لغت نامه دهخدا
الف ) خداوندی و صاحبی : دولت وند. ب ) شباهت : خداوند.فولادوند. پولادوند. ج ) در آخر اسماء امکنه درآید: دماوند. نهاوند. در زبانهای باستانی ایران از ونت مفهوم دارنده برمی آید، درست مانند «مند» ( در کلمات آبرومند و نیرومند و خردمند ). ( حاشیه برهان قاطع چ معین از هرمزدنامه ص 353، 354 ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. منسوب به (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): باوند، فولادوند، دیرک وند، سکوند، دماوند.
۳. دارنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): گاووند، دولت وند.
فرهنگستان زبان و ادب
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
وند یک پسوند ایرانی هستش! اما اولین بار از لفظ ایلات متحده وند برای لکهای ناحیه کرمانشاه استفاده شده است! اینو بهاروند لور نیز به صراحت توی کتاب لرستان آورده است!
ایل منجزی ایل بزرگ بختیاروند ( بهداروند، بیداروند )
قوم بزرگ لر
______________
طایفه مال احمدی منجزی
تیره ها
جلال وند
خواجه وند
کلاوند
شاسوند
حاتم وند
فیلوند
پاگیروند
... [مشاهده متن کامل]
علی اکبر وند
شیخ علی وند
مصطفی وند
تیرگیر
سبزواری
ویسی
دوستی
سهم الدینی
بهرامی*بهرام وند*
عیدیپور
رمضان وند
درویش وند
باورشل
. .
. .
_______________
طایفه لملمی منجزی
تیره ها
ملشه وند *ملکشاه وند، میشه وند*
داج
کمالوند
یوسف وند
خدارحم وند
شیخ محمد عالی وند
شفیع وند
. .
. .
___________________
طایفه نیم بنیچه منجزی
تیره ها
مهمیدوند
قربان وند
عباس وند
مددوند
نظروند
متوُروک
قاسم عالی وند
. .
. .
_______________________________
طایفه ابوالحسنی منجزی
سمالوند
رحیم وند
شیخ ابوالحسنی
تنبروند
فداله وند
خدروند
مهمد خدر
شهبازوند ( بیژن وند، حبیب الله وند )
حسین قلی وند
بهزادی
حیدری سورشجانی
حفیظ
نصیر
خیری
. .
. .
__________________________________
طایفه لُوخرده منجزی
باغبان وند *حسن وند*
نظام وند
علی اکبر وند
تنبروند
بهمن وند
بداغ وند
خمکاروند
سلاطین وند ( بزرگ وند، یحیی وند )
مولاوند
جولاوند
خورشید و ند
رشیدوند
. .
. .
__________________________________
طایفه مازه پهن منجزی
کوثری
گله
محمد علیزاده
دلاوری
دلاوران
. .
. .
______________________
طایفه چیگویی منجزی
محمدی
________________________
طایفه آلونی منجزی
بارانی
آسیابانی
آسیابان پور
_______________________________
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی
احمدوند
تاجدیوند ( علیمردان وند، علیمراد وند، صفروند، حلوایی، ، ، )
خیریوند ( روشن وند، دوستعلی وند، سیاه منصور، ، ، )
اردشیر وند
بلیتی وند
شاهمنصور وند
مهدی وند
چهارمحالی
بیرگانی
هارونی ( عالی وند، بالی وند، آدینه وند )
چهاربنیچه
روزعلیوند
سلیمان وند
امیدوند
آشتی وند ( کاظموند، رحیموند، علیوند، هاشموند، آقاسی وند )
اسماعیل وند ( مهمد وند، آشیروند، ، ، )
بلیل
صوفی وند
عیدی وند ملارآهنی
باران وند ملارآهنی
کاظم وند ملارآهنی
علی وند ملارآهنی
کوزری
زیلایی
مهمیدوند
برات وند
علیدادوند
جلال وند
غریبی
تنبروند
ملارآهنی
شمس الدین وند*شمس خلیلی *
رمضان وند
نعمتی
شهبازوند ( علیدادوند، علی پناه وند، علی باز وند )
شیرمردی
حیدری
حسن وند
توپایی*تپایی، توپیوند*
صالح حاجی
هادی وند
داوود وند
میرزاوند
صالح وند
. .
. .
________________________________________
طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
تیره ها
صالح وند
نوروز وند
ظاهر وند
آدینه وند
طاهر وند
فداله وند
علی وند
. .
. .
__________________________________
طایفه روا منجزی
تیره ها
صالح وند*صالح بابری *
ولی وند
براتعلی وند
فردین وند
سهده وند
عیدی وند
کرم کاظمی
قاسمعلی وند
باران وند ( حاتم وند، میرزا وند، درویش وند )
رحیم وند
شنبه وند
. .
. .
__________________
طایفه جلیلی منجزی
_____
طایفه بویری منجزی
______
طایفه آمویی منجزی
____
طایفه شیاسی منجزی
____
طایفه میلاسی منجزی
قوم بزرگ لر
______________
طایفه مال احمدی منجزی
تیره ها
جلال وند
خواجه وند
کلاوند
شاسوند
حاتم وند
فیلوند
پاگیروند
... [مشاهده متن کامل]
علی اکبر وند
شیخ علی وند
مصطفی وند
تیرگیر
سبزواری
ویسی
دوستی
سهم الدینی
بهرامی*بهرام وند*
عیدیپور
رمضان وند
درویش وند
باورشل
. .
. .
_______________
طایفه لملمی منجزی
تیره ها
ملشه وند *ملکشاه وند، میشه وند*
داج
کمالوند
یوسف وند
خدارحم وند
شیخ محمد عالی وند
شفیع وند
. .
. .
___________________
طایفه نیم بنیچه منجزی
تیره ها
مهمیدوند
قربان وند
عباس وند
مددوند
نظروند
متوُروک
قاسم عالی وند
. .
. .
_______________________________
طایفه ابوالحسنی منجزی
سمالوند
رحیم وند
شیخ ابوالحسنی
تنبروند
فداله وند
خدروند
مهمد خدر
شهبازوند ( بیژن وند، حبیب الله وند )
حسین قلی وند
بهزادی
حیدری سورشجانی
حفیظ
نصیر
خیری
. .
. .
__________________________________
طایفه لُوخرده منجزی
باغبان وند *حسن وند*
نظام وند
علی اکبر وند
تنبروند
بهمن وند
بداغ وند
خمکاروند
سلاطین وند ( بزرگ وند، یحیی وند )
مولاوند
جولاوند
خورشید و ند
رشیدوند
. .
. .
__________________________________
طایفه مازه پهن منجزی
کوثری
گله
محمد علیزاده
دلاوری
دلاوران
. .
. .
______________________
طایفه چیگویی منجزی
محمدی
________________________
طایفه آلونی منجزی
بارانی
آسیابانی
آسیابان پور
_______________________________
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ منجزی
احمدوند
تاجدیوند ( علیمردان وند، علیمراد وند، صفروند، حلوایی، ، ، )
خیریوند ( روشن وند، دوستعلی وند، سیاه منصور، ، ، )
اردشیر وند
بلیتی وند
شاهمنصور وند
مهدی وند
چهارمحالی
بیرگانی
هارونی ( عالی وند، بالی وند، آدینه وند )
چهاربنیچه
روزعلیوند
سلیمان وند
امیدوند
آشتی وند ( کاظموند، رحیموند، علیوند، هاشموند، آقاسی وند )
اسماعیل وند ( مهمد وند، آشیروند، ، ، )
بلیل
صوفی وند
عیدی وند ملارآهنی
باران وند ملارآهنی
کاظم وند ملارآهنی
علی وند ملارآهنی
کوزری
زیلایی
مهمیدوند
برات وند
علیدادوند
جلال وند
غریبی
تنبروند
ملارآهنی
شمس الدین وند*شمس خلیلی *
رمضان وند
نعمتی
شهبازوند ( علیدادوند، علی پناه وند، علی باز وند )
شیرمردی
حیدری
حسن وند
توپایی*تپایی، توپیوند*
صالح حاجی
هادی وند
داوود وند
میرزاوند
صالح وند
. .
. .
________________________________________
طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی
تیره ها
صالح وند
نوروز وند
ظاهر وند
آدینه وند
طاهر وند
فداله وند
علی وند
. .
. .
__________________________________
طایفه روا منجزی
تیره ها
صالح وند*صالح بابری *
ولی وند
براتعلی وند
فردین وند
سهده وند
عیدی وند
کرم کاظمی
قاسمعلی وند
باران وند ( حاتم وند، میرزا وند، درویش وند )
رحیم وند
شنبه وند
. .
. .
__________________
طایفه جلیلی منجزی
_____
طایفه بویری منجزی
______
طایفه آمویی منجزی
____
طایفه شیاسی منجزی
____
طایفه میلاسی منجزی
در ویرایِشِ دیدگاه های پیشین:
{وَند} که بُنِ کنونیِِ {وَستَن} است، همین {بَند} است که بُنِ کنونیِ {بستن} است.
در اینجا دگرگونیِ آواییِ {و/ب} را داریم که برای نِمونه برای {واران} به {باران} چنین شده است. ( هنوز هم در برخی گویش ها، واران مانده است )
... [مشاهده متن کامل]
از هَمین روی، پوزش می خواهم.
بِدرود!
{وَند} که بُنِ کنونیِِ {وَستَن} است، همین {بَند} است که بُنِ کنونیِ {بستن} است.
در اینجا دگرگونیِ آواییِ {و/ب} را داریم که برای نِمونه برای {واران} به {باران} چنین شده است. ( هنوز هم در برخی گویش ها، واران مانده است )
... [مشاهده متن کامل]
از هَمین روی، پوزش می خواهم.
بِدرود!
پسوند وند پسوندی است در میان ایلات و شاخه های لر و در واقع پسوندی لریست که نشعت گرفته از وندن به معنای انداختن و وَنَت اوستایی به معنای فرزند میباشد
این پسوند در قسمت دوم کلمه به معنای فرزند میباشد و در قسمت اول کلمه همیشه نام نیا امده است مانند
... [مشاهده متن کامل]
بختیاروند، بهداروند، جوانشیروند، ساسانوند، اردشیروند، جمالوند، گندلیوند، عیسی وند، موسی وند، بهاروند، علاءالدین وند، بئوار وند و. . .
پسوند قوم لر=وند
بلوچ=زهی یا زایی
اتراک=لو
اکراد=ندارند
این پسوند در قسمت دوم کلمه به معنای فرزند میباشد و در قسمت اول کلمه همیشه نام نیا امده است مانند
... [مشاهده متن کامل]
بختیاروند، بهداروند، جوانشیروند، ساسانوند، اردشیروند، جمالوند، گندلیوند، عیسی وند، موسی وند، بهاروند، علاءالدین وند، بئوار وند و. . .
پسوند قوم لر=وند
بلوچ=زهی یا زایی
اتراک=لو
اکراد=ندارند
پیشنهاد واژه "هَموَند" به جای "منسوب، مرتبط، مربوط":
این واژه از پیشوند "هم" برابر "یِک، هَم" و نشان دهنده "یکسان بودن، همسان بودن" است و "وَند" برابر "ریشه، رگه" ساخته شده است پس برابر "یک ریشه، یک رگه، هم ریشه، هم رگه" است که برابر "منسوب، مرتبط، مربوط، هم خانواده" است.
بِدرود!
این واژه از پیشوند "هم" برابر "یِک، هَم" و نشان دهنده "یکسان بودن، همسان بودن" است و "وَند" برابر "ریشه، رگه" ساخته شده است پس برابر "یک ریشه، یک رگه، هم ریشه، هم رگه" است که برابر "منسوب، مرتبط، مربوط، هم خانواده" است.
بِدرود!
از واژه "وَند" واژگان دیگری همچون "پیوند، آوند، پسوند، پیشوند" ساخته شده اند. میتوانیم از همین واژه، "وَندِش" را نوبسازیم.
پس واژگان "پیوندش، آوندش، پسوندش، پیشوندش" نیز ساخته می شوند.
گرچه دوتای پایانی بی مینه ( =بی معنی ) هستند!
... [مشاهده متن کامل]
ولی برابر هر کدام آشکار است:
پیوندش=تماس، ارتباط برقرار کردن
آوندش=دلیل آوردن، استدلال، دلیل آوری
همچنین نو واژه هایی میتوان ساخت:
نِوَندِش=اصیل شدن، ریشه دار شدن، اصالت پیدا کردن
نِوَندی=اصالت
نِوَند=اصیل، اصل
پس با بکار بردن از "وَند" و ساختن "وَندِش، وَندیدَن" از آن می توان واژه های بسیاری از آن ساخت.
اگر واژه های بیشتری میتوان ساخت، به من آگاهی رسانی کنید.
بِدرود!
پس واژگان "پیوندش، آوندش، پسوندش، پیشوندش" نیز ساخته می شوند.
گرچه دوتای پایانی بی مینه ( =بی معنی ) هستند!
... [مشاهده متن کامل]
ولی برابر هر کدام آشکار است:
پیوندش=تماس، ارتباط برقرار کردن
آوندش=دلیل آوردن، استدلال، دلیل آوری
همچنین نو واژه هایی میتوان ساخت:
نِوَندِش=اصیل شدن، ریشه دار شدن، اصالت پیدا کردن
نِوَندی=اصالت
نِوَند=اصیل، اصل
پس با بکار بردن از "وَند" و ساختن "وَندِش، وَندیدَن" از آن می توان واژه های بسیاری از آن ساخت.
اگر واژه های بیشتری میتوان ساخت، به من آگاهی رسانی کنید.
بِدرود!
وند پسوند صفت وتملک است ومثلا خداوند این خانه کیست یعنی صاحب ومالک این خانه کیست و خیلی مواردپسوند شباهت است مانند داروند
پسوند صفت است مانند هداوند. ضمناً بار ها عرض کرده ام که گویش ها یک وسیله ارتباط جمعی است مانند رادیو تلویزیون و ماشین سواری اول بنز ماشین خلق کرد ولی بعد نیم قرن بیش از صد نوع و مارک آن خلق واکنون بیش از صدنوع در هرکشور صنعتی خلق میشودپس گویش ها در طول هزاران هزار سال انواع واقسام مختلف مانند مارک ها و برندهای گوناگون تولید شده است وبهتر آنست که یک منطقه وسیع ومتمدن وتاریخی را ملجاء و سنگر کنیم که صدقبیله درآن با گویش های بومی دارد نه سنگ یک قبیله کوچک من. چندان میدانم که پدر بزرگ پدر و مادرم کربلایی محمد حسنخان نام بوده از غرب کشور شتر ترابری داشته آمده خاطرخواه دختری در مهرآشیان شده بعد دعوا و جنگ یکی از برادرانش کشته میشود و دیگر همین سبزوار می ماند کرد بوده یا ترک دیگر هیچ نمیدانم ولی این زبان پایه پارسی است که به آن مباحات میورزم ولی اگر کردی یا ترکی را در کنارپارسی حفظ میکردند نور علی النور بود
... [مشاهده متن کامل]
پسوند صفت است مانند هداوند. ضمناً بار ها عرض کرده ام که گویش ها یک وسیله ارتباط جمعی است مانند رادیو تلویزیون و ماشین سواری اول بنز ماشین خلق کرد ولی بعد نیم قرن بیش از صد نوع و مارک آن خلق واکنون بیش از صدنوع در هرکشور صنعتی خلق میشودپس گویش ها در طول هزاران هزار سال انواع واقسام مختلف مانند مارک ها و برندهای گوناگون تولید شده است وبهتر آنست که یک منطقه وسیع ومتمدن وتاریخی را ملجاء و سنگر کنیم که صدقبیله درآن با گویش های بومی دارد نه سنگ یک قبیله کوچک من. چندان میدانم که پدر بزرگ پدر و مادرم کربلایی محمد حسنخان نام بوده از غرب کشور شتر ترابری داشته آمده خاطرخواه دختری در مهرآشیان شده بعد دعوا و جنگ یکی از برادرانش کشته میشود و دیگر همین سبزوار می ماند کرد بوده یا ترک دیگر هیچ نمیدانم ولی این زبان پایه پارسی است که به آن مباحات میورزم ولی اگر کردی یا ترکی را در کنارپارسی حفظ میکردند نور علی النور بود
... [مشاهده متن کامل]
غوربند یا غوروند استان پروان خراسان
منطقه پارسیان پروان استان غوروند که در سند کتابخانه اسرائیل در ۶۰۲ شمسی از آن یاد شده فعلا اسم غوربند یاد می شود.
هرگاه پسوند ( ( وند ) ) در اخر یک فامیلی بیاید نشان دهنده این است که این شخص اصالتا لک بوده
پسوند وند برای قوم لک است و امروزه به اشتباه مردم لر تبار و مردمان کرد نیز آنها را از خود میدانند شاید این طایفه ها به زبان لری یا کردی صحبت کنن اما پسوند وند برای مردم لک بوده است و این نشان میدهن ان فرد اصالتا لک بوده
... [مشاهده متن کامل]
برخی لک را یک لحجه و ترکیبی از لری و کردی میدانند درصورتی که لکی یک زبان است و روز یک اردیبهشت روز پاسداشت زبان لکی میباشد
در ادامه باید بگویم لکی ادبیات خاص خود را دارد و این خود نشان دهنه مستقل بودن زبان لکی از لری و کردی است
کتیبه هایی به زبان لکی یافت شده است که این نشان دهنده این بوده که لکی یک لحجه نیست
حال شاید طایفه های لک در لرستان به علت هم جوار بودن با مردم لر به لری صحبت کنند اما اگر در پایان فامیلی آنها وند یا فرد بود آنها قطعا از طایفه های لک هستند
نه در ارستان بلکه در کرمانشاه و ایلام نیز طایفه های لک وجود دارد و به علت هم جوار بودن با مردم کرد و تغییر کردن زبان آنها تی چند نسل خود را کرد میدانند
و همانطور که گفتم پسوند های وند و فرد قطعا نشان دهنده این است که این فرد اصالتا لک بوده حال میخواد لری صحبت کند یا کردی
لک و لر و کرد برادر بوده و فرهنگ و آداب و رسوم وحتی زبان تقریبا نزدیک به همی دارند
زنده باد لک و لر و کرد
#لکی_زونم_لکی_گیونم_لکی_بن_بن_سخونم
پسوند وند برای قوم لک است و امروزه به اشتباه مردم لر تبار و مردمان کرد نیز آنها را از خود میدانند شاید این طایفه ها به زبان لری یا کردی صحبت کنن اما پسوند وند برای مردم لک بوده است و این نشان میدهن ان فرد اصالتا لک بوده
... [مشاهده متن کامل]
برخی لک را یک لحجه و ترکیبی از لری و کردی میدانند درصورتی که لکی یک زبان است و روز یک اردیبهشت روز پاسداشت زبان لکی میباشد
در ادامه باید بگویم لکی ادبیات خاص خود را دارد و این خود نشان دهنه مستقل بودن زبان لکی از لری و کردی است
کتیبه هایی به زبان لکی یافت شده است که این نشان دهنده این بوده که لکی یک لحجه نیست
حال شاید طایفه های لک در لرستان به علت هم جوار بودن با مردم لر به لری صحبت کنند اما اگر در پایان فامیلی آنها وند یا فرد بود آنها قطعا از طایفه های لک هستند
نه در ارستان بلکه در کرمانشاه و ایلام نیز طایفه های لک وجود دارد و به علت هم جوار بودن با مردم کرد و تغییر کردن زبان آنها تی چند نسل خود را کرد میدانند
و همانطور که گفتم پسوند های وند و فرد قطعا نشان دهنده این است که این فرد اصالتا لک بوده حال میخواد لری صحبت کند یا کردی
لک و لر و کرد برادر بوده و فرهنگ و آداب و رسوم وحتی زبان تقریبا نزدیک به همی دارند
زنده باد لک و لر و کرد
#لکی_زونم_لکی_گیونم_لکی_بن_بن_سخونم
واژه وند کاملا پارسی است ریشه اوستایی دارد در عربی می شود فاند این واژه یعنی وند صد درصد پارسی است.
منابع. فرهنگ فارسی معین
منابع. فرهنگ فارسی معین
کلمه پیوستن رو در نظر بگیرید بن ماضی :پیوست
و بن مضارع پیوند داره
اگر دقت کنیم میبینیم خود ( پی ) در ابتدا مصدر نقش پیشوند را داراست مثل کلمه وارفتن . . . ( وا ) پیشوندی برای مصدر رفتن است
حال اگر در مصدر اولیه ما پی که پیشوند مصدر است را بر داریم به مصدر ( وستن ) میدهد
... [مشاهده متن کامل]
بن ماضی این مصدر :وست
بن مضارع: وند
این مصدر در گذشته احتمالا معنی داشته ولی چون با پیشوندی را قبل از خود یدک میکرده معنا اصلیش از یاد ها و خاطر ها رفته
پر توان باشید
و بن مضارع پیوند داره
اگر دقت کنیم میبینیم خود ( پی ) در ابتدا مصدر نقش پیشوند را داراست مثل کلمه وارفتن . . . ( وا ) پیشوندی برای مصدر رفتن است
حال اگر در مصدر اولیه ما پی که پیشوند مصدر است را بر داریم به مصدر ( وستن ) میدهد
... [مشاهده متن کامل]
بن ماضی این مصدر :وست
بن مضارع: وند
این مصدر در گذشته احتمالا معنی داشته ولی چون با پیشوندی را قبل از خود یدک میکرده معنا اصلیش از یاد ها و خاطر ها رفته
پر توان باشید
واژه ی وند: به فتحه واو در صپرتبثی که پسوند باشد به معنای تملیک ، حق ، تعلق و حتی سرزمین است.
به فرض مثال کلمه ی ( ( ادملاوند ) ) برگرفته از نام روستای ادملا؛ باکرمحله از دهستان سجادرود بخش بندپی شرقی شهرستان بابل در استان مازندران می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
بنابراین ادملاوند یعنی= مالک ادملا، ادملائی، سرزمین ادملا.
ادملاوند نام کتاب آقای محسن داداش پور باکر است که تنها و منحصرترین اطلاعات روستا، تبارشناسی و با سجع مسجلین و معتمدین بصورت دست نوشته به تحریر درآمده است.
این کتاب با جمع آوری داده ها از یافته های شفاهی و بازخوانی اسناد باکر در ایران و ادملا مقوم گردید.
بخش دیگر این کتاب شجره نامه پیامبران ص، ائمه معصومین علیهم السلام، پادشاهان ایران و شجره نامه تبار باکر، تبار پاشا و سماکوش و فیروزجاه و گاوزن و طالقانی و سادات و رودگر و غیرهم می باشد.
از مختصات مهم این کتاب شجره نامه ( ( پادشاه علی مرعشی ) ) ، ( ( سیده میرمریم کرازمین؛جده معظمه خاندادن داداش باکر ) ) ، ( ( سیده نرگس مرعشی ) ) و ( ( سیده یحیی رضی از نسل سید مبرقع ) ) می باشد.
معرفی حاکان محلی، پیران، کدخدایان و اعضای شورای اسلامی نیز از دیگر خصوصیات این اثر بی نظیر می باشد.
#ادملاوند اکنون در شبکه های مجازی و پیام رسان های ایتا و سروش و روبیکا و مونوگرام و حتی با بلاگفا به نام ( ( ادملاوند ) ) با برند انحصاری فعالیت دارد.
طراح و تدوین وتنظیم نام ( ( ادملاوند ) ) برای اولین بار آقای محسن داداش پور باکر در ایران و سراسر جهان است.
منبع: کتاب ادملاوند و شجره نامه اشاداد محسن داداش پور باکر
به فرض مثال کلمه ی ( ( ادملاوند ) ) برگرفته از نام روستای ادملا؛ باکرمحله از دهستان سجادرود بخش بندپی شرقی شهرستان بابل در استان مازندران می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
بنابراین ادملاوند یعنی= مالک ادملا، ادملائی، سرزمین ادملا.
ادملاوند نام کتاب آقای محسن داداش پور باکر است که تنها و منحصرترین اطلاعات روستا، تبارشناسی و با سجع مسجلین و معتمدین بصورت دست نوشته به تحریر درآمده است.
این کتاب با جمع آوری داده ها از یافته های شفاهی و بازخوانی اسناد باکر در ایران و ادملا مقوم گردید.
بخش دیگر این کتاب شجره نامه پیامبران ص، ائمه معصومین علیهم السلام، پادشاهان ایران و شجره نامه تبار باکر، تبار پاشا و سماکوش و فیروزجاه و گاوزن و طالقانی و سادات و رودگر و غیرهم می باشد.
از مختصات مهم این کتاب شجره نامه ( ( پادشاه علی مرعشی ) ) ، ( ( سیده میرمریم کرازمین؛جده معظمه خاندادن داداش باکر ) ) ، ( ( سیده نرگس مرعشی ) ) و ( ( سیده یحیی رضی از نسل سید مبرقع ) ) می باشد.
معرفی حاکان محلی، پیران، کدخدایان و اعضای شورای اسلامی نیز از دیگر خصوصیات این اثر بی نظیر می باشد.
#ادملاوند اکنون در شبکه های مجازی و پیام رسان های ایتا و سروش و روبیکا و مونوگرام و حتی با بلاگفا به نام ( ( ادملاوند ) ) با برند انحصاری فعالیت دارد.
طراح و تدوین وتنظیم نام ( ( ادملاوند ) ) برای اولین بار آقای محسن داداش پور باکر در ایران و سراسر جهان است.
منبع: کتاب ادملاوند و شجره نامه اشاداد محسن داداش پور باکر
با تحلیل عاملی این کلمه، به منظور ریشه یابی آن، نتیجه زیر حاصل شد.
وند =اصل و ریشه یا حقیقت
وند =اصل و ریشه یا حقیقت
دیرک ستون و ریشه تمام طوایف اصیل، وندها در غرب کشور است.
تمام وندهای اصیل در غرب کشور از یک ریشه و تبارند
به روان پاک تهمورث زیناوند سوگندتون می دم بس کننین
ای برادر از چه می جنگی نه با هم دشمنیم
زادگان ایرجیم وجوجه یک اشیان
ای برادر از چه می جنگی نه با هم دشمنیم
زادگان ایرجیم وجوجه یک اشیان
نخست درباره وند در نوشته های نخستین سده های پس از اسلام در چند نوشته دیده ام که صولی و اسکافی پس از اوردند چند نام چون شیراوند وشیردل وند و بهراموند وساسانوند زین دست گفته اندپارسیان نام خاندان های بزرگ خود را اینگونه گویند و وند یعنی ال در عربی - یعنی ال شیردل و ال بهرام و ال ساسان -
... [مشاهده متن کامل]
-
دوستی گفت سگ را لرها سی میگویند - برادرم پارسیان کهن گویشهای فراوان داشتند نه سگ از پس زمان سی شده و نه سی از پس زمان اینها گویه های کهن پهلوی است درباره این سی و سگ کوشش میکتنم جغرافیای ان را نشان دهم تا خویش را بهتر بشناسیم
در روستاهای شرق شیراز و نزد پاره ای از رم کاریان یا همان باصری اگر را ایر میگویند من ی نوشتم انان میان ی و گ میگویند در شیراز و جهرم و فسا و داراب و اباده و کازرون و همه پهله فارس انشان از لر و دری زبان بیشتر گ ها را ی میگویند - واگ و مگر و مگ را ای و میر و می و بگذار را بیذار گویند - در نوشتهای پیشا سده ش هجری گاهی اهنگر و گاهی اهنیر نوشته اند کاوه اهنیر - در نوشته ها جای در کهکیلویه و نوشته های دری گر را ار میبینیم این گر است و نه اگر که از میانش گ افتاده باشد
هماگون همایون اذرگون اذریون
نزد کرمانجان انسوی چالدران نیز سگ سی است و سگستان سیستان شده
در پهلوی اذربایجان انچه از سروده ها و نوشته ها مانده در بسیاری جاهایش گ را ی گفته بودند نمونه مگیر - مییر
بنگر بنیر
از هر چه بگذریم سخن لر بیا شنو
-
مه چهارده ریته دید بنیر چه ماته
بنیر -
... [مشاهده متن کامل]
-
دوستی گفت سگ را لرها سی میگویند - برادرم پارسیان کهن گویشهای فراوان داشتند نه سگ از پس زمان سی شده و نه سی از پس زمان اینها گویه های کهن پهلوی است درباره این سی و سگ کوشش میکتنم جغرافیای ان را نشان دهم تا خویش را بهتر بشناسیم
در روستاهای شرق شیراز و نزد پاره ای از رم کاریان یا همان باصری اگر را ایر میگویند من ی نوشتم انان میان ی و گ میگویند در شیراز و جهرم و فسا و داراب و اباده و کازرون و همه پهله فارس انشان از لر و دری زبان بیشتر گ ها را ی میگویند - واگ و مگر و مگ را ای و میر و می و بگذار را بیذار گویند - در نوشتهای پیشا سده ش هجری گاهی اهنگر و گاهی اهنیر نوشته اند کاوه اهنیر - در نوشته ها جای در کهکیلویه و نوشته های دری گر را ار میبینیم این گر است و نه اگر که از میانش گ افتاده باشد
هماگون همایون اذرگون اذریون
نزد کرمانجان انسوی چالدران نیز سگ سی است و سگستان سیستان شده
در پهلوی اذربایجان انچه از سروده ها و نوشته ها مانده در بسیاری جاهایش گ را ی گفته بودند نمونه مگیر - مییر
بنگر بنیر
از هر چه بگذریم سخن لر بیا شنو
-
مه چهارده ریته دید بنیر چه ماته
بنیر -
وند به تنهاییدرهیچ زبانی هیچگونه معنی خاصی ندارد ولی در ترکیبات بسته به نوع کلمه معنی خاص ذیل را دارد: الف : اسم مکان : در کلمه ندایی ( ( خداوندا ) ) = ای خدای هستی ( جهان وجهان زیستان ) ندای مارا رابشنو. ب: مالکیت حقیقی:
... [مشاهده متن کامل]
( ( خداوند ) ) = خدایی که مالک اصلی وحقیقی ( دنیا ) است. ج: پسوند فامیلی به معنی ( ( زاده ) ) ، احمدوند
= احمدزاده. یادآوری اگر به جای ( ( وند ) ) از ( ( مند ) ) درکلمه ای استفاده شود ( ( مند ) ) = فعلی کمکی ( ( است ، بود، شد، گشت ) ) ، مانند رضایتمند= دارای رضایت است
... [مشاهده متن کامل]
( ( خداوند ) ) = خدایی که مالک اصلی وحقیقی ( دنیا ) است. ج: پسوند فامیلی به معنی ( ( زاده ) ) ، احمدوند
= احمدزاده. یادآوری اگر به جای ( ( وند ) ) از ( ( مند ) ) درکلمه ای استفاده شود ( ( مند ) ) = فعلی کمکی ( ( است ، بود، شد، گشت ) ) ، مانند رضایتمند= دارای رضایت است
دالوند یکی از طوایف قوم لر
دال در تمام گویش های زبان لری به معنی عقاب است
کوه دماوند اسمی لری
شهر نهاوند لرنشین
دما::به زبان لری به معنی عقب
نها ::در زبان لری به معنی جلو
دال در تمام گویش های زبان لری به معنی عقاب است
کوه دماوند اسمی لری
شهر نهاوند لرنشین
دما::به زبان لری به معنی عقب
نها ::در زبان لری به معنی جلو
معنای پسوند "وند" در تبار لر
بسیاری از اقوام ایرانی و حتا خارجی در آخر نام خانوادگی شان یک پسوند دارند
اما واژه "وند" به چه معناست و ریشه در کجا دارد؟
این واژه اصالتا متعلق به کدام تبار است؟
... [مشاهده متن کامل]
در پارسی باستان کلمه ی "وند" به معنای نگهبان و مسئول می باشد.
سپاه جاویدان کوروش مسئولیت های مهم نظامی را در سیستم اداری کوروش در دست خود داشتند. از جمله ی این مشاغل در ذیل عنوان خواهد شد:
✅بازوند = نگهبان بازها ( عقابها )
دریک وند= خزانه دار
دالوند = شاهین بان ( دال واژه ای لکی است که می توان آن را در نام دال آهو، کوهی در کرمانشاه دید که عده ای آن را دالاهو میدانند )
آیینه وند = آینه دار شاهی
ترکشوند یا ترکاشوند = مسئول تیر و کمان ها ( ترکش = تیر )
سپهوند = مسئول سپاه
حتی تا مدتی پس از ورود اسلام به ایران این واژه به قوت خود باقی بود و نام هایی همچون
قلاوند = نگهبان قلعه/ دژبان
دیناروند = خزانه دار
گراوند= نگهبان راه یا به عبارتی راهبان
و صدها نام ازین دست به کار برده می شد.
جالب تر از همه اینکه نام هایی چون "نهاوند" و "دماوند" به جای مانده از همین دوران است چون:
نها یا نوا = جلو نهاوند = نگهبانی جلویی٬ نگهبانی پیشین
دما ( به ضم دال ) = پشت سر
️ دماوند = نگهبانی پشت سری٬ نگهبانی پسین
از آنجایی که مشاغل در گذشته بصورت ارثی بود این کلمات کم کم بعنوان نام فامیلی اشخاص بکار برده میشد یعنی فلانیها را مثلا "سپهوند" و فلانیها را "دریکوند" می نامیدند.
این واژه کم کم جای فامیل اشخاص را به خود گرفت و حتی پس از اسلام با اینکه معنای اصلی خود را از دست داد ولی هنوز برای نام فامیل اشخاص به کار برده می شد و شهرت هایی همچون "حسنوند" و} "یوسفوند" و "حاتموند" و "جاوند" و . . . نیز برای افرادی که نام نیاکان آنها این اسم ها بود به کار برده می شد.
📚گگردآوری و نگارش : کوروش سهراب
.
بسیاری از اقوام ایرانی و حتا خارجی در آخر نام خانوادگی شان یک پسوند دارند
اما واژه "وند" به چه معناست و ریشه در کجا دارد؟
این واژه اصالتا متعلق به کدام تبار است؟
... [مشاهده متن کامل]
در پارسی باستان کلمه ی "وند" به معنای نگهبان و مسئول می باشد.
سپاه جاویدان کوروش مسئولیت های مهم نظامی را در سیستم اداری کوروش در دست خود داشتند. از جمله ی این مشاغل در ذیل عنوان خواهد شد:
✅بازوند = نگهبان بازها ( عقابها )
دریک وند= خزانه دار
دالوند = شاهین بان ( دال واژه ای لکی است که می توان آن را در نام دال آهو، کوهی در کرمانشاه دید که عده ای آن را دالاهو میدانند )
آیینه وند = آینه دار شاهی
ترکشوند یا ترکاشوند = مسئول تیر و کمان ها ( ترکش = تیر )
سپهوند = مسئول سپاه
حتی تا مدتی پس از ورود اسلام به ایران این واژه به قوت خود باقی بود و نام هایی همچون
قلاوند = نگهبان قلعه/ دژبان
دیناروند = خزانه دار
گراوند= نگهبان راه یا به عبارتی راهبان
و صدها نام ازین دست به کار برده می شد.
جالب تر از همه اینکه نام هایی چون "نهاوند" و "دماوند" به جای مانده از همین دوران است چون:
نها یا نوا = جلو نهاوند = نگهبانی جلویی٬ نگهبانی پیشین
دما ( به ضم دال ) = پشت سر
️ دماوند = نگهبانی پشت سری٬ نگهبانی پسین
از آنجایی که مشاغل در گذشته بصورت ارثی بود این کلمات کم کم بعنوان نام فامیلی اشخاص بکار برده میشد یعنی فلانیها را مثلا "سپهوند" و فلانیها را "دریکوند" می نامیدند.
این واژه کم کم جای فامیل اشخاص را به خود گرفت و حتی پس از اسلام با اینکه معنای اصلی خود را از دست داد ولی هنوز برای نام فامیل اشخاص به کار برده می شد و شهرت هایی همچون "حسنوند" و} "یوسفوند" و "حاتموند" و "جاوند" و . . . نیز برای افرادی که نام نیاکان آنها این اسم ها بود به کار برده می شد.
📚گگردآوری و نگارش : کوروش سهراب
.
#جنگرویی_jangroi
حکومت اتابکان خورشیدی لرستان؛
باستناد از منابع تاریخی و اضحارات نویسندگان بزرگی همچون رابینیو، هنریفیلد و ولادیمیرمینورسکی تاریخدان و خاور شناس برجسته روسی، جنگروی از قبایل مهم و اصیل ایرانی و بنیانگذار اتابکان خورشیدی لرستان بودند، این نویسندگان تاکید دارند که دریکوندها نیز متعلق به این قبیله ( جنگروی ) میباشند. رابینو ( ص ۲۳ ) اتابکان لرستان همواره از حمایت همه جانبه دیرک وندها برخوردار بودند، این حاکمان که بعضی افراد ناآگاه آنان را میر و عرب می نامند، از قبایل اصیل ایرانی کردهای آسیای صغیر بودند که در سالهای ۵۸۰ تا ۱۰۰۶ ( ه ق ) بر قسمتهای مهم ناحیه لرستان حکومت میکردند، عاقبت پس از قرنها حکومت شرافتمندانه در سال ۱۰۰۶ ( ه ق ) آخرین حاکم لر ( شاهوردیخان ) بدلیل تمرد و عصیان و اعلام استقلال از حکومت صفوی توسطه شاه عباس اول کشته شد و سلسله اتابکان لر کوچک منقرض گردید.
... [مشاهده متن کامل]
✔حکومت_والیان:
پس از انقراض اتابکان خورشیدی، به فرمان شاه عباس صفوی حکومت لرستان �استان لرستان و ایلام کنونی� به ( والیان ) که اکثراً از طایفه سلویزی بودند رسید، حاکمیت این والیان تا اغاز پادشاهی رضاخان پهلوی بر لرستان ماندگار شد.
موسس والیان لرستان ( حسین خان ) از طایفه سلویزی بود،
بر اساس معتبرترین مدارک و ماخذ مانند زبده التواریخ و تاریخ گزیده که اگاهی هایی در مورد اقوام ایرانی به دست میدهند، طایفه سلویزی از اقوام اصیل ایرانی شعبه جنگروی که اتابکان خورشیدی نیز از ان برخاسته بودند محسوب میشوند، ادعای اینان مبنی بر وابستگی به خاندان عصمت و طهارت چیزی جز استفاده از احساسات مذهبی و عواطف دینی توده های مردم �همانند شگرد صفویان� در انتساب خود به خاندان پیامبر نبوده است.
دشمنی شاه صفوی با اتابکان خورشیدی و به قتل رساندن شاهوردیخان موجب شد که دیرک وندها بارها ( در سالهای ۱۵۸۸ و ۱۶۲۹ ) با سپاهیان شاه عباس وارد جنگ شوند، بنوشته ویلسون ( ص ۲۶ ) دولت شاه عباس بواسطه دو سپاه مجهز ( نیروهای حشمت الدوله حاکم لرستان و نیروهای حسینقلی خان حاکم پشتکوه ) با همکاری تعدادی افراد خائن در جنگی سخت و نابرابر دریکوندها مغلوب و بسیاری از افراد این طایفه زندانی و تعدادی از روئسای آنها را به کرمانشاه تبعید کردند.
●با روی کار امدن سلسله والیان لرستان مناطق لر شمالی به لرستان فِیلی مشهور شد چرا که والیان از فیلی ها بودند .
●قبایل متعدد فیلی در نواحی کوهستانی ترکیه، سوریه و ایران سکونت دارند ( شوبرل ص ۲۰ )
●فیلی ها از عناصر لک و از شعب فرعی لُرها هستند ( کرزن، جلد دوم، ص ۲۶۹ - ۲۷۰ )
۱ - الحوادث الجامعه�ص ۱۵۵ ( ترجمه فارسی بخش دوم ص ۱۲۱ )
۲ - تاریخ سرزمین ایلام / تالیف ناصر راد .
۳ - مردم شناسی ایران / هنری فیلد / ترجمه عبدالله فریار .
#دیرک_بالا_گری_وه
حکومت اتابکان خورشیدی لرستان؛
باستناد از منابع تاریخی و اضحارات نویسندگان بزرگی همچون رابینیو، هنریفیلد و ولادیمیرمینورسکی تاریخدان و خاور شناس برجسته روسی، جنگروی از قبایل مهم و اصیل ایرانی و بنیانگذار اتابکان خورشیدی لرستان بودند، این نویسندگان تاکید دارند که دریکوندها نیز متعلق به این قبیله ( جنگروی ) میباشند. رابینو ( ص ۲۳ ) اتابکان لرستان همواره از حمایت همه جانبه دیرک وندها برخوردار بودند، این حاکمان که بعضی افراد ناآگاه آنان را میر و عرب می نامند، از قبایل اصیل ایرانی کردهای آسیای صغیر بودند که در سالهای ۵۸۰ تا ۱۰۰۶ ( ه ق ) بر قسمتهای مهم ناحیه لرستان حکومت میکردند، عاقبت پس از قرنها حکومت شرافتمندانه در سال ۱۰۰۶ ( ه ق ) آخرین حاکم لر ( شاهوردیخان ) بدلیل تمرد و عصیان و اعلام استقلال از حکومت صفوی توسطه شاه عباس اول کشته شد و سلسله اتابکان لر کوچک منقرض گردید.
... [مشاهده متن کامل]
✔حکومت_والیان:
پس از انقراض اتابکان خورشیدی، به فرمان شاه عباس صفوی حکومت لرستان �استان لرستان و ایلام کنونی� به ( والیان ) که اکثراً از طایفه سلویزی بودند رسید، حاکمیت این والیان تا اغاز پادشاهی رضاخان پهلوی بر لرستان ماندگار شد.
موسس والیان لرستان ( حسین خان ) از طایفه سلویزی بود،
بر اساس معتبرترین مدارک و ماخذ مانند زبده التواریخ و تاریخ گزیده که اگاهی هایی در مورد اقوام ایرانی به دست میدهند، طایفه سلویزی از اقوام اصیل ایرانی شعبه جنگروی که اتابکان خورشیدی نیز از ان برخاسته بودند محسوب میشوند، ادعای اینان مبنی بر وابستگی به خاندان عصمت و طهارت چیزی جز استفاده از احساسات مذهبی و عواطف دینی توده های مردم �همانند شگرد صفویان� در انتساب خود به خاندان پیامبر نبوده است.
دشمنی شاه صفوی با اتابکان خورشیدی و به قتل رساندن شاهوردیخان موجب شد که دیرک وندها بارها ( در سالهای ۱۵۸۸ و ۱۶۲۹ ) با سپاهیان شاه عباس وارد جنگ شوند، بنوشته ویلسون ( ص ۲۶ ) دولت شاه عباس بواسطه دو سپاه مجهز ( نیروهای حشمت الدوله حاکم لرستان و نیروهای حسینقلی خان حاکم پشتکوه ) با همکاری تعدادی افراد خائن در جنگی سخت و نابرابر دریکوندها مغلوب و بسیاری از افراد این طایفه زندانی و تعدادی از روئسای آنها را به کرمانشاه تبعید کردند.
●با روی کار امدن سلسله والیان لرستان مناطق لر شمالی به لرستان فِیلی مشهور شد چرا که والیان از فیلی ها بودند .
●قبایل متعدد فیلی در نواحی کوهستانی ترکیه، سوریه و ایران سکونت دارند ( شوبرل ص ۲۰ )
●فیلی ها از عناصر لک و از شعب فرعی لُرها هستند ( کرزن، جلد دوم، ص ۲۶۹ - ۲۷۰ )
۱ - الحوادث الجامعه�ص ۱۵۵ ( ترجمه فارسی بخش دوم ص ۱۲۱ )
۲ - تاریخ سرزمین ایلام / تالیف ناصر راد .
۳ - مردم شناسی ایران / هنری فیلد / ترجمه عبدالله فریار .
#دیرک_بالا_گری_وه
📑تاریخ را علمی و مستند بیاموزیم، نه داستان روی داستان .
هرچند در طول تاریخ دور و دراز غرب کشور تحولات سیاسی روزگار و زمانه سببی بوده برای گرایش قومی به سمتی و به فراخور آن تحولات ریشه و تبارشان به آن سمت گرایش پیدا کرده،
... [مشاهده متن کامل]
اینجاست که وظیفه خطیر این نسل در جهت نیل به حقیقت با دشواری خودنمایی می نماید لیکن می بایست در معرفی قوم و قبایل موجود در این دیار و شناخت ریشه و تبار آنها خوانندگان را بر سر دوراهی قرار نداده و با کمک اسناد و آثار و نشانه های معتبر تاریخی حق مطلب را بصورت علمی و درست بیان کرد .
╭┅───. 💠. ───┅╮
🎭Ⓜ#dirak_vand⚡️
╰┅───. 💠. ───┅╯
📃ریشه یابی نامها ؛
یکی از مباحث بسیار مهم در تحقیقات فرهنگی و جغرافیایی تاریخی، ریشه یابی ( Etymology ) نامهاست، چون ایرانیان به ویژه در دورة باستان به این مسأله بسیار مهم، توجه خاصی داشته و کوشش میکردند مظاهر دینی، فرهنگی، طبیعی، جغرافیایی و قومی را به نشانه تقدیس و احترام در نامگذاریها جلوه دهند. از این رو نامهایی که بر روی اقوام، شهرها، مناطق مختلف، و . . گذاشته شده به هیچ وجه اتفاقی و خود به خودی نبوده و از نظر تاریخی و فرهنگی ارزشمند میباشند و در صورتی که درست ریشه یابی شوند، برخی از گوشه های تاریک و نهفته ی تاریخ و فرهنگ ایران بازشناخته و روشن خواهد شد .
╭┅───. 💠. ───┅╮
🎭Ⓜ#drik__vand⚡️
╰┅───. 💠. ───┅╯
هرچند در طول تاریخ دور و دراز غرب کشور تحولات سیاسی روزگار و زمانه سببی بوده برای گرایش قومی به سمتی و به فراخور آن تحولات ریشه و تبارشان به آن سمت گرایش پیدا کرده،
... [مشاهده متن کامل]
اینجاست که وظیفه خطیر این نسل در جهت نیل به حقیقت با دشواری خودنمایی می نماید لیکن می بایست در معرفی قوم و قبایل موجود در این دیار و شناخت ریشه و تبار آنها خوانندگان را بر سر دوراهی قرار نداده و با کمک اسناد و آثار و نشانه های معتبر تاریخی حق مطلب را بصورت علمی و درست بیان کرد .
╭┅───. 💠. ───┅╮
🎭Ⓜ#dirak_vand⚡️
╰┅───. 💠. ───┅╯
📃ریشه یابی نامها ؛
یکی از مباحث بسیار مهم در تحقیقات فرهنگی و جغرافیایی تاریخی، ریشه یابی ( Etymology ) نامهاست، چون ایرانیان به ویژه در دورة باستان به این مسأله بسیار مهم، توجه خاصی داشته و کوشش میکردند مظاهر دینی، فرهنگی، طبیعی، جغرافیایی و قومی را به نشانه تقدیس و احترام در نامگذاریها جلوه دهند. از این رو نامهایی که بر روی اقوام، شهرها، مناطق مختلف، و . . گذاشته شده به هیچ وجه اتفاقی و خود به خودی نبوده و از نظر تاریخی و فرهنگی ارزشمند میباشند و در صورتی که درست ریشه یابی شوند، برخی از گوشه های تاریک و نهفته ی تاریخ و فرهنگ ایران بازشناخته و روشن خواهد شد .
╭┅───. 💠. ───┅╮
🎭Ⓜ#drik__vand⚡️
╰┅───. 💠. ───┅╯
وند نشانه ی طوایف قوم بزرگ لر است
ایل بزرگ میوند لر بختیاری
ایل فولاد وند ( پولادوند - هیهاوند )
ایل حاجی وند
ایل عیسی وند
ایل سالاروند
ایل بسحاق وند
. .
. .
. .
. .
ایل بزرگ میوند لر بختیاری
ایل فولاد وند ( پولادوند - هیهاوند )
ایل حاجی وند
ایل عیسی وند
ایل سالاروند
ایل بسحاق وند
. .
. .
. .
. .
ون : درگویش زبان لری لرستان به معنای انداختن است.
ونو : درگوگویش زبان لری لرستان به معنای آنها است.
هونو : درگویش زبان لری پلدختربه معنای آنها است
وند : به معنای پسر وپور و پورپور یانسل یا ایل است . پسوندوند درطایفه های لرستان به همین معناست . مانندحسنوند به معنای پسریاپسران حسن یانسل حسن یاایل حسن است.
... [مشاهده متن کامل]
ونو : درگوگویش زبان لری لرستان به معنای آنها است.
هونو : درگویش زبان لری پلدختربه معنای آنها است
وند : به معنای پسر وپور و پورپور یانسل یا ایل است . پسوندوند درطایفه های لرستان به همین معناست . مانندحسنوند به معنای پسریاپسران حسن یانسل حسن یاایل حسن است.
... [مشاهده متن کامل]
طایفه های دارای پسوند ( وند ) دو دسته اند ۱ - گروهی که در دوران هخامنشیان بنام پیشه و شغل نیای خود به آن معروف شدند، مانند ( دریک وند = خزانه دار . سپه وند = نگهبان سپاه . دال وند = مسئول دالها ( عقابها
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
) سگ وند = مسئول سگهای محافظ . ترکاش وند = مسئول تیر و کمانها و . . ۲ - گروهی که بعد از ظهور اسلام بنام پدران خود به این نامها معروف شدند مانند ( حسن وند . بیرن وند. حاجی وند. و . . .
طایفه های دارای پسوند ( وند ) دو دسته اند ۱ - گروهی که قبل از اسلام ( در دوران کهن ) بنام پیشه و شغلی که داشتند به آن معروف شدند، مانند ( دریک وند = خزانه دار . سپه وند = نگهبان سپاه . دال وند = مسئول
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
دالها ( عقابها ) سگ وند = مسئول سگهای محافظ . ترکاش وند = مسئول تیر و کمانها و . . ۲ - گروهی که بعد از ظهور اسلام بنام پدران و بزرگان و نام محل خود به این نامها معروف شدند مانند ( حسن وند . حاجی وند . بیرن وند. و . . .
تمام طوایف لر از کلمه وند در نام ایل . طایفه. تیره. اش. اولاد.
استفاده می کنند و برای تمایز آنها از طوایف
اقوام دیگر بود
****
طوایف
خلیل وند*خلیلی بیگیوند پلنگ * کر منجزی *کر منجی*بختیاروند
... [مشاهده متن کامل]
ملکشاه وند لملمی منجزی
شیخ محمد خالی لملمی منجزی
*شیخ عالیوند*
لوخیرده*خورشیدوند*منجزی
مال احمدوند *مال احمدی*منجزی
نیم بنیچه وند*لیمونچی وند*منجزی
تاج الدین عبدالهی *تاحدی وند*منجزی
رستمی پلنگ خلیلی*رستموند*
هارونی*هارون وند*خلیلی منجزی
خیری وند خلیلی منجزی
تاج الدین وند خلیلی منجزی
سیاه منصور وند خلیلی منجزی
اردشیر وند*شروند*خلیلی منجزی
غریبی *غریب وند *خلیلی منجزی
احمد وند خلیلی منجزی
امیدوند خلیلی منجزی
قباد وند خلیلی منجزی
کوزری*کوزروند*خلیلی منجزی
بیرگانی *بیرگانوند*خلیلی منجزی
نجف وند تاج الدین عبدالهی منجزی
نوروزوند تاج الدین عبدالهی منجزی
قاسم وند منجزی
آشوروند منجزی
سیف الدین وند خلیلی منجزی
ویسی وند خلیلی منجزی
آقاسی وند خلیلی منجزی
تپاوند خلیلی منجزی
صالح وند خلیلی منجزی
صادق وند منجزی
شاه حسین وند منجزی
نامداروند منجزی
بهرام وند منجزی
کران وند بختیاروند
محمود وند منجزی
محمدوند منجزی
اورامه وند خلیلی منجزی
گیلانوند خلیلی منجزی
جهانگیری وند خلیلی منجزی
استفاده می کنند و برای تمایز آنها از طوایف
اقوام دیگر بود
****
طوایف
خلیل وند*خلیلی بیگیوند پلنگ * کر منجزی *کر منجی*بختیاروند
... [مشاهده متن کامل]
ملکشاه وند لملمی منجزی
شیخ محمد خالی لملمی منجزی
*شیخ عالیوند*
لوخیرده*خورشیدوند*منجزی
مال احمدوند *مال احمدی*منجزی
نیم بنیچه وند*لیمونچی وند*منجزی
تاج الدین عبدالهی *تاحدی وند*منجزی
رستمی پلنگ خلیلی*رستموند*
هارونی*هارون وند*خلیلی منجزی
خیری وند خلیلی منجزی
تاج الدین وند خلیلی منجزی
سیاه منصور وند خلیلی منجزی
اردشیر وند*شروند*خلیلی منجزی
غریبی *غریب وند *خلیلی منجزی
احمد وند خلیلی منجزی
امیدوند خلیلی منجزی
قباد وند خلیلی منجزی
کوزری*کوزروند*خلیلی منجزی
بیرگانی *بیرگانوند*خلیلی منجزی
نجف وند تاج الدین عبدالهی منجزی
نوروزوند تاج الدین عبدالهی منجزی
قاسم وند منجزی
آشوروند منجزی
سیف الدین وند خلیلی منجزی
ویسی وند خلیلی منجزی
آقاسی وند خلیلی منجزی
تپاوند خلیلی منجزی
صالح وند خلیلی منجزی
صادق وند منجزی
شاه حسین وند منجزی
نامداروند منجزی
بهرام وند منجزی
کران وند بختیاروند
محمود وند منجزی
محمدوند منجزی
اورامه وند خلیلی منجزی
گیلانوند خلیلی منجزی
جهانگیری وند خلیلی منجزی
در زبان لری بختیاری به معنی
انداخت. پرتاب کرد.
Vand
انداخت. پرتاب کرد.
در زبان لری بختیاری به معنی
انداخت. پرتاب کرد. نژاد
Vand
انداخت. پرتاب کرد. نژاد
وَند - پسوند وابستگی ( نسبت ) ، مالکیت، دارندگی و همراهی اَوِستایی است - مانند: پسوند ( وانه ) در خندوانه!
مثال: کولیوند، حسنوند، فولادوند، پیشوند، میانوند، پسوند،
خداوند، هموند، کاروند، دماوند، ورجاوند، بهداروند، شهروند! و. . .
مثال: کولیوند، حسنوند، فولادوند، پیشوند، میانوند، پسوند،
خداوند، هموند، کاروند، دماوند، ورجاوند، بهداروند، شهروند! و. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣١)