ولگردها (فیلم ۱۹۵۳). ولگردها ( به ایتالیایی: I Vitelloni ) فیلمی ایتالیایی به کارگردانی فدریکو فلینی و محصول سال ۱۹۵۳ می باشد که در ژانر کمدی - درام ساخته شده است. داستان این فیلم در مورد ماجراهای پنج جوان است که مایل نیستند به جرگه آدم های بزرگسال و مسئولیت پذیر بپیوندند.
• فرانکو اینترلنگی به در نقش مورالدو روبینی
• آلبرتو سوردی در نقش آلبرتو سُردی
• فرانکو فابریتزی در نقش فائوتسو مورتی
• لئوپولدو تریئسته در نقش لئوپولدو وانوچی
• ریکاردو فلنی در نقش ریکاردو
• لینو توفولو در نقش پسرکی در کارناوال ( در عنوان بندی نیامده )
• فرانکو اینترلنگی به در نقش مورالدو روبینی
• آلبرتو سوردی در نقش آلبرتو سُردی
• فرانکو فابریتزی در نقش فائوتسو مورتی
• لئوپولدو تریئسته در نقش لئوپولدو وانوچی
• ریکاردو فلنی در نقش ریکاردو
• لینو توفولو در نقش پسرکی در کارناوال ( در عنوان بندی نیامده )
wiki: ولگردها (فیلم ۱۹۵۳)
ولگردها (فیلم ۱۹۹۷). ولگردها ( انگلیسی: Strays ) فیلمی در ژانر درام به کارگردانی وین دیزل است که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به مایک اپس و وین دیزل اشاره کرد.
ریک دلال مواد مخدری است که به دنبال معنای زندگی و صمیمیت می گردد. او که از نبود ساختار خانوادگی رنج می بر و دچار مشکلات روانی است که توسط پدرش ایجاد شده است. او زندگی اش را جوری اداره می کند که از ایجاد صمیمیت با کسی جلوگیری کند.
ریک دلال مواد مخدری است که به دنبال معنای زندگی و صمیمیت می گردد. او که از نبود ساختار خانوادگی رنج می بر و دچار مشکلات روانی است که توسط پدرش ایجاد شده است. او زندگی اش را جوری اداره می کند که از ایجاد صمیمیت با کسی جلوگیری کند.
wiki: ولگردها (فیلم ۱۹۹۷)
ولگردها (فیلم ۲۰۰۱). ولگردها ( به انگلیسی: Knockaround Guys ) فیلمی محصول سال ۲۰۰۱ و به کارگردانی برایان کوپلمن و دیوید لیوین است. در این فیلم بازیگرانی همچون بری پپر، اندی داوولی، ست گرین، وین دیزل، دنیس هاپر، جان مالکوویچ، آرتور جی. ناسکارلا، تام نونان، شان دویل، کوین گیج، اندرو فرانسیس، کریس لمکی، جاش ماستل و مایک استار ایفای نقش کرده اند.
متی دیمارت ( بری پپر ) پسر رئیس یک باند خلافکاری بزرگ است ولی معمولاً نادیده گرفته می شود. متی و دوست نزدیکش کریس تصمیم می گیرند کاری بزرگ انجام دهند. متی با کمک دست راست پدرش تدی ( جان مالکوویچ ) او را قانع می کند به آن ها کاری بزرگ بسپارد. متی و کریس دوستشان جانی ماربلز ( ست گرین ) را می فرستند که با هواپیما کیفی پر از پول را برای پدر متی جابجا کند.
ماربلز در راه برگشت هواپیمای شخصی اش را برای سوخت گیری در یک شهر کوچک در مونتانا متوقف می کند. از آنجایی که به او تأکید شده بود لحظه ای کیف را از خودش جدا نکند کیف را از هواپیما خارج می کند و می رود هزینهٔ سوخت گیری را پرداخت کند. ماربلز کلانتر و معاونش را در آن جا می بیند و می ترسد از او دربارهٔ کیف سؤالی بکنند به همین دلیل کیف را در کنار چمدان و کیف های مسافران پرواز دیگری رها می کند. با عجله پس از دادن پول از کارمند فرودگاه می خواهد بقیهٔ پول هزینهٔ سوخت گیری را پیش خودش نگه دارد اما به اصرار کارمند و کلانتر مجبور می شود بماند تا پول خرد آماده شود و در این فاصله کیف های هواپیمای دیگر بارگیری می شوند و آن هواپیما به هوا برمی خیزد. ماربلز نمی داند که دو کارمند بخش بارگیری متوجه آن کیف پر از پول شده اند و آن را برای خود برداشته اند و مجبور می شود به مقصد هواپیمای برخاسته برود و وقتی کیف را پیدا نمی کند آشفته به متی خبر می دهد.
متی بسیار ناراحت می شود و برای اینکه بتواند باز هم برای پدرش کار کند سریع دست به کار می شود تا موضوع را سریع حل کند. به همراه کریس و دوستشان تیلور ( وین دیزل ) برای کمک به ماربلز و پیداکردن کیف پر از پول به ویباوکس، مونتانا پرواز می کنند.
در ویباوکس متی و دوستانش متوجه دو مأمور پلیس طمع کار ( تام نونان و شان دویل ) می شوند که همهٔ پول را پیدا کرده و برای خودشان نگه داشته اند. در ابتدا سعی می کنند با مأموران پلیس مذاکره کنند. متی به تدی خبر می دهد و او با مردانش به ویباوکس می آیند. کریس ناپدید می شوند و ظاهراً به سمت خانه اش فرار کرده است. ماربلز توسط افراد تدی به قتل می رسد. کلانتر و معاونش تیلور و متی را به یک گاراژ می کشانند تا ظاهراً با آن ها معامله کنند اما قصد کشتن آن ها را دارند. تدی از راه می رسد و یک بن بست مکزیکی رخ می دهد. کریس در عین تعجب همه از راه می رسد و با یک شلیک خواهرزادهٔ کلانتر را که برای کمک آمده بود می کشد تا آغازکنندهٔ شلیک ها باشد. در پایان شلیک ها تیلور به شدت مجروح می شود. افراد تدی همه می میرند، کریس می میرد و کلانتر و معاونش هم کشته می شوند. متی دربارهٔ ماربلز از تدی می پرسد و بعد از اینکه از حقیقت آگاه می شود تدی را می کشد. متی و تیلور با پول ها آن جا را ترک می کنند. متی پول ها را به پدرش تحویل می دهد و اعلام می کند که دیگر نمی خواهد به شغل خانوادگی ادامه دهد و با تیلور یک شیوهٔ جدید زندگی را شروع می کند.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفمتی دیمارت ( بری پپر ) پسر رئیس یک باند خلافکاری بزرگ است ولی معمولاً نادیده گرفته می شود. متی و دوست نزدیکش کریس تصمیم می گیرند کاری بزرگ انجام دهند. متی با کمک دست راست پدرش تدی ( جان مالکوویچ ) او را قانع می کند به آن ها کاری بزرگ بسپارد. متی و کریس دوستشان جانی ماربلز ( ست گرین ) را می فرستند که با هواپیما کیفی پر از پول را برای پدر متی جابجا کند.
ماربلز در راه برگشت هواپیمای شخصی اش را برای سوخت گیری در یک شهر کوچک در مونتانا متوقف می کند. از آنجایی که به او تأکید شده بود لحظه ای کیف را از خودش جدا نکند کیف را از هواپیما خارج می کند و می رود هزینهٔ سوخت گیری را پرداخت کند. ماربلز کلانتر و معاونش را در آن جا می بیند و می ترسد از او دربارهٔ کیف سؤالی بکنند به همین دلیل کیف را در کنار چمدان و کیف های مسافران پرواز دیگری رها می کند. با عجله پس از دادن پول از کارمند فرودگاه می خواهد بقیهٔ پول هزینهٔ سوخت گیری را پیش خودش نگه دارد اما به اصرار کارمند و کلانتر مجبور می شود بماند تا پول خرد آماده شود و در این فاصله کیف های هواپیمای دیگر بارگیری می شوند و آن هواپیما به هوا برمی خیزد. ماربلز نمی داند که دو کارمند بخش بارگیری متوجه آن کیف پر از پول شده اند و آن را برای خود برداشته اند و مجبور می شود به مقصد هواپیمای برخاسته برود و وقتی کیف را پیدا نمی کند آشفته به متی خبر می دهد.
متی بسیار ناراحت می شود و برای اینکه بتواند باز هم برای پدرش کار کند سریع دست به کار می شود تا موضوع را سریع حل کند. به همراه کریس و دوستشان تیلور ( وین دیزل ) برای کمک به ماربلز و پیداکردن کیف پر از پول به ویباوکس، مونتانا پرواز می کنند.
در ویباوکس متی و دوستانش متوجه دو مأمور پلیس طمع کار ( تام نونان و شان دویل ) می شوند که همهٔ پول را پیدا کرده و برای خودشان نگه داشته اند. در ابتدا سعی می کنند با مأموران پلیس مذاکره کنند. متی به تدی خبر می دهد و او با مردانش به ویباوکس می آیند. کریس ناپدید می شوند و ظاهراً به سمت خانه اش فرار کرده است. ماربلز توسط افراد تدی به قتل می رسد. کلانتر و معاونش تیلور و متی را به یک گاراژ می کشانند تا ظاهراً با آن ها معامله کنند اما قصد کشتن آن ها را دارند. تدی از راه می رسد و یک بن بست مکزیکی رخ می دهد. کریس در عین تعجب همه از راه می رسد و با یک شلیک خواهرزادهٔ کلانتر را که برای کمک آمده بود می کشد تا آغازکنندهٔ شلیک ها باشد. در پایان شلیک ها تیلور به شدت مجروح می شود. افراد تدی همه می میرند، کریس می میرد و کلانتر و معاونش هم کشته می شوند. متی دربارهٔ ماربلز از تدی می پرسد و بعد از اینکه از حقیقت آگاه می شود تدی را می کشد. متی و تیلور با پول ها آن جا را ترک می کنند. متی پول ها را به پدرش تحویل می دهد و اعلام می کند که دیگر نمی خواهد به شغل خانوادگی ادامه دهد و با تیلور یک شیوهٔ جدید زندگی را شروع می کند.
wiki: ولگردها (فیلم ۲۰۰۱)