ورود اهل بیت علیهم السلام به کوفه

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] چون به ابن زیاد خبر رسید که اهل بیت علیهم السلام به کوفه نزدیک شده اند، امر کرد سرهای شهدا را که عمر بن سعد از پیش فرستاده بود خارج کرده و نزد اهل بیت علیهم السلام برند و در کوچه و بازار بگردانند تا سلطنت یزید بر مردم معلوم شود. مردم کوفه چون از ورود اهل بیت علیهم السلام خبردار شدند.
از کوفه بیرون آمدند و اهل بیت علیهم السلام را سوار بر شتران وارد کوفه نمودند در حالی که زنان کوفه برای تماشا بالای بام ها رفته بودند. زنی از بام صدا زد: من ایّ الاساری انتنّ شما از کدام مملکت و قبیله هستید؟ گفتند: نحن اساری آل محمد صلی الله علیه و آله. چون آن زن این را شنید هر چه چادر و مقنعه داشت درآورد و برایشان پخش نمود. مخدرات گرفتند و خود را با آن ها پوشانیدند.
به روایت مسلم گچ کار قریب به چهل محمل روی چهل شتر قرار داشت که زنان و اطفال بر آن سوار بودند و امام سجاد علیه السلام در حالی که مریض بودند و خون از رگ های گردنشان جاری بود، بر شتری برهنه سوار بودند.
سهل گوید: چون وارد کوفه شدم، دیدم بوق می زدند و پرچم ها را افراشته بودند که ناگاه لشکر وارد شد و سرهای شهدا را که بر فراز نیزه نصب کرده بودند، آوردند. امام در نوک نیزه آیه مبارکه را تلاوت می نمود: «اَمْ حَسِبْتَ أَنّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَالْرَقیمِ کانُوا مِنْ ایاتِنا عَجَباً».
سهل گوید: گریه کنان گفتم: یا ابن رسول اللّه رأسک اعجب یعنی تکلم رأس شریف تو از قصه اصحاب کهف و رقیم عجیب تر است. سپس حضرت زینب علیهاالسلام مردم را امر به سکوت نمود و شروع به خواندن خطبه ای نمود.
سید مهدی مرعشی نجفی، حوادث الایام، صفحه 42.

پیشنهاد کاربران

بپرس