژپسند و دژمان. ∗ این کتاب در فاصلهٔ سال های ۴۳۲ تا ۴۴۶ ه‍. ق ( نگارش ویس و رامین در سال ۱۰۵۴ میلادی به پایان رسیده است ) به نظم درآمده است.
ویس و رامین را نخستین بار در سال ۱۸۶۵ میلادی در کلکتهٔ هندوستان چاپ کردند تا آن که ویرایش علمی آن در سال ۱۳۱۴ خورشیدی به کوشش مجتبی مینوی فراهم آمد. از این منظومه، سه چاپ ویرایش شدهٔ دیگر در دسترس است: چاپ دکتر محمدجعفر محجوب ( ۱۳۳۷ خورشیدی ) ؛ چاپ ماگالی تودوا و الکساندر گواخاریا، دو دانشمند گرجستانی ( ۱۳۴۹ خورشیدی ) و چاپ محمد روشن ( ۱۳۷۷ خورشیدی ) .
به عقیدهٔ بعضی محققین، منشأ افسانهٔ اروپایی تریستان و ایزولت همین داستان است.
صادق هدایت در مقالهٔ «چند نکته از ویس و رامین»∗ اشاره می کند: «. . . آنچه ویس و رامین را از سایر رمان های عاشقانهٔ باستان ممتاز می سازد نخست موضوع کتاب است، زیرا بر خلاف پهلوانان داستان های عشقی قدیم که عموماً از افسانه یا اشخاص تاریخی گرفته شده اند و داستانسرا کوشیده که از جزئیات زندگی آنها به خواننده درس اخلاق و دلاوری و گذشت و غیره بیاموزد موضوع «ویس و رامین» بسیار گستاخانه انتخاب شده و گویا به همین علت پهلوانان آن خیالی است و با افسانه و تاریخ وفق نمی دهد»∗

ویس و رامینویس و رامینویس و رامین
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/ویس_و_رامین
گفته شده که فخرالدین اسعد گرگانی داستان ویس و رامین رو از داستان سرایی نقالان دوره اسلامی گرفته است.

بپرس